• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
شنبه 24 آبان 1399
کد مطلب : 115645
+
-

دود قلیان در چشم سینما

کتابت یک پرسه پاییزی در مأمنی به نام سینما که از ساعت 18تعطیل است، اما باید به بودن دلخوش باشد

گزارش
دود قلیان در چشم سینما

مسعود میر- روزنامه نگار

از هجوم تنهایی پناه می‌بردند به سینما، اما حالا با هجوم تنهایی در سینما چه باید کرد؟ شاید از همان روزهای ابتدایی ابداع سینما و کشف سالن، شروع شده این قاعده نانوشته اما مهم؛ بسیاری به‌جای قدم زدن روی علف‌های بهاری، شن‌های تابستانی، برگ‌های پاییزی و برف زمستانی، برای یافتن اندکی آرامش و حال خوب و کنده‌شدن از چرخه وهم‌آلود دنیای بی‌رحم، به سالن سینما پناه می‌بردند، اما حالا روزگار حکایت دیگری را تعریف می‌کند. سینما تنها مانده و کنترلچی به‌جای اینکه نور بیندازد بر ازدحام، چراغ به سمت جای خالی و تنهایی صندلی‌ها می‌گرداند. سینماها در سال‌جاری از ابتدای سال تا تیرماه به علت تکلیف نداشتن و ترس، تعطیل بودند و چند هفته‌ای که بازگشایی شدند هم گویی شرایط تعطیلی را تجربه می‌کردند. حالا چند روزی است خبر تازه و تصمیم جدید آمده که سینماها اجازه فعالیت دارند، ولی فقط تا ساعت 6بعد‌از‌ظهر. همین زمانبندی هم باعث شده که حال بی‌حال سینماها با این سکته، وخیم‌تر از پیش شود.

میزبان بدون مهمان
برگ پاییز کف پایمان است و بارانش بر سرمان که جلوی گیشه می‌ایستیم. ساعت 15روز پنجشنبه است و جاده قدیم شمیران به مدد زوزه اگزوز ماشین‌هایی که پشت چراغ قرمز تقاطع دولت بی‌حوصلگی را گاز می‌دهند، نشانی سربی از زندگی دارد. سیلورسیتی آنقدر بی‌مشتری مانده که از نقره به آلیاژی از ورشکستگی و نگرانی دست یافته است. بلیت می‌خریم و می‌شویم تنها مشتریان سانس آخر سینما. در که باز می‌شود تنهایی «فرهنگ» در لانگ‌شات هویداست. چراغ‌ها روشن است، هوای مطبوع برقرار است، کارکنان اتوکشیده و منظم در انتظارند و بساط برای فیلم دیدن مهیاست، اما... این میزبانان مهمان ندارند. برای سالن شماره یک بلیتی فروخته نشده و سالن شماره2 با احتساب حضور تیم 2نفره ما، تنها 4مشتاق برای خیره شدن به پرده سینما دست‌و‌پا کرده‌است. اینجا سینما فرهنگ است؛ یکی از ممتازترین سینماهای پایتخت که در آخر هفته‌ها حتی در سخت‌ترین شرایط اقتصادی و آب‌و‌هوایی، تعداد داوطلبان برای رزرو صندلی‌هایش بیشتر از تعداد صندلی‌ها بوده‌است. حالا اما تعداد آنهایی که قرار است فیلم تماشا کنند، نصف تعداد کارکنان سینما فرهنگ هم نیست. موعد آغاز نمایش فیلم است، ولی دیگر صدایی از بلندگوها از تماشاگران نمی‌خواهد به سالن بیایند و در صندلی‌هایشان مستقر شوند. یکی از کارکنان از تماشاگران می‌خواهد که به سالن بیایند و این در حالی است که حزن صدایش را باید در غم‌انگیزترین سکانس‌های سینمایی جست‌وجو‌کرد.

پاییز سینما با 11سالن و 50بلیت
پاییز سینما نسبت به پاییز دیگر صنوف در سال 1399خورشیدی متفاوت‌تر به‌نظر می‌رسد و بیشتر به یخبندان شبیه است. تا پنجشنبه ظهر به شهادت سامانه فروش بلیت سینمای ایران(سمفا) در کشور تنها 11سالن فعال بوده و 50قطعه بلیت فروخته شده است. سینماها قرار است تا ساعت 6بعد‌ازظهر فعال باشند، اما پرواضح است که با چنین تصمیمی روزگار سینما و سالن‌ها، تباه‌تر از قبل خواهد شد.
 چرایی این احوال ناخوش را از مسئولان سازمان سینمایی که پیگیر می‌شویم، چشم‌مان روشن می‌شود به بخشنامه‌هایی که ظاهرا تنها کارکردش خاموشی چراغ صنعت سینما در کشور است. چرا؟ نکته مهم اول اینکه فعالیت سینماها در گروه چهارم جدول مشاغل در ایام محدودیت‌های کرونایی قرار دارد. به زبان ساده، سینما در کنار باغ‌وحش و قهوه‌خانه‌ها تعریف شده و طبعا فعالیتش باید محدود باشد. این در حالی است که به‌راحتی می‌توان به این نکته پی برد که مثلا در قهوه‌خانه‌ها افراد برای معاشرت با هم و صحبت‌کردن و قلیان کشیدن در فضایی بسته قرار دارند، اما در سالن‌های سینما کسی قرار نیست صحبت کند و البته قبل از ورود هم لزوم استفاده از ماسک در تمام زمان حضور در سالن و انجام منظم عملیات ضدعفونی صندلی‌ها در دستور کار است. حالا اینکه چطور سینما و قهوه‌خانه در یک گروه محدودیتی قرار دارند خود داستان عجیبی است که به گفته مسئولان سازمان سینمایی هنوز توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیریت ستاد کرونا حل و فصل نشده‌است.

تعطیلی ساعت 18و مرگ پردیس‌ها
بسیاری از سالن‌های سینمایی جدیدالتاسیس که مورد اقبال تماشاگران هم هستند در طبقات فوقانی مجتمع‌های تجاری ساخته شده‌اند. حالا چند روزی است که بنا به دستور ستاد ملی کرونا از ساعت 18فعالیت مجتمع‌ها متوقف می‌شود و انگار کسی در این میان به سینماها فکر نکرده است. به بیان راحت، اینکه مثلا مخاطبی که قصد دارد از سالن‌های سینمایی مجتمع چارسو یا کورش استفاده کند از ساعت 18با تعطیلی مجتمع و حتی قطع برق پله‌برقی‌ها مواجه می‌شود. تکلیف چیست؟ جواب این سؤال همان نگاه مثبت و ویژه به فرهنگ و صدالبته سینما را می‌طلبد تا سینماروها و اهالی سینما با جماعت قلیانی در یک فهرست قرار نگیرند.

سینما می‌میرد از بس که جان ندارد
سازمان سینمایی از ابتدای سال با اتخاذ تدابیر حمایتی تلاش کرده تا از سینما و سینمادار حمایت کند. حمایت ویژه این سازمان از چند فیلم پر امید در گیشه ازجمله شنای پروانه، خوب بد جلف 2و زن‌ها فرشته‌اند2، مصداق این حمایت‌هاست. از سوی دیگر پرداخت وام و اعطای کمک‌‌های مالی به سینماداران را هم نباید فراموش کرد؛ هرچند این حمایت‌ها چندان اثربخش نبود، اما لااقل موجب شد چراغ سینماها کاملا خاموش نشود و سوسوی امیدواری همچنان از دور به چشم بیاید. حالا اما سینما با تصمیمات جدید شرایط اسفناکی را در سال سیاه کرونا تجربه می‌کند؛ شرایطی که شاید منجر به مرگ قطعی این هنر-صنعت در ایران شود.هجوم تنهایی و یافتن آرامش این روزها از خیابان به سالن سینما تعبیر نمی‌شود. حالا سینما تنهاست و سالن سینما گرفتار گم کردن آرامش...
 

این خبر را به اشتراک بگذارید