مکانی در آفتاب
سال «حسن کچل»، «طوقی»، «آقای هالو»، «پنجره» و «رضا موتوری»
سعید مروتی
موفقیت «حسن کچل» در فروردین 49، نوید سال سینمایی موفقی را برای سینمایی میدهد که با «قیصر» و «گاو» آغازگر مسیری تازه شدهاست. موفقیت موزیکال علی حاتمی، توفیقی تازه برای سینمایی است که جوانهای خوشفکر و خوشذوق نمایندگیاش میکنند. موفقیت گستردهتر با «طوقی» از راه میرسد که نهضت سینمای قیصری را با ظرافتهای خاص حاتمی بسط میدهد. مهرجویی با «آقای هالو» در مسیری نزدیکتر به سینمای جریان اصلی قرارمیگیرد. فیلمی که محصول دوران بلاتکلیفی و توقیف گاو است و نتیجه تلاش مهرجویی برای رسیدن به تداوم حرفهای.
فیلم شاپور قریب هم به تعبیر سینمایینویسان آن سالها در مسیر سینمای تازهای قرارمیگیرد که در انتهای دهه40 منادی تحول شدهاست. سختگیری منتقدان در مورد «پنجره»، توقع بالایی که از جلال مقدم وجود داشت را نمایان میکند؛ اقتباس از رمان «یک تراژدی آمریکایی» درایرز که از نظر سینمایی نویسان بیشتر شبیه برگردان سینمایی جورج استیونس از این کتاب است.
سال 49خیلیها منتظر فیلم تازه کارگردان قیصر بودند؛ «رضاموتوری» گرچه قافیه را در گیشه به «مردی از جنوب شهر»(صابر رهبر) میبازد و استقبال عمومی قیصر (که اکران دومش هم در سال 49موفق است) تکرار نمیشود ولی بیشتر از هر فیلم دیگری سوژه مطبوعات میشود. در غیبت مخالفان قیصر، این بار مجادله قلمی میان پرویز دوایی و هوشنگ حسامی شکلمیگیرد.
فیلم سوم کیمیایی، با لحن بازیگوشانهاش در نیمه اول، لحظههای سوررئالیستیاش و حالوهوای جوانانه و اندوه و حسرتی که برای سرنوشت تراژیک رضا موتوری این دلاور دوران، سارق امروز و فیلمبر دیروز سینما سر میدهد، بحثانگیزترین فیلم سال 49است. بازارچهای که سقفش شکسته و ترک برداشته، لوطیهایی که دورهشان سرآمده و در بهترین حالت راننده در خدمت خانههای اعیانی شدهاند، کتک خوردن رضا در درایوین ونک و کبریتی که شاه مینشیند، در یادها میماند. بیش از همه دست خونی رضا موتوری که کوبیده شدنش بر پرده سفید سینما بهعنوان نشانهای از هوش و قریحه سینمایی سرشار کیمیایی جوان در یادها ماند. 50سال گذشته و رد خون رضا موتوری همچنان بر پرده تراس تابستانی سینما دیانا (سپیده) بر جا مانده.