در گذشتهای نه چندان دور، درخت در باورها چنان رسوخ کرده بود که برای آن حرمت قائل میشدند. «ژاله آموزگار»، در کتاب «تاریخ اساطیری ایران» به باورهایی اشاره میکند که به بسیاری از سؤالهای ما درباره ریشه باورهای مردم نسبت به درخت «چنار» پاسخ میدهد.:”هر ملتی با توجه به اقلیم خود، نوعی درخت را بیش از سایر درختان محترم میشمرد. در ایران، درخت چنار و «سرو» از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. «بلوط» در میان «سلتی»ها، «بابونه» در میان «آلمانی»ها، «زبان گنجشک» در میان ملل «اسکاندیناوی»، «زیتون» در میان «مسلمانان»، درخت «عرعر» و «غان» در «سیبری»، همه جزو درختان مورد احترام هستند. همه این درختان در چند ویژگی مشترکاند. از همه بارزتر، نوزایی هر ساله آنها است. چنار، عظیمترین و از پرعمرترین درختان ایران است. این درخت، چنان بلند و افراشته است که از دور دست دیده میشود. دهقانان ایران چنار را «شاه» درختان میدانستند. چنار هر ساله پوست میاندازد و شاخههای تنومند آن رنگ سبز روشنی به خود میگیرند. این جوان شدن هر ساله چنار نیز حرمت خاصی به آن بخشیده است. زیرا حفظ قدرت جوانی یکی از شرایط لازم برای باروری است و در نتیجه، آن را مظهر برکت و نعمت بخشیدن دائمی میکند. نمونه این چنارها در محلههای «کن» و «وردآورد» و حتی محله «سرآسیاب مهرآباد» وجود دارد که جزو داراییهای محله به شمار میآیند و باید حفظ شوند.»
امین نورقربان، ساکن محله کن
دارایی باارزش محلهام را حفظ کنید
در همینه زمینه :