طبیعتگردی همچنان تخریبگر است
کارشناسان میگویند برخی از گردشگران ایرانی معنای طبیعتگردی را نمیدانند و تفریح را با گردشگری مسئولانه اشتباه گرفتهاند
زهرا رفیعی- خبرنگار
«تو میتونی تند برونی، من میتونم همهجا برم.» این جمله پشت برخی خودروهای دودیفرانسیل با سر و شکل آفرود نوشته شده است. اخیرا فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که یک خودرو آفرود یک رأس «کل» را در کویر مرنجاب تا از نفس انداختن کامل حیوان دنبال میکند. حیوانات وحشی برخلاف قدرت و سرعت زیاد خود، اگر مدام تعقیب شوند دچار خونریزی شدید داخلی شده و جانشان را از دست میدهند.
کمکاری وزارت میراث و سازمان محیطزیست
طبیعتگردی مسئولانه در کشورهای توسعهیافته به کلی با آنچه در ایران در حال فراگیری است، متفاوت است. هوشنگ ضیایی، متخصص حیاتوحش در گفتوگو با همشهری میگوید: در کشورهای توسعهیافته تعداد محدودی از گردشگران پس از آشنایی با مقررات و قوانین، سوار اتوبوس شده و با راهنما راهی مناطق و اکوسیستمهای حساس میشوند. بازدیدکنندگان با راهنمایی محیطبانهای عمدتا بازنشسته، اجازه تردد به محلهایی محدود و مشخص را دارند. او با اشاره به نحوه بازدید گردشگران از پارکهای ملی آلاسکا میگوید: در این منطقه خرسهای گریزلی آنچنان احساس امنیت میکنند که در فاصله 10متری از انسانها ماهی میگیرند و از آنها نمیترسند. این در حالی است که اگر شما به منطقه حساسی مانند میانکاله یا پارک ملی لار بروید، میبینید که گردشگران بدون هیچ ضابطهای با خودرو یا پیاده هرکجا دلشان بخواهد، تردد میکنند. این استاد حیاتوحش بازدیدکنندگان را چندان مقصر نمیداند و میگوید: بهنظر من وزارت گردشگری، سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان جنگلها و رسانههایی مانند تلویزیون مقصر اصلی هستند، زیرا اکثر آنهایی که به طبیعت میروند و یا آفرود سوار هستند، با اهمیت منابع طبیعی و حساسیت آن آشنا نیستند. آنها نمیدانند یک درخچه تاق، گز، اسکنبیل و... که باعث جلوگیری از حرکت شنهای روان میشود، در اکوسیستمهای بیابانی چه ارزش بالایی دارد و ناآگاهانه آن را له میکنند. همچنین نمیدانند اگر یک کل یا آهو را با ماشین تعقیب کنند، بهعلت تجمع اسید لاکتیک در ماهیچهها و عضلات قلب، حیوان بیحرکت میایستد و پس از مدتی کوتاه میمیرد. به گفته او، سازمان حفاظت محیطزیست، دهها سال است تصمیم دارد طرحهای گردشگری را در مناطق تحت حفاظت خود به اجرا بگذارد؛ مبالغ هنگفتی نیز صرف تهیه طرحهای گردشگری متمرکز و غیرمتمرکز و تعیین زونهای گردشگری شده، ولی هیچکدام از آنها به مرحله اجرا نرسیده است. او که از مؤسسان اکوتوریسم در ایران است، میگوید: نخستین کار ما که با همکاری سازمان گردشگری وقت انجام شد، راهاندازی دورههایی برای راهنمایان طبیعتگردی بود، در این دورهها گردشگری مسئولانه تدریس میشد و طبیعتگردها موظف بودند ضوابط راهنمایان را اجرا کنند. پیشنهاد شده بود فقط راهنمایانی که عملکرد بهتر و امتیاز بالاتری داشتند، اجازه برگزاری تور طبیعتگردی در مناطق حفاظتشده داشته باشند، اما حالا میبینید که افراد بدون کمترین آموزش راهی مناطق بکر بیابانی میشوند. هوشنگ ضیایی با اشاره به اینکه هنوز مسیرهای مشخص برای تردد گردشگران از سوی وزارت میراثفرهنگی و سازمان حفاظتمحیطزیست مشخص نشده، میگوید: در اکثر نقاط کویر لوت رد تردد گردشگران روی تپههای شنی وجود دارد. گردشگران نمیدانند که عبور وسیله نقلیه، یکپارچگی در تپهها را از بین میبرد و بهدلیل بارش کم سالانه و کمبود گیاهان طبیعی، تپهها با باد جابهجا شده و باعث ایجاد شنهای روان میشوند.
طبیعتگردی ضدطبیعت در ایران
پدیده آفرود بهگونهای که هماکنون فراگیر شده، نوعی از گردشگری غیرمسئولانه است که آثار مخربی برای زیستبومهای حساس کویری و جنگلی دارد. هادی کیادلیری، مدیر گروه جنگل، مرتع و آبخیزداری دانشگاه علوم و تحقیقات به همشهری میگوید: طبیعتگردی برای حل مشکلات طبیعت با مشارکت مردم ایجاد شد. اما به جای اینکه این راه در ایران به درمان دردهای طبیعت بینجامد، به معضل جدی تبدیل شده است. در طبیعتگردی بیقاعده افراد نمیدانند چرا به طبیعت میروند و از ارزش و اهمیت جایی که میروند، اطلاع ندارند. چون مسافر بهدنبال سفر معناگرا نیست و صرفا بهره بصری برایش اهمیت دارد.
او میگوید: ایرانیها به شکل عرفی و سنتی به طبیعت میروند و الگوبرداری از کشورهای دیگر همراه با «بومیسازی» نیست. برخی از گردشگران با حضور غیرمسئولانه در زیستگاههای بکر بهدنبال خالی کردن هیجانهایی هستند که اساسا محل تخلیه آن پیستهای اتومبیلرانی است.
دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور با اشاره به تلفشدن یک رأس کل در اثر تعقیب آفرودسواران در مرنجاب، میگوید: بخش عمدهای از حیاتوحش در مناطق بیابانی زیر خاک هستند و تردد با وسیله نقلیه سنگین آنها را از بین میبرد. یکی از دلایل از بین رفتن گونهها در ایران نیز علاوه بر شکار، تعقیب و گریز با موتورسیکلت است.
او میگوید: گردشگری در ایران بیشتر جنبه عرفی دارد و تا زمانی که با آمایش سرزمین مناطق مناسب برای حضور تعداد محدود گردشگر، با مسیرهای از پیش تعیین شده مشخص نشود، طبیعتگردی همچنان میتواند مخرب باشد، چون بسیاری از گردشگران، تفریح را با گردشگری مسئولانه اشتباه گرفتهاند.