پایان افسانهای شاهین
سازمان تربیتبدنی، باشگاه قدیمی شاهین را منحل کرد
جواد نصرتی
هیچ نامی در ورزش ایران همچون شاهین به افسانه آلوده نیست و هیچ باشگاهی همچون آن یادآور چیزی بیشتر از فوتبال و ورزش نیست. شاهین، تنها باشگاه ایران است که از میراث عقیمش بهعنوان یک مکتب اخلاقی نام برده میشود و نگاه حسرتخوارانهای به جوانمرگی آن در اوج شکوهش وجود دارد.
شاهین، پیش از آنکه روح قهرمانی را به پرسپولیس بدمد، سالها رقیب تاج/ استقلال بود و در دوقطبی طرفداران حکومت و مردم، نماینده تمایلات مردم در ورزش محسوب میشد.
ایده این باشگاه، ارمغان تحصیل دکتر عباس اکرامی اقدم در انگلیس و نزدیکیاش با رئیس وقت فیفا بود. او با شعار، «درس، اخلاق، ورزش» ورزشکاران تحصیلکرده را جذب میکرد. شاهین آرامآرام بزرگتر و محبوبتر و مکتب آن به برندی در جامعه ایران تبدیل شد. در دهه40، شاهین دهها زیرمجموعه در سراسر کشور داشت و فراتر از آن نماد هواداری آن بخش از جامعه بود که به حاکمیت دلبستگی نداشتند.
در سال1346، وقتی که فوتبال شاهین در اوج بود، مدیران تاج، رقیب سنتی آن در سازمان تربیتبدنی، قدرت گرفتند و در نامهای انحلال شاهین را رسماً اعلام کردند. مردم اما رقابت صرف مدیران چند باشگاه را دلیل انحلال باشگاه نمیدانستند و معتقد بودند پیروزی بزرگ شاهین برابر تاج در حضور شاه، چنان شاه را عصبانی کرده بود که دستور انحلال از همانجا صادر شده بود. این روایت، همچنان به رمزآلودگی شاهین نزدیکتر است و با اقبال بیشتری از سوی نسل قدیمیتر هواداران فوتبال مواجه است. در آن بازی که 3سال قبل از انحلال شاهین برگزار شد، امجدیه عملا در تسخیر هوادارانی بود که در حضور شاه، از ته جانشان نام شاهین را فریاد میزدند.
شاهین، رسما منحل نشد و بعدا با اساسنامه جدید به فعالیتهایش ادامه داد اما ابهت آن در فوتبال، پس از کمی خاموشی به روح تیم جوان پرسپولیس دمیده شد. مکتب و شعارهای آن اما در هیاهوی رقابتهای ورزشی به دست فراموشی سپرده شد.