• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 22 آبان 1399
کد مطلب : 115518
+
-

درگذشت پژوهشگر صلح دوست

بیش از 10عنوان کتاب از داوود فیرحی، استاد علوم سیاسی در حوزه «فقه و سیاست» و «دین و دولت» به‌جا مانده است

سیاست
درگذشت پژوهشگر صلح دوست


داوود فیرحی، اندیشمند و استاد علوم سیاسی در  56سالگی به‌دلیل ابتلا به کرونا درگذشت. فیرحی از معدود استادان علوم سیاسی و نظریه‌پردازان حوزه دین بود که توانسته در تبارشناسی رابطه مذهب و مشروطه، دین و دولت، قانون و حقوق ملت و دوگانه‌هایی چنین، نظریه‌هایی را مطرح کند که خریداران زیادی در حوزه و دانشگاه پیدا کرده بود. فیرحی تلاش می‌کرد راه‌حل‌هایی برای بازتعریف مناسبات قوانین مدرن و احکام شریعت پیدا کند که در این مسیر هم تلاش‌های زیادی کرد و افق‌هایی در این مسیر گشود. او در جست‌وجوی مشکلات امروز جامعه، به 40سال اخیر نگاه نمی‌کرد، بلکه ریشه برخی مشکلات را در 100سال و 200سال گذشته جامعه ایرانی می‌دانست که محصور در 3 ضلع ایران؛ شریعت و دولت مدرن است. او می‌گفت: «بسیار کوتاه‌اندیشانه است که ما بخواهیم مشکلات خود را به 4دهه اخیر نسبت دهیم، مسئله پیچیده‌تر از اینهاست و تجربه قانونگذاری در ایران بسیار پیچیده است». فیرحی می‌گفت: «به‌نظر من مثلثی وجود دارد که یکی از اضلاع آن ایران، ضلع دیگرش شریعت و ضلع سوم آن دولت مدرن است. وقتی به این مباحث نگاه می‌کنیم، به‌نظر می‌رسد که اتفاقی در ایران رخ داده و آن تجربه منحصر به فرد رابطه شریعت و قانون است. منحصربه فرد بودن این مسئله نیز خیلی ربطی به انقلاب اسلامی ندارد، بلکه به بیش از 200سال پیش برمی‌گردد.» داوود فیرحی را باید از روشنفکران حوزه دین تعریف کرد که خود به شیوه عملکرد روشنفکران دینی انتقاد داشت. وی معتقد بود روشنفکری دینی از خیلی علوم عملی مثل اندیشه سیاسی غفلت کرده است و در عین حال می‌گفت: «روشنفکری دینی به‌درستی در میانه دو دنیای سنت و تجدد یا مذهب و سکولاریسم قرار دارد، یعنی هم می‌تواند چوب دو سر طلا باشد و هم عکس آن. روشنفکری آنقدر غرق جدال با سکولارها و ماتریالیست‌ها از یک‌سو و نیروهای حوزوی و سنتی شد که از بازسازی سامانه گفتمانی خودش غفلت کرده است.» این استاد علوم سیاسی پرورش یافته حوزه و مقبول دانشگاه بود. تحولات و مسائل روز ایران را در بستر مشکلاتی تحلیل می‌کرد که ریشه‌های عمیق در سنت‌ها داشتند. او حتی در تبیین وقایع تاریخی مثل عاشورا می‌کوشید از دریچه دوگانه دولت- ملت‌ها به این واقعه نگاه کند . یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های این اندیشمند سیاسی درباره تزلزل امید و واگرایی اجتماعی در کشور بود. وی در سال98 در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا با برشمردن مجموعه‌ای از عوامل سیاست خارجی و سیاست داخلی واگرایی اجتماعی گفته بود: «من خود به سیاست خارجی زیاد بها نمی‌دهم چون این سیاست داخلی است که مهم است و واگرایی‌های جامعه ایرانی را تشدید کرده است. یکی از نمونه‌های برجسته تأثیر سیاست داخلی در این واگرایی قضیه‌ انتخابات و آثاری است که گروه‌های مختلف روی جامعه گذاشت و عده‌ای فکر کردند که به سبب برخی تصمیم‌ها در لایه‌های قدرت، بهتر است از مشارکت برای کسب قدرت سیاسی فاصله بگیرند. در واقع این نیروها به‌معنایی امیدشان را به ترمیم دولت از طریق رأی عمومی از دست دادند...»
او در همان ایام در یک سخنرانی درباره ایرادهای قانون انتخابات کشور هم که بی‌ارتباط به همین سخنانش درباره واگرایی جامعه ایرانی نبود گفته بود: قانون انتخابات ما حتی قانون اساسی را زمین می‌زند. یعنی ویژگی‌هایی دارد که بندهای مربوط به حقوق ملت در قانون اساسی را با اینکه تعلیق نمی‌کند ولی نمایشی خواهد کرد. او گفته بود: اگر دنبال احراز صلاحیت کاندیدایی هستند به جای پرس و جو در کوچه و خیابان برای پی‌بردن به صلاحیت او، موضوع باید به شورای مرکزی احزابی که آن فرد را پیشنهاد کردند ارجاع شود و این بسیار مهم است. یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین آثار او کتاب «آستانه تجدد» است که برخی صاحب‌نظران آن را رساله مشروطیت ایرانی دانسته‌اند. از این نویسنده و پژوهشگر سرشناس حوزه و دانشگاه، تالیفات، کتب و مقالات علمی فراوانی برجای مانده است که بخش مهمی از آن به حوزه «فقه و سیاست» و «دین و دولت» اختصاص دارد. از آثار معروف او می‌توان به کتاب «جریان‌های اسلامی معاصر؛ با نگاهی به تحولات خاورمیانه»، «فقه و سیاست در ایران معاصر؛ تحول حکومت داری و فقه حکومت اسلامی»، «دین و دولت درعصر مدرن»، «نظام سیاسی و دولت در اسلام»، « دولت اسلامی و تولیدات فکر دینی» و « فقه و سیاست در ایران معاصر: فقه سیاسی و فقه مشروطه » اشاره کرد. از استاد داوود فیرحی بیش از 60عنوان مقاله ثبت شده است. وی مقدمات دروس حوزوی را بین سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ در حوزه علمیه ولی‌‌عصر(عج) شهرستان زنجان گذراند. پس از آن مقاطع سطح و دروس خارج را از ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۰ در حوزه علمیه قم ادامه داد. از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۸ وی به تحصیل در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی در دانشگاه تهران پرداخت. گرایش دکتری وی «اندیشه سیاسی» بود.


  خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
هادی خانیکی ـ  استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی


باور مرگ دکتر داوود فیرحی آسان نبود، اگرچه بیش از 10روز است که پزشکان بیمارستان لاله به‌رغم تلاش‌های بسیار امید کم به ماندنش داشتند. قرار بود که همان روزهای نخست ابتلا به کرونا، سخنران نشست بررسی و نقد آرای نائینی در کتابخانه ملی باشد که نتوانست و کارش به بیمارستان کشید. آنقدر صبور، باامید و خندان می‌زیست که تصور از پای افتادنش حتی با گرفتاری در کرونا را هم نداشتم. خبر رفتنش به بیمارستان را که شنیدم، زنگ زدم، پاسخ نداد، اما پیامک داد که در بیمارستان لاله بستری شده‌ام. پس از آن دیگر نتوانست به پیامی پاسخ دهد، و نه حتی پیامکی بفرستد. در میانه مرگ و زندگی قرار گرفت و همه دوستانش را هم به میانه بیم و امید کشاند. خبر اندوه‌بار چهارشنبه کار را تمام کرد. به گفته حافظ «بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد، باد غیرت به صدش خار پریشان کرد.» اگر با غم و به زبان احساس از مرگ فیرحی می‌نویسم، برای آن است که باز هم به‌گفته لسان‌الغیب «مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود.» او در طلیعه درخشیدن بود و می‌توانست برای جامعه‌ای که هنوز در کانون همه مصایب و مسائلش نیاز به تفکر و متفکرانی از این دست دارد، مثمر ثمر واقع شود. تحمل بار چنین ضایعه‌ای سخت و سنگین است. فیرحی خوب می‌خواند و زیبا می‌نوشت و شیرین سخن می‌گفت. جرأت دانستن داشت و پروای پریشان گفتن. در یادگیری به سرچشمه‌ها می‌رفت و در یاد دادن درپی به زبان آوردن بود. در فراز و فرود کنش‌های سیاسی، آرمان‌ها و ایمانش کمرنگ و بی‌رمق نمی‌شد و در همان حال در همه میدان‌های گفت‌وگو با مدارا، انصاف و حق‌پذیری حاضر بود. امید بزرگی برای نواندیشی دینی و شکوفایی اندیشه سیاسی در ایران بود. اگرچه کارنامه علمی او تا به امروز هم درخشان، خواندنی و ماندنی است و دانشگاه و حوزه می‌توانند به داشته‌های این اندیشمند اصلاحگر و محقق سختکوش و نوآور ببالند، اما باید با دریغ و درد گفت که دنیای پیش روی او افق‌های روشن در بینش، روش و کنش سازگار با این زمان داشت.ایران امروز برای گشودگی بیشتر میدان اندیشه، افق‌گشایی در عرصه سیاست و آفرینش سرمشق‌های علمی و اخلاقی به فیرحی و فیرحی‌ها سخت نیاز دارد. و آرزو اینکه عالم دانش، اندیشه و سیاست سترون است، زایش امثال او نباشند. امید هست که روشن بود بر او شب گور، که شمعدان مکارم ز پیش بفرستاد. 


روحانی با فضیلت در دانشگاه
نجفقلی حبیبی ـ  استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران


 درگذشت استاد بزرگوار جناب آقای دکتر داوود فیرحی برای جامعه دانشگاهی کشور ضایعه سنگینی است. مشی علمی دکتر فیرحی دربرگیرنده تمایزات قابل توجه در تحقیقات علمی عمیق بود. ایشان به‌علت‌های مختلف از ورود به مباحثات مناقشه‌برانگیز سطحی در ابعاد سیاست و جامعه پرهیز داشتند و پای خود را در این حیطه جایی می‌گذاشتند که در دسترس نیت‌های بدخواهانه قرار نگیرد. کلام و بیان و استدلال ایشان از حیث استحکام و چارچوب‌های منطقی منشا اثر ماندگار بود. ایشان با دیدگاه‌های مختلف صوری برخورد نمی‌کرد، آنها را می‌شکافت و جان کلام گوینده را به‌خود او عرضه و تعارضات آنها را بررسی می‌کرد. نکته دوم، مسئله صداقت علمی ایشان بود که هیچ‌وقت نمی‌خواست خودش را جوری مطرح کند که نیست. عده‌ای می‌خواهند خودشان را دانشمند نشان دهند؛ درحالی‌که چنین نیستند. همکاران ایشان به اتفاق بر راستگویی و صداقت ایشان صحه می‌گذارند. آقای دکتر فیرحی از برند خودشان دنبال دکان باز کردن نبود. ورای ‌شأن علمی، اگر این استاد دانشگاه تهران وارد موضع‌گیری‌های سیاسی می‌شد، سعی می‌کرد از دید علمی و نه عوامانه و سطحی بحث را بشکافد. این خیلی به فهم مسئله کمک می‌کرد. او جبهه‌گیری نشان نمی‌داد، اما طرفدار حق و عدل بود و می‌خواست حقیقت مطلب را آشکار کند. آقای دکتر فیرحی، انسان متعادلی بود و حرفش را منطقی مطرح می‌کرد. کلام ایشان در دسته‌بندی‌های جناحی قرار نمی‌گرفت؛ هر چند ممکن بود عمل و نتیجه فکر ایشان به یک جریان سیاسی نزدیک باشد، اما آنچه را که مطرح می‌کرد، ربطی به جناح‌بندی‌های سیاسی نداشت، بلکه به حقیقت آن علم و موضوع کار داشت. بر همین اساس نیز فقدان ایشان تاثر جناح‌های مختلف را برانگیخته است. ایشان مراقب بود که جبهه‌گیری سیاسی سبب نشود که از حقیقت علم و دریافت علمی منحرف شود. ایشان خیلی مراقب بود که اگر حرفی می‌زند مطابق با موازین علمی باشد. اگر جهت‌گیری‌های سیاسی را نیز مطرح می‌کرد به‌طور مستدل آن را ارائه می‌کرد. کسی عصبیت، رفتار تندخویانه و جبهه‌گیری‌های غیرعالمانه از ایشان ندید. اساتید، دانشجویان، صاحب‌نظران، متفکران و اهالی مطبوعات او را به این صفت می‌شناختند که منطقی صحبت می‌کرد و از روی جبهه‌گیری‌های سیاسی صحبت نمی‌کرد. او دنبال تبیین حقیقت بود.نکته سوم و آخر اینکه آقای دکتر فیرحی یک روحانی با فضیلت هم بود. ایشان به تعهدات اخلاقی یک روحانی بسیار پایبند بود. رعایت موازین و ادب در همه جمع‌ها وجه شخصیتی بارز ایشان بود. این استاد دانشگاه تنها ملبس به لباس حوزوی نبود، بلکه یک متخصص علوم حوزوی بود. او تحصیلات دانشگاهی را بعد از دروس حوزوی ادامه داده و به استخدام دانشگاه درآمده بود. این به‌سادگی برای همه روحانیون حاصل نمی‌شود که کسی در لباس طلبگی بتواند در جمع استادان برجسته حقوق که اغلب نیز در دانشگاه‌های بزرگ کشورهای خارجی تحصیل کرده‌اند، مقبولیت پیدا کند. او در سطح دکتری نیز دانشجو داشت و با اساتید دیگر بحث داشتند. مقبولیت علمی آقای دکتر فیرحی به‌عنوان یک روحانی ارزشمند بود و یکی از مفاخر روحانی در دانشگاه تهران محسوب می‌شد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید