مصطفی بهزادفر| شهرساز و استاد دانشگاه :
نخستین مسئله شهرداری تهران فقط مسئله مالیاست. من این موضوع را به مسئولان شهرداری اعلام کردهام؛ یعنی اگر مشکل مالی ما حل شود، سایر موارد هم برطرف میشود؛ چون تابهحال سیستم ما بر اساس فروش شهر عمل میکرد؛ بخشی از شهر را میفروختیم و بخشی از شهر را میساختیم. این رفتار بیش از 2دهه تقریبا در همه شهرها صورت گرفته اما حالا دیگر جایی برای این کار وجود ندارد.
در این شرایط ما احتیاج به درآمدی داریم که ثابت باشد؛ از تعبیر «درآمد پایدار» استفاده نمیکنم چون معادل آن با واژه «پایدار» همخوانی ندارد و واژه «ثابت» مناسبتر است. رسیدن به درآمد ثابت هم راهکار دارد؛ نوع عوارضی که از شهروندان میگیریم باید درست باشد. مثلا اگر گزینه تراکمفروشی را از سامانهای که عوارض ساختمانسازی را تعیین میکند کنار بگذاریم، بقیه مبلغ دریافتی، بسیار ناچیز خواهد بود.
در تمام دنیا تنوع مالیاتی قابلتوجهی وجود دارد. بسیاری از کشورها مالیات همسان ملی دارند؛ کشورهایی که توزیع مالیاتشان درست است. ما مالیات همسان ملی داریم ولی توزیع مالیاتمان افتضاح است و معلوم نیست مالیاتی که دریافت میشود، چگونه تعیین شده است؛ ضمن اینکه از خیلی از نهادهایی (نهاد به مفهوم عام و حتی نهادهای خصوصی) که باید مالیات بگیریم هم مالیات نمیگیریم. بعد هم که مالیات گرفته میشود، در جایی که باید هزینه شود، هزینه نمیشود. همچنین مالیاتی که در قیاس محلی در مقیاس شهرداریها اخذ میشود، برای هزینه شهرداریها باید صورت بگیرد.
حق سکونت هم موضوع مهمی است؛ یعنی فردی که در یک مکان و محله زندگی میکند، در واقع عارضهای را بر قلمرو همگانی وارد میسازد. مثلا یک فرد از خیابان، پارکینگ، هوا و زمین استفاده میکند؛ فرقی هم نمیکند که این فرد در شهر باشد یا روستا، در تهران یا آبادان یا در شهرهای دیگر؛ استفاده از این موارد برای ما باید هزینه داشته باشد و با پرداخت عوارض، درآمد ثابتی برای شهرداری ایجاد میشود. البته پرداخت عوارض، ابعاد مختلفی دارد. ما پیشتر عوارضی داشتیم که بهاصطلاح سنتی بودند ولی هماکنون کمرنگ یا بهطور کلی، حذف شدهاند؛ مانند عوارض سوخت، عوارض برخی کالاها و... که اینها باید به درآمد ثابت شهرداری اضافه شود.
همچنین برای برخی از فعالیتهای شهرداری مانند جمعآوری پسماند جامد 3حالت وجود دارد؛ میشود آن را حذف کرد یا از آن درآمدزایی کرد یا اینکه برابرسازی شود (یعنی معادلساختن هزینه و درآمد). این در مورد پسماند جامد، کاملا امکانپذیر است. البته شهرداری تهران کارهایی انجام میدهد ولی اینها باید سازماندهی شود. از این دست، نمونههای کوچکی هستند که میتوانند درآمدهای پایدار قلمداد شوند.
در امتداد درآمدهای ثابت، کنترل هزینهها هم مطرح است. چندی پیش که با شهردار محترم تبریز صحبت میکردم، میگفت من 13هزار نفر نیرو دارم و حدود 80میلیارد تومان باید حقوق بدهم. وضعیت شهرهایی مانند تبریز و اصفهان، تقریبا شبیه به شهری مانند سئول است؛ در حالی که نیروی انسانی سئول زیر هزار نفر است؛ پس ببینید پایتخت کرهجنوبی چگونه اداره میشود! واقعیت این است که شهرداران امروز ما در مورد حجم عظیم نیروی انسانی، درماندهاند. این یک مشکل اساسی نهتنها برای شهرداری که یک موضوع ملی است.
دو شنبه 20 فروردین 1397
کد مطلب :
11413
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ywZz
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved