سرای محله وحیدیه به محلی برای حمایت از ایدههای نو تبدیل شده است
کارآفرینی با رباتهای کودکانه
شقایق عرفینژاد
کارگاه نه چندان بزرگی در سرای محله مجیدیه و دبستان فعال است که در آن اسباببازی و بازیهای فکری و وسایل کمک آموزشی برای کودکان تولید میشود. این البته تنها مزیت کارگاه نیست، چراکه «امیر بهادری» از مؤسسان این کارگاه، افرادی را به کار گرفته که نیاز جدی به اشتغال دارند. بهادری متولد 66 است و لیسانس مهندسی رباتیک و فوقلیسانس مهندسی مکاترونیک دارد. او از سال 93 فعالیت در حوزه کودک و سرگرمی و بازیهای فکری و ابزارهای کمکآموزشی را شروع کرده است.
کارگاه کوچک امیر بهادری در سرای محله مجیدیه مدت زیادی نیست که شروع به کار کرده است. اما او کار را خیلی زودتر و از دوران دانشجویی مشغول کار در این زمینه است. میگوید: «آن زمان، به دلیل اینکه دانشجوی فوقلیسانس بودم، همراه یکی از دوستان کار را شروع کردیم و باز به علت همان دانشجو بودن و سربازی و مسائل دیگری که درگیر آن بودیم، نمیتوانستیم تماموقت و جدی کار کنیم. اما از اواخر سال 95 کار را بهصورت جدی شروع کردیم. فضای کار ما تولیدی است. به این صورت که اسباببازی و بازیهای فکری با رویکرد آموزشی برای بچهها تولید میکنیم؛ یعنی رباتهای اسباببازی که خود بچهها سر هم میکنند و در واقع نوعی آموزش مهندسی است و همینطور بازیهای فکری که به کار آموزش ریاضی و زبان میآیند و ابزار کمکآموزشی محسوب میشوند.» طراحی این وسایل با بهادری و همکارانش است و در حوزه تولید، یعنی چاپ، تزریق پلاستیک و کارهای فنی از افراد جویای کار استفاده میشود: «مواد آمادهشده به خط تولید منتقل میشود. در خط تولید، نیروهایی هستند که مسئولان سرای محله، با توجه به ویژگیهایی که دارند، به ما معرفی کردهاند. بخشی از آنها زنان سرپرست خانوار هستند یا افراد نیازمند. ما به این افراد آموزش حداقلی میدهیم. این آموزش در زمینه کارهای فنی مثل لحیمکاری، هویهکاری و کارهایی است که در حوزه الکترونیک کمی تخصص میخواهد. همینطور مونتاژکاری قطعه و بستهبندی. بعد از آموزش کوتاهمدت، این افراد در خط تولید مشغول به کار میشوند و در قبالکاری که برای ما انجام میدهند، دستمزد میگیرند.»
او درباره استقرار کارگاه در سرای محله و ارتباط با شهرداری میگوید: «بهطور کلی، وقتی کارمان را شروع کردیم دنبال فضایی بودیم که از نظر هزینه به نفعمان باشد. به اینترتیب با معاونت اجتماعی شهرداری ارتباط برقرار کردیم و بعد با سرای محله آشنا شدیم. پیش از این در سرای محله میرداماد بودیم، ولی بعد به سرای محله مجیدیه آمدیم. وقتی هم آمدیم در همین مجموعه ارتباطاتی برقرار کردیم و دوستان جدید پیدا کردیم.» در حال حاضر البته نیروی جدیدی به گروه اضافه نشده است. اما آنطور که بهادری میگوید، با گسترش کار طبیعتاً نیروی کار بیشتری هم به کار گرفته خواهند شد.
کار در حوزه کودک
اشتغال و همینطور کارآفرینی در حوزه کودک از رشتههایی است که همیشه خاص است و افرادی که وارد این عرصه میشوند، حتماً به آن علاقه دارند. بهادری علت گرایشش را به تولید اسباببازی برای کودکان اینطور توضیح میدهد: «بنا بر علاقهمندی و رشته تحصیلیمان تصمیم گرفتیم در حوزه رباتیک کار کنیم. در قسمتهای مختلفی مثل پزشکی و صنعتی فعالیت کردیم. اما سال 95 بود که تصمیم گرفتیم وارد حوزه آموزش رباتیک به کودکان شویم و بستههای آموزش رباتیک را درست کنیم. تخصصمان هم در همین زمینه بود. چند محصول طراحی کردیم و با شبکه توزیع محصولات مرتبط با کودک آنها را به فروش رساندیم.»
بهادری و گروهش بعد از مدتی متوجه میشوند در زمینه طراحی بازی فکری هم میتوانند وارد کار شوند. چون کمبودها در این زمینه کم نیستند: «خلأهایی در زمینه آموزش از طریق بازی که بحث روز دنیاست، در ایران وجود دارد و میشود محصولاتی با این هدف طراحی کرد و ساخت.» آنها همین کار را هم میکنند و الان چند سال است که در این زمینه فعالند. رویکرد آنها هم در واقع تولید اسباببازی و بازیهای فکری با محور آموزش بهخصوص برای گروه سنی خردسال و نوجوان است. آنها در این زمینه، هم محصولات رباتیکی و الکترونیکی تولید میکنند و هم بازیهای فکری و بردگیمهای آموزشی.
شهرداری و کمک به کارآفرینان
بهادری معتقد است، شهرداری میتواند در حوزه کارآفرینی رویکردهای مختلفی داشته باشد: «فعالیت ما تولیدی و نیمهصنعتی است. به نظرم شهرداری میتواند علاوه بر اینکه مراکز رشد داشته باشد، همانطور که فکر میکنم زمانی داشت، یا درسراهای محله این کار را بکند، میتواند فضاهایی را در شهرکهای صنعتی اطراف تهران یا داخل سولههایی هرچند کوچک، اما با فضای صنعتی ایجاد کند. به نظر من، این کار بسیار زیاد کاربردی و کمککننده است. چون دغدغه فضای کار، با توجه به هزینه سنگین تأمینش، یکی از مشکلات کارآفرینان در تهران است. اگر شهرداری برای ایجاد یکسری فضاهای صنعتی ـ تولیدی برنامه داشته باشد که چندان هم لازم نیست بزرگ باشند، اما ماهیتش باید از جنس صنعت و تولید باشد، فکر میکنم گام خیلی مهمی در مرحله اصلی توسعه یک کسب و کار برداشته شود.»
او توضیح میدهد: «به نظر من، در مرحلهای که یک بیزینس شروع میشود و تحت نام استارتآپ میشناسیم، شاید یک اتاق در یک سرای محله خیلی کمککننده باشد. در این مرحله شهرداری خوب کار کرده، ولی بهتر هم میتواند کار کند. اما یک استارتآپ در مرحله بعدی نیاز به توسعه اولیه دارد. به نظرم در حوزه تولید فضای صنعتی را میتواند در این مرحله در اختیار صاحبان کسب و کار قرار دهد. در مرحله بعد دیگر آن استارتآپ میتواند روی پای خودش بایستد. ولی بین این 2 مرحله، یعنی از یک اتاق در سرای محله تا آن شهرک صنعتی، فاصله زیادی وجود دارد که برای کارآفرین سخت است خودش بخواهد مسیر را بهتنهایی طی کند. به نظرم اگر در این حوزه مطالعاتی انجام شود، میتواند بسیار راهگشا باشد.»
کمبود بازار کار برای دانشجویان
این روزها با کارآفرینهای زیادی روبهرو میشویم. کارگاههای کوچک و بزرگ در محلههای مختلف تهران و درسراهای محله راهاندازی شدهاند که به افراد کمک میکنند برای خود شغلی داشته باشند. بهادری دلیل زیاد شدن این کار و این کارگاهها را اینطور توضیح میدهد: «یکی از دلایل زیاد شدن تعداد افرادی که به کارآفرینی مشغولند، این است که بازار کار به وسعت قابل قبول برای فارغالتحصیلان دانشگاه وجود ندارد. وقتی دانشجو از دانشگاه بیرون میآید، توقعی که از بازار کار دارد، معمولاً برآورده نمیشود. در نتیجه سعی میکنند خودشان با توجه به حیطه تخصصی و علایقشان کار را دنبال کنند. یکی دیگر از دلایل این است که خیلی وقتها دانشجوها انتخاب رشتهشان را بر اساس علاقهشان انجام نمیدهند. گرچه ما در حوزهای که درس خواندهایم کارآفرینی هم میکنیم. یعنی ما ابزار کمکآموزشی برای مهندسی و محصولات رباتیک و اسباببازیهای الکترونیکی هم تولید میکنیم و اصلاً از آنجا کارمان را شروع کردیم. ولی واقعیت این است که خیلی وقتها کار مرتبط با رشته در بازار کار برای دانشجویان نیست. گاهی هم نسبتها درست نیست. بهعنوان مثال، بعید میدانم در جامعه ایران که چندان صنعتی نیست، ما به این همه فارغالتحصیل برق یا مکانیک نیاز داشته باشیم. قطعاً برای این افراد بازار کار وجود ندارد. این 2 رشتهای است که من به آن نزدیک هستم، ولی احتمالاً برای رشتههای دیگر هم همینطور است. حداقل در رشتههای مهندسی. ما سعی میکنیم هرکسکاری را که دوست دارد، خودش راه بیندازد. این یک وجه قضیه است و فکر میکنم ابعاد دیگری هم دارد.»
وی میافزاید: «تبلیغاتی که امروزه از سمت انسانهای موفق که طبیعتاً ثروتمند هم هستند در دنیای مدرن میشود، نوعی الگوسازی برای نسل جدید است. ما هم میتوانیم این راه را ادامه دهیم. وقتی به انسانهای موفق در ایران و البته بیشتر در کشورهای پیشرفته، نگاه میکنیم، متوجه میشویم همه آنها خودشانکاری را از صفر شروع کردهاند. این نکته انگیزهای میشود که فرد دنبال کارآفرینی برود. این گرایش با توجه به اینترنت و فضای مجازی بیشتر شده است. یعنی این امکانات باعث شده نسل جدید راحتتر با این افراد آشنا شود و دنبال رویایش برود وکاری را که دوست دارد، خودش ایجاد کند و دیگران را هم در آن سهیم کند.» تقریباً تمام افرادی که در کارگاه بهادری کار میکنند، ساکن محله مجیدیه هستند. البته او و شریکش ساکن این محله نیستند، اما به واسطه آشناییشان با این محدوده در این محله فضایی برای کارشان گرفتهاند. او درباره محله میگوید: «مجیدیه و دبستان از نظر جمعیتی بسیار متراکم است. در واقع بافت سنتی هم دارد. از این نظر که بیشتر ساکنان چند نسل است که در همین محله زندگی میکنند. محله قدیمیاست و حس خوبی دارد و باصفاست.»