رهایی از شغل دولتی و آغاز کارآفرینی
یک کار آفرین استان که با 15 میلیون تومان کارش را آغاز کرد، حالا برای 3 هزار نفر شغل ایجاد کرده است
راضیه قربانی| اراک- خبرنگار:
برای آغاز کارآفرینی باید سرمایهای در جیب داشت و با تفکر و به تدریج حوزه کاری را توسعه داد، اما ترس از کارآفرینی در میان افراد بدون شغل که تحصیلکرده نیز هستند، امری غیر قابل انکار است.
یکی از افرادی که بر این ترس غلبه کرد و گامهای بلندی برداشت «محمد حسن حلاوی» مدیرعامل یک شرکت تولیدی بازرگانی و کارآفرین در حوزه صنعت ریلی و درهای اتوماتیک است. او که متولد 1357 است با رها کردن شغل دولتیاش دست به کارآفرینی زده و برای حدود 3 هزار نفر شغل ایجاد کرده است.
برای آشنایی بیشتر با این کارآفرین استان و رمز دستیابی به موفقیت در کسب و کارش در با او گفتوگو کردیم.
چه شد که کارآفرین شدید و به چه نوع کاری وارد شدید؟
من کارمند دولت در حوزه نفت بودم. این امر برای من راضیکننده نبود، بنابراین تصمیم گرفتم شغل دولتیام را که در طول آن 3 سال در پروژههای عسلویه کار کردم، کنار بگذارم. در همکاری با خارجیهایی که در عسلویه حضور داشتند، امور بینالملل و روابط بینالملل را یاد گرفتم. تواناییام در زبان و فراگیری امور بین المللی باعث شد دوباره به اراک برگردم و شرکتم را به ثبت برسانم.
در این بین، حوزههایی را که از آنها سود میبردم توسعه دادم و مواد اولیه کارخانهها را با شرایط مطلوب تأمین میکردم. سپس برخی از اقلامی را که جایشان در ایران خالی بود، وارد کشور کردم و بعد شروع به ساخت و تولید آنها کردم. این اتفاقات ظرف مدت 2 سال رخ داد و باعث شد که در حوزه تولید گام های بلندی برداریم و از شرکت صرفا بازرگانی تبدیل به شرکت بازرگانی و تولیدی شویم. در طی 5 سال به صورت تولیدی کامل درآمدیم که حدود 82 درصد از محصولات تولید داخل و 18 درصد وارداتی بود.
از سال 2010 با توجه به تحریمها مجبور شدیم برای تأمین مواد اولیه در خارج از ایران سرمایهگذاری کنیم و دفتر بازرگانی را در آنجا مستقر کردیم تا بتوانیم به حیاتمان ادامه دهیم. این اتفاق باعث شد درهای دیگری مانند تجارت بینالملل به روی ما باز شود که 2 سال بعد از آن نیز موفق شدیم محصولاتمان را به همان بازارهای خارجی صادر کنیم.
چه محصولاتی تولید میکنید؟
در حال حاضر در 2 فیلد بزرگ شامل صنعت ریلی و تولید درهای اتوماتیک شیشهای فعالیت میکنیم. درهای اتوماتیک تولید داخل هستند و در بازار داخل عرضه میشوند.
گفتید که محصولات تولیدیتان را به خارج از کشور هم صادر میکنید؟
بله در حال حاضر محصولات را مستقیما از ایران به کشوری که پایگاه داریم، صادر میکنیم که از آنجا به کشورهای متعدد دیگر صادر میشوند. در حقیقت محصولات را در بیرون از ایران از خودمان میخریم و در آنجا توزیع میکنیم و به کشورهای دیگر ریاکسپورت میکنیم.
در این پروسه برای چند نفر ایجاد اشتغال کردهاید؟
برای 43 نفر به طور مستقیم ایجاد اشتغال شده است. در حال حاضر در ایران با بیش از 300 شرکت دیگر کار میکنیم که 3 هزار نفر به طور غیرمستقیم صاحب شغل شدهاند.
سرمایه اولیه برای این کار چقدر بوده و چه میزان تسهیلات دریافت کردید؟
سرمایه اولیه من برای تاسیس شرکت 15 میلیون تومان بود و این رقم را از فروش ماشینم تهیه کردم و در آغاز کار تسهیلاتی دریافت نکردم.
تسهیلاتی که تاکنون گرفتهام شامل سرمایه ثابت و سرمایه در گردش بوده و این رقم طی این سالها مجموعا حدود 15 میلیارد تومان شده که در حال حاضر تنها حدود 2 میلیارد تومان از آن را به بانک بدهکار هستم.
گفتید شغل دولتیتان را رها کردید و به دنبال یک شغل دیگر رفتید. نترسیدید که در کار آزاد موفق نشوید و نتوانید به کار قبلی برگردید؟
از 17 سال سابقه کاریام 5 سال را در شغل دولتی بودیم و هرگز به موفق نشدن و بیکاری فکر نکردم و با وجود تأهل دست به چنین اقدامی زدم. همه انسانها در زندگی و کار با مشکل مواجه میشوند و تنها رفتار انسانها در حل مسأله است که فرق میکند. این رفتار همان تفاوت یک کارآفرین با فرد دیگر است. این نکته در عین سادگی بسیار مهم است.
احتمالا در مسیر کاریتان با مشکلاتی هم مواجه شدهاید. جنس مشکلاتتان چه بودند؟
مهمترین مشکلی که در حال حاضر فضای کسب و کار را تهدید میکند، کم بودن نیروهای انسانی متخصص و دلسوز و آزموده است. میتوانم بگویم حدود 90 درصد از افرادی که برای استخدام میآیند بسیار ناامید هستند و این نا امیدی باعث میشود نتوانند خود و توانمندیهایشان را به درستی عرضه کنند.
اغلب بیکارها در کشور ما تحصیلکرده هستند. پس علت نبود نیروی متخصص را در چه میدانید؟
بله اغلب بیکارها تحصیلکرده هستند، اما باید دید چه تحصیلاتی دارند. آیا تحصیلاتشان به درد صنعت یا کارهای از این قبیل میخورد؟
به عنوان مثال در جلسه مصاحبه استخدام ممکن است فردی که متقاضی کار است، اطلاعات بسیار خوبی داشته باشد، اما از حیث امور اداری، تعامل اجتماعی، روش حل مسأله و روش برخورد با مشکلات ضعیف باشد. در واقع میتوانیم بگوییم آنها تکبعدی هستند و به درد تجارت نمیخورند.
آیا نتیجه حرفهایتان این است که ارتباط صنعت و دانشگاهها ضعیف است؟
بله و ما در انجمن نوپای تحقیق و توسعه که من عضو هیأت مدیره و خزانهدار آن هستم، تلاش میکنیم که این ارتباط تقویت شود. میخواهیم فاصله دانشگاه را با صنعت کم کنیم و این از جایی آغاز میشود که واحدهای تحقیق و توسعه را در شرکتهای صنعتی توسعه دهیم و همگام با آن دانشگاهها را با صنعتگرایی آشنا کنیم.
در پایان توصیه شما به جوانانی که در اندیشه کارآفرینی هستند، چیست؟
یک کارآفرین باید دیدگاه واقعبینانه به قابلیتها و محدودیتهای مکان زندگیاش داشته باشد. برای رسیدن به موفقیت در کارآفرینی اهداف کوتاه و بلندمدت را باید با جدیت تدوین کرد. افرادی که ظرف 2 سال به هدف بلند مدت خود دست پیدا می کنند، قوت قلب و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند و بعد از 2 سال به دنبال اهداف بزرگتری میروند. نمونههای افراد مذکور، جوانانی هستند که در اراک در کمتر از 10 سال کارخانهای را راهاندازی میکنند، در حالی که از روز اول در رویایشان کارخانهای را متصور نشده بودند، اما شروع به کار کرده و موفق شدهاند. به همین دلیل باید ابتدا اهداف بلند مدت 2 تا 3 ساله را تعیین کرد و بر اساس محدودیتها و قابلیتهای خود انتظار داشت.