آوین آزادی ـ روزنامهنگار
تماشای یک دقیقه ویدئو بیصدا کافی است تا رنج جهان آنها برای دیگران ملموس شود. ماسک، همان وسیلهای که حالا همه مردم جهان به آن برای زنده ماندن چنگ میزنند، تبدیل به دردسر بزرگی برای آنها شده. ناشنوایان تا پیش از شیوع کرونا برای ارتباط گرفتن با افراد عادی «لبخوانی» میکردند و از روی حرکت لب افراد متوجه منظورشان میشدند. حالا اما ماسک، امکان معاشرت را از آنها سلب کرده است. مهسا تهذیبی در توئیتر خود نوشته است:«من واقعا دارم اذیت میشم. ماسک ارتباط من را با بقیه آدمها مختل کرده. من کمشنوام و بیشتر مواقع باید لبخونی کنم».
ناشنوایان در این ایام که گوش همه به اخبار است، راهی برای شنیدن و یادگیری ندارند. پروتکلهای بهداشتی هر لحظه به روزرسانی میشوند اما آنها بهسختی میتوانند این پروتکلها را یاد بگیرند. فروردینماه امسال ناشنوایان در نامهای سرگشاده انتقاد خود را نسبت به عملکرد صدا و سیما مطرح کردند:«این روزها که قرار است در خانه بمانیم، ما ناشنوایان هم در خانه میمانیم. بیآنکه رسانه ملی، تدبیری برای ما اندیشیده باشد. ما دانشآموزان ناشنوا هم در خانه میمانیم، بیآنکه رسانه ملی، برنامههای آموزشی درسی برای ما مناسبسازی کرده باشد. همه برنامهها بدون زیرنویس و بدون مترجم زبان اشاره است. انگار ما، 5درصد جامعه ایران، جزیی از مخاطبان رسانه ملی نیستیم». این تنها بخشی از گلایه آنهاست. بندهای اعتراضی ناشنوایان بیش از این است که در این گزارش بگنجد.
فریبا فتحی، آموزگار ناشنوایان که خود از هشت سالگی از نعمت شنیدن محروم شده، به همشهری میگوید:«معلمشدم تا هیچ ناشنوایی از ناشنوایی خودش خجالت نکشد. افتخار میکنم که همه هستی من امروز همین فرشتههایی هستند که نمیشنوند».
بازدهی دانشآموزان ناشنوا کم شده است
آموزش آنلاین خیلی از ناشنوایان را از تحصیل محروم کرده. فتحی که خود در یزد به تدریس مشغول است در مورد مصایب آموزش آنلاین به دانشآموزان توضیح میدهد:«با تمهیداتی که کم کم اندیشیده شد، اکثر دانشآموزان ناشنوا هم میتوانند امروز بهطور آنلاین آموزش ببینند اما تعدادی از بچهها بهخاطر نداشتن گوشی هوشمند یا کم لطفی والدینشان به مدرسه فرستاده میشوند تا بهصورت حضوری یکروز در هفته آموزش ببینند. البته در نوع آموزش حضوری وقت همواره کم میآید و بسیاری از مباحث ابتر میمانند». او در پاسخ به این سؤال که از چه روشهایی برای آموزش آنلاین ناشنوایان استفاده میشود، میگوید:«تماس تصویری، لایو و کلیپهای آموزشی مخصوص ناشنوایان برای آنها، با زحمت معلمهای دلسوز، آماده شده است اما خب واقعیت این است که بازدهی دانشآموزان در این ایام پایین آمده. تأثیر هیچ آموزشی به اندازه آموزش حضوری و شرکت در کلاسهای مدرسه نیست».
مدرسه دیگر مدرسه نیست...
کم نیستند دانشآموزانی که بهواسطه کمبود امکانات در سراسر کشور، ناچار به حضور در مدرسه میشوند؛ فتحی در اینباره میگوید:«حال و هوای این روزهای مدرسه خیلی دلگیر است. یک سال پیش فضا پر از شادی و خنده بود... فضا بوی مهر میداد و ذوق نشستن سر کلاس بین بچهها حس میشد. حالا اما؟ بوی الکل است که در هوا پیچیده... استرس و نگرانی بیداد میکند».
ضربههای سنگین کرونا به زبان آموزی کودکان ناشنوا
کرونا آسیبهای متعددی به جامعه ناشنوایان وارد کرده. فتحی از دریچه چشم خودش این آسیبها را با همشهری درمیان میگذارد:«تا پیش از این، ما مرتب بچهها را برای انجام خدمات گفتار درمانی، کار درمانی و تربیت شنوایی به کلینیک میبردیم و زیرنظر متخصص هدایت میکردیم. حالا همه این خدمات مجازی شده و متأسفانه بعضی از خانوادهها اصلا همراه نیستند...». او ادامه میدهد: «تصور کنید! کودکانی که در سن زبان آموزیاند و در سالهای حساس رشد بهسر میبرند چه ضربهای میخورند. چرا که دانشآموز ناشنوا برای یادگیری بهتر نیازمند حضور در موقعیت است. مثلا پیش از این، برای آموزش درس نان یا نانوا، دانشآموز را به نانوایی میبردیم و وسایل را در نانوایی به آنها نشان میدادیم تا تفهیم مطالب برایشان راحتتر شود. متأسفانه اکنون این امکان برای ما وجود ندارد و مجبور به استفاده از تصاویر و موارد جایگزین هستیم که هم کیفیت آموزش را پایین میآورد هم نیاز جدی به کمک و یاری خانوادهها دارد».
دریافت اطلاعات محدود شده است
ناشنوایان همواره در رسانههای ما جایی نداشتند. صدا و سیما به واسطه شرایطی که دارد، نام پرمخاطبترین رسانه کشور را به دوش میکشد اما دریغ از تولید محتوای سازنده... یکی از مهمترین مشکلات ناشنوایان در این روزگار، دسترسی محدودتر آنها به اخبار و اطلاعات است. در این شرایط که جامعه به شکل روزانه با حجم زیادی از اخبار مرتبط با همهگیری ویروس کرونا مواجه است، ناشنوایان در شرایط سختتری برای دریافت اخبار قرار دارند. اخبار بیشمار به شبکههای اطلاعرسانی تصویری این فرصت را نمیدهد که برای اعلام تمام اخبار از مترجمان زبان اشاره استفاده کنند و این امر ناشنوایان را در محدودیت خبری قرار میدهد. البته بهنظر میرسد دغدغهای هم در اینباره بین صاحبان این رسانهها وجود ندارد.
گوشهگیر بودیم، گوشهگیرتر شدهایم
سریال مشکلات و تغییرهای سخت در سبک زندگی تازه این افراد اما تمام نمیشود. ماسکها امان ناشنوایان را بریده است. امکان ارتباط برقرار کردن با دیگران برای آنها در کشور به صفر رسیده و این در حالی است که در دیگر کشورهای درگیر پاندمی ماسکهای شیشهای برای سهولت ارتباط گرفتن افراد با یکدیگر، در حال توسعه هستند. از سوی دیگر بسیاری از مراکز درمانی افراد بدون ماسک را پذیرش نمیکنند و در نبود مترجم زبان اشاره در این مراکز ناشنوایان درصورت ابتلا به بیماری برای دسترسی به امکانات درمانی و بیان مشکلات خود مسایل مضاعفی دارند. حالا سبک زندگی این افراد زیر و رو شدهاست. همه آنها خانهنشین شدهاند و به قول خودشان انگار در چاه تاریکی زندگی میکنند. اضطراب ابتلا به کرونا در آنها شدیدتر است چرا که مراجعه به مراکز درمانی، خود معضل بزرگی برای آنها خواهد بود. یکی از این ناشنواها به همشهری میگوید:«دوست ندارم نامام را بنویسید اما دوست دارم بگویم من از هر زمانی ناامیدترم. احساس میکنم بین دیوارهای خانه محاصره شدهام و دیگر قرار نیست از اینهمه سکوت و تنهایی رها شوم. گاهی کنترل تلویزیون را دست میگیرم... کانالها را عوض میکنم، بیماران کرونایی را میبینم اما نمیشنوم. بند دلم پاره میشود؛ خیلی زود. به تنهایی خودم برمیگردم. گوشهگیر بودیم، گوشهگیرتر شدهایم».
شنبه 10 آبان 1399
کد مطلب :
114369
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/OY9yL
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved