سال خداحافظی طولانی
تلاش برای تأسیس تشکیلات صنفی نویسندگان
محمد مقدسی
نوشتن، تا آخرین سالهای عمر کوتاه و پربار جلال آلاحمد یار جدانشدنی او بود. او با 2 اثر پایانیای که نوشت، خداحافظیای طولانی با ادبیات ایران داشت. اولی رمان «نفرین زمین» بود که در واکنش به اصلاحات ارضی نوشته شده بود و در آن از زبان کوبنده و همیشگی جلال آلاحمد خبری نبود؛ او بیشتر در پی این بود که از زبان شخصیتهایش فلسفه بازگشت به خویش را بیان کند و گاه به شیوه خودش فریاد بزند. دیگر خداحافظی طولانی و ماندگارش، «خسی در میقات» بود؛ سفرنامهای که در آن جلال با نثر همیشه برنده، کوتاه، طنز و گاه عصبیاش یکی از بهترین سفرنامههای ادبیات معاصر را خلق کرد. جلال همیشه تند و تیز بود و سریع و بیمهابا میرفت و بیشتر، زندگی در پی او بود. او در سالهای آخر عمر تلاشهای فراوانی برای تأسیس تشکیلات صنفی قوی برای نویسندگان کرد. در دوران بعد از کودتا، نویسندگان پس از عبور از ناامیدی و رخوت با بازبینی شکستها، یکی از راههای برونرفت از فترت را رجعت به سوی ریشههای ایرانی خود دیدند. نویسندگان این بار بهدنبال اسطورههای ایران باستان نرفتند. بار سفر بستند و از مرکز دور شدند و راه به جاهایی بردند که هنوز تمدن پرمصرف شهری به آنجا نرسیده بود؛ آدمها و مکانهایی از ایران را تصویر کردند که هیچگاه در تاریخ به آنها توجه نشده بود. سال 1346 و سالهای بعد از آن، سالهای رونق ادبیات اقلیمی-روستایی در داستاننویسی ایران بود. غلامحسین ساعدی با انتشار 2مجموعه داستان «ترس و لرز» و « واهمههای بینام و نشان» برای این بازگشت دوباره، اعتبار ساخت. داستانهای ترس و لرز در جنوب سوزان میگذشتند. ساعدی در آنها مرز خیال و واقعیت را در هم میآمیخت و فضایی اضطرابآور از فقر و خرافاتی که تبدیل به آیین شده بودند، میساخت. مجموعه داستان واهمههای بینام و نشان هم ماجرای مهاجرت روستاییان به شهرها بعد از انقلاب سفید را روایت میکرد؛ روستاییانی که در دل شهر فاسد مصرفزده، بیمهارت و پیشهای، تبدیل به ولگردانی سودازده میشدند. دیگر نماینده ادبیات اقلیمی این سال، خودش زاده جنوب بود. او در این سال، مجموعه داستانی نوشت که پل گذار او از یک دوران به دوران جدید در خلاقیت ادبیاش بود و نشانههای پختگی و عبور او از هدایت و چوبک در آن هویدا بود. احمد محمود این راوی جنوب داغ در «زائری زیر باران» هر چند یأس و ناامیدی سالهای پس از کودتا را فراموش نکرده بود اما کمکم نشانههای جهان منحصر بهفردش در این مجموعه داستان خودشان را نمایان میکردند. گستره روایت ادبیات اقلیمی بسیاروسیع و به وسعت ایران بود. محمود طیاری، نویسندهای بود از گیلان که در ادبیات اقلیمی آن سال، مجموعه داستانی « کاکا» را نوشت. او در داستانهای کاکا از طریق گفتوگو به فضاسازی و ساخت شخصیت میپرداخت و ماجرای داستانها را پیش میبرد. او کارمند اداره بهداشت گیلان بود و از دل تجربههای کاریاش بیشتر کارهای داستانیاش را نوشت.