کتاب /کتاب کتابهای نگار مکتب نرفته همدانی
نگاهی به کتاب در روشنای دانش
بابک رضاپورجمهور _نویسنده
به تازگی کتاب «درروشنای دانش» حاصل گفتوگوی دکتر سعید پورعظیمی با علیرضا ذکاوتی قراگوزلو مترجم و نویسنده مشهور همدانی منتشر شده. اهل فرهنگ به خوبی با نام و آثار ذکاوتی قراگوزلو آشنایند، یا دستکم میدانند او از معدود نویسندگان و مترجمان کشورمان است که 2 بار برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شده. کتاب «در روشنای دانش» در 4فصل و 455صفحه تنظیم شده. فصل یکم زیستنامه مختصری است که به زندگی، تحصیل و شرح احوال ایشان و خاندان ذکاوتی اختصاص دارد. فصل دوم به معرفی آثار ایشان پرداخته که حاوی نکات جالب و خواندنی بسیاری درباره انگیزه تألیف با ترجمه و محتوای آثار است. فصل سوم با عنوان «دیدگاهها و نکتهها» خواندنیترین و به تعبیر درست؛ مهمترین و ماندنیترین و درخشانترین فصول کتاب است که حسب فرایند گفتوگو و ترتیب پرسشها و پاسخها، در 5 بخش: مباحث قرآنی، حدیثی، فرق و مذاهب و اندیشهورزان، مباحث فقهی و ادبی و تاریخی - اجتماعی و موضوع کتاب و پژوهش عرضه شده است. فصل چهارم یا فصل پایانی هم با عنوان «خاطرات استاد» حاوی نکات قابل تامل و تدبری از همدان قدیم و ایام انقلاب و مسائل دیگر است. کتاب «در روشنای دانش» درحقیقت از جنس تاریخ شفاهی و مبتنی بر مصاحبه با علیرضا ذکاوتی قراگوزلوی همدانی است. اما باید گفت که خواندنش راحت نیست، چرا که از جنس گفتوگوی مبتنی بر شرح خاطرات نیست و تعداد صفحات ناچیزی که به زندگی شخصی ذکاوتی اختصاص یافته، علاوه بر اینکه نشانه فروتنی ایشان است، فرصتی فراهم کرده که ایشان انبوهی از اطلاع و آگاهی ناب و ارزشمند و چالشبرانگیز را در کوتاهترین جملات و مختصرترین عبارات از ذهن به زبان جاری سازند که به واسطه آن، این کتاب بدل به دانشنامهای کم حجم شده که خوانش و فهمش حتی برای خواننده اهل اصطلاح هم چالشی سخت است. بهعبارت سادهتر، کتاب در روشنای دانش نه یک کتاب که مجموعهای از کتابهاست و گویا ذکاوتی همدانی با پذیرفتن این مصاحبه و بیان چکیده یافتههایش از چند دهه خوانش و پژوهش را که به هر علتی تاکنون نتوانسته یا نخواسته بیان کند، در قالب کلماتی دقیق و جملاتی صریح و آشکارا تراش خورده از ذهن بر زبان جاری ساخته و گوهر تفکر و فرزانشاش را به رایگان و به مثابه میراثی گرانقدر برای پژوهشگران بعد از خود به یادگار گذاشته است، گو اینکه در آخرین صفحات کتاب، با صراحت مثال زدنی و نقد نظام آموزش و پرورش و تعلیم و تعلم در ایران کنونی، از برآمدن پژوهشگرانی که پوینده راهش باشند، اظهار ناامیدی کرده است.