مصطفی شوقی
کتابهای جلالآلاحمد بیش از اینکه یک نثر یا داستان ادبی باشد نزد مسئولان امنیتی و حتی وزارت فرهنگ و هنر یک عامل مخرب محسوب میشد؛ به همین دلیل از ابتدای دهه40 که او بیپرواتر مقاله و کتاب مینوشت زیرنظر قرار گرفت. در یکی از اسناد جالبی که برای نخستین بار در همشهری سنگ و الماس منتشر میشود، وزارت فرهنگ و هنر در نامهای به شهربانی کل کشور مینویسد که کتاب «خسی در میقات» جدا از اینکه برخلاف اصول و روشهای اداری مجوز ندارد از نظر محتوایی نیز جزو کتابهای ضاله و مخالف مذهب تشیع محسوب میشود. خسی در میقات، سفرنامه جلال آلاحمد به حج است که حدود 40سالگی آن را نوشته. او در این سفرنامه، نگاهی شاعرانه دارد و توصیفاتی بینظیر و بیبدیل و حتی خارج از روشهای مرسوم موجود تا آن زمان و حتی تا به امروز، از موضوع حج ارائه میدهد. متنش همان متن جلال است که تند و آهنگین و در عین حال خوشخوان است. خسی در میقات گرچه در روزگار پهلوی بهعنوان کتابی ضاله و مخالف مذهب شیعه از کتابفروشیها و چاپخانه جمعآوری شد (سند یک) اما پس از انقلاب اسلامی و برقراری حکومتی دینی، بارها و بارها انتشار یافته و حتی بسیاری از کسانی که به حج مشرف میشوند، پیش از این سفر معنوی این کتاب را هم میخوانند. این هم از عجایب تاریخ است که کتاب در حکومتی غیردینی، ضاله تشخیص داده شده و در حکومتی دینی ترویج میشود و بارها انتشار مییابد.
داستان جلال و اداره نگارش یا همان سانسور وزارت فرهنگ و هنر و گاه ساواک که طرف مشورت خوانده میشود حتی بعد از مرگش هم ادامه دارد. یکی دیگر از کتابهای نوشته جلال با عنوان «نفرین زمین» همواره مورد تعقیب و جمعآوری ساواک، شهربانی و وزارت فرهنگ و هنر قرار داشت بهصورتی که در اسناد موجود نام این کتاب در کنار بسیاری از آثار جمعآوری شده دیگر ازجمله آثار خود جلال آلاحمد قرار میگیرد. در یکی از اسناد، شهربانی از جمعآوری کتاب نفرین زمین و خسی در میقات از کتابفروشیهای خیابان شاهآباد (خیابان جمهوری اسلامی فعلی) میگوید. (سند دوم) رمان نفرین زمین، درباره معلمی است که به روستایی فرستاده میشود و او آنجا با مشکلات مردم روستا در ملک و زمینداری و روابط خاصی که ایجادشده آشنا میشود. جلال در این کتاب به نقد صریح و تند اصلاحات ارضی شاه میپردازد که در آن سالهای میانی دهه40 اثرات مخربش رفتهرفته خودی نشان میداد. این کتاب برای مسئولان و امرای امنیتی پهلوی بسیار گران آمده بود. عمده آثار جلال آلاحمد در همه سالها حتی بعد از مرگ او نیز بهعنوان کتاب ضاله یا جمعآوری و یا اینکه با سانسور مواجه میشد. (سندهای سه و چهار)
کتاب ضالّه
اسنادی از توقیف کتابهای جلالآلاحمد که برای نخستینبار منتشر میشود
در همینه زمینه :