وحید شقاقی شهری، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با همشهری:
بازار ارز نیازمند اصلاحات اقتصادی است
تلاطمهای ارزی که از مهرماه 1397تاکنون بهطور مداوم تکرار شده صرفنظر از معضلات اقتصادی، چالشهای اجتماعی هم داشته و به سطح نگرانی مردم و انتظار برای افزایش قیمتها دامن زده است.
به زعم اقتصاددانان نوسانهای قیمت ارز یا نرخ برابری ریال در برابر دلار آثار مخرب زیادی بر اقتصاد دارد و این آثار اقتصادی بهویژه در طول یک سال گذشته بهشدت جامعه را تحتتأثیر خود قرار داده است. هماکنون هر یک واحد از پول ملی آمریکا برابر با 250هزار واحد (ریال) از پول ملی ایران است و کاهش نرخ برابری ریال در برابر دلار اگرچه خود از تورم و چندین عامل دیگر ازجمله عرضه و تقاضا تأثیر میپذیرد اما بهصورت یک اثر چرخشی به تورم هم دامن زده است. آنچه واضح است یکی از دلایل رشد بیش از حد قیمت هر دلار آمریکا که در ماههای گذشته و تا قبل از انتخابات آمریکا، تا محدوده 32هزار تومان هم پیش رفت، کاهش درآمدهای ارزی ایران تحتتأثیر تحریمها است به همین دلیل هماکنون اطلاع از نوسان روزانه قیمت ارز به یکی از دغدغههای اصلی و روزانه مردم تبدیل شده چرا که افزایش نرخ آن بهطور مستقیم در زندگی و معیشت آنها اثر دارد. بر همین اساس پرسش اصلی این است که برای ترمیم و بهبود وضعیت نرخ برابری ریال در برابر دلار چه باید کرد؟ وحید شقاقی شهری، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با همشهری به تشریح برخی عوامل مؤثر بر قیمت دلار پرداخته و معتقد است برای اینکه مشکل دلار حل شود باید وزن عوامل درونی یا اقتصادی نسبت به عوامل بیرونی بیشتر شود و راهحل آن هم اصلاح ساختارهای اقتصادی است.
به گفته او ما از 5سال پیش فرصتسوزی کردهایم چرا که راهحل کاهش نوسانهای قیمت دلار اصلاحات ساختاری درون اقتصاد است که ما متأسفانه فرصت اصلاح آنها را از دست دادهایم و چون به موقع این اصلاحات را انجام ندادهایم هماکنون وزن عوامل غیراقتصادی و بیرونی بر بازار ارز پر رنگتر شده است. با این حال او بر این باوراست که با انجام برخی اقدامات فوری میتوان وضعیت بازار ارز را بهبود بخشید.
قیمت ارز در ماههای گذشته نوسان زیادی داشته است.دلایل این نوسانها چیست؟
هماکنون دو دسته عامل بر بازار ارز اثردارد. یک دسته عوامل درونی یا اقتصادیاند و دسته دیگر عوامل بیرونی هستند. بهطور کلیقیمت دلار بستگی به عوامل اقتصادی و بینالمللی دارد و طبیعتا هر یک از این عوامل سهمی را در قیمت دلار ایفا میکنند و اگر این عوامل تغییر کنند یا اصلاح شوند میتواندمنجر به نوسان قیمت دلار شوند.
بهصورت جزئیتر این عوامل بیرونی و درونی چه هستند؟
عوامل درونی یا اقتصادی که بر قیمت ارز تأثیر دارند عبارتند ازبدهی خارجی ایران، کسریهای تجاری، ناترازی ارزی، تفاوت تورم داخل و خارج و اخیرا شیوع کرونا که مبادلات تجاری ایران با کشورهای منطقه را تحتتأثیر قرار داده است. در مورد عوامل بیرونی هم بهطور مثال میتوان به انتخابات آمریکا اشاره کرد که بر بازار ارز اثر گذاشت.
سهم کدام عامل بر بازار ارز بیشتر است؟
با اصلاح عوامل درونی میتوان وزن عوامل بیرونی را کم کرد بهطور مثال وزن عاملی چون انتخابات آمریکا در اختیار ما نیست و صرفا نتایج آن بر بازار ارز منعکس میشود. مثلا اگر آمریکا به برجام بازگردد و در نتیجه آن دامنه تحریمها کمترو صادرات نفت بیشتر شود، قیمت ارز با کاهش مواجه میشود. اما نکته اصلی اینجاست که باید از طریق اصلاح عوامل درونی وزن عوامل بیرونی را کم کرد. اما ما متأسفانه فرصت اصلاح آنها را از دست دادهایم و چون به موقع و به هنگام این اصلاحات ساختاری را انجام ندادهایم هماکنون وزن عوامل غیراقتصادی و بیرونی بر بازار ارز پر رنگتر شده است.
مثلاً چه کارهایی باید انجام میشد؟
یکی از مزیتهای اقتصادی ایران پایین بودن میزان بدهیهای خارجی ایران است که نقطه مثبتی برای بازار ارز است اما همچنان تورم رو به افزایش است و کسریهای تجاری ایران مشهود است ضمن اینکه هنوز ساماندهی و مدیریت واردات صورت نگرفته و برنامه مشخصی برای توسعه صادرات غیرنفتی نداریم. درحوزه صادرات نفت نیز حرفهای متناقض زده میشود. گفته میشود صادرات نفت ایران بیشتر شده اما اطلاعات و آمارها در اینباره هنوز مبهم است. در بحث قاچاق کالا هم هنوز موفقیتی بهدست نیامده است.
بیماری کرونا را هم نتوانستهایم مهار کنیم و آمارها رو به افزایش است در نتیجه این موضوع تجارت ایران با کشورهای همسایه را تحتتأثیر قرارداده و منجر به تغییر تراز تجاری ایران شده است این خود میتواند، تبادلات تجاری ایران با کشورهای پیرامونی را با مشکلاتی مواجه کند. اینها همه عوامل داخلیاند که باید برای اصلاح آنها در گذشته فکری میشد.
برای ساماندهی این عوامل اکنون چه باید کرد؟
ساماندهی همه این عوامل زمانبر است و ممکن است ما نتوانیم به سرعت این عوامل را ساماندهی کنیم، بهتر بود از 5سال پیش در این زمینه برنامهریزی میکردیم اما برخی دیگر از این عوامل اقتصادی را میتوان دستکم در کوتاهمدت ترمیم کرد.
مثل چه عواملی؟
مثلاً بحث حذف قاچاق کالا یک اقدام کوتاهمدت است و خیلی هم زمانبر نیست. حذف و ریشه کنی قاچاق کالا نیازمند اقدامات جدی برای شفافیت و حذف رانتهای اقتصادی است اما در کوتاهمدت میتوان با آن مقابله کرد. هرسه قوه میتوانند برخی اصلاحات را با جدیت شروع کنند. تصمیم بگیرند و تا حدود زیادی جلوی قاچاق کالا را بگیرند.
میزان قاچاق کالا در ایران سالانه بین 15تا 25میلیارد دلار است که اتلاف و هدر رفت منابع ارزی کشور است. حذف این میزان هدر رفت منابع ارزی، فقط نیاز به همت و تلاش مضاعف دارد. یا بحث مدیریت و ساماندهی واردات را میتوان سریعتر از سایر عوامل اقتصادی انجام داد و در عین حال ناترازی ارزی را بهبود داد. بحث ناترازی ارزی نیازمند اصلاحات ساختاری دراعتبار سنجی صادرکنندهها و واردکنندههاست. مثلا اعتبار سنجی و بررسی سوابق صادر کنندهها و واردکنندهها را انجام داد و سرعت بخشید و مشوقهایی به صادر کنندههای با حسن سابقه درنظر گرفت تا ناترازی ارزی جبران شود. همچنین بحث کاهش کسریهای تجاری غیرنفتی نیازمند یک برنامهریزی برای توسعه صادرات غیرنفتی مانند مدیریت و ساماندهی واردات است.
اقدامات بلندمدت برای بهبود وضعیت بازار ارزشامل چه اقداماتی است؟
ما از 5سال پیش باید برنامهریزی میکردیم. بهطور مثال مهار تورم نیازمند مهار رشد نقدینگی است و مهار رشد نقدینگی خود نیازمند اصلاحات بانکی و نظام بودجه ریزی و اصلاحات مالی است و این کار زمانبر است. همچنین رفع ناترازی بانکها که یکی از عوامل رشد نقدینگی و تورم است نیازمند منابع و زمان است. البته در بحث انضباط مالی دولت هم که یکی از ریشههای رشد نقدینگی است میتوان تصمیمهای سخت گرفت.
برخی از عوامل اقتصادی داخلی را میتوان در کوتاهمدت اصلاح یا دستکم ترمیم کرد و برخی دیگر نیاز به زمان دارد. اگر برنامهریزی ما در 5سال گذشته بهگونهای بود که اصلاحاتی را در حوزه اقتصاد انجام میدادیم سهم عوامل بیرونی اثرگذار بر قیمت ارز کمتر میشد. هر چقدر سهم عوامل اقتصادی و داخلی را پر رنگتر کنیم ، اثر بخشی آنها بیشتر و سهم عوامل خارجی کمتر میشود. اگر قوای سه گانه بخواهند تصمیمهای سخت بگیرند میتوانند بخشی از عوامل داخلی را مدیریت کنند و خود آن میتواند نقش عوامل بیرونی را بر بازار ارز کمرنگتر کند.