سایه خطر کمآبی فلات ایران بر سر مازندران
کمآبی وضعیت اشتغال در بسیاری از استانهای کشور را با خطر جدی روبهرو خواهد کرد
احسان شریعت| ساری - خبرنگار:
بحران آب در کل فلات ایران جدی است و بنا به نظر اغلب کارشناسان، کشورمان نه در مرز بحران، بلکه درون بحران قرار دارد. میزان بارندگی نسبت به سالهای گذشته در اغلب نقاط کشور روند کاهشی را نشان میدهد. برداشتهای بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی روند افزایشی را نشان میدهد و بنابر بیشتر پژوهشها، سفرههای آب زیرزمینی کشور به ضعیفترین سطح خود در طول تاریخ رسیدهاند. از طرف دیگر روشهای مصرف به ویژه در کشاورزی همچنان بر روند سنتی گذشته باقی مانده و کشاورزی همچنان پرمصرفترین بخش از میان 3 بخش خانگی، کشاورزی و صنعتی به شمار میآید. در این میان وضعیت برخی استانهای کشور نسبت به دیگر استانها وخیمتر گزارش میشود. کرمان، اصفهان، فارس، خراسان و اغلب استانهای جنوب و شرق کشور به طرز نگران کنندهای در بحرانیترین شرایط خود قرار دارند.
مصرف نگرانکننده آب در کشاورزی
این تصویر نگرانکننده را باید در کنار درخواستهای مهم از آب شیرین قرار داد. برخلاف کشورهای توسعهیافته که بخش کمی از جمعیت توسط کشاورزی مکانیزه میتواند پاسخگوی تأمین کل کشور باشد، در ایران بخش زیادی از جمعیت به کشاورزی مشغول است. در حال حاضر چیزی حدود ۱۸ درصد کل جمعیت کشور به کشاورزی مشغول هستند که این رقم در میان روستاییان به ۵۰ درصد میرسد.
اما وضعیت در 2 بخش دیگر هم جدی است. مصارف خانگی و صنعتی نیز از جمله مهمترین بخشهای مصرف آب شیرین به شمار میآیند. درست است که ۹۲ درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی، ۲ درصد مصارف صنعتی و ۶ درصد مصارف خانگی است، اما نبود روشهای درست مصرف در بخش خانگی بر حجم نگرانیها میافزاید. در مجموع باید کشاورزی را اصلیترین بخش در مصرف آب در کشور دانست. براساس دادههای شبکه آماری اکو(آکو-استات فائو) ایران بالاترین درصد مصرف آب در بخش کشاورزی را در کل جهان در اختیار دارد. پس از ایران با ۹۲ درصد، کشورهای پرآبی همچون هند و تایلند با ۹۰ درصد قرار دارند. این در حالی است که این رقم در کشورهای توسعه یافته حدود ۳۰ درصد است.
بحران کمآبی و مهاجرت اجباری
صورت مسأله روشن است؛ فلات ایران با کمآبی روبهروست. معضلی که وضعیت اشتغال در بسیاری از استانهای کشور را با خطر جدی روبهرو خواهد کرد. جنگ آب در برخی استانهای کم آب بسیار جدی است و نه تنها اشتغال، بلکه چالشهای جدی در حیات اجتماعی ایجاد میکند. اگر فکری ملی برای این بحران دهه آینده ایران نشود، دم دستترین گزینه محتمل چالشهای اجتماعی عدیده و پدیده نگرانکنندهای به نام «مهاجرت» خواهد بود. مهاجرت در این بستر، مهاجرتی از روی اجبار است، چه آنکه در مبدأ آبی برای کشاورزی و حتی مصارف خانگی وجود نخواهد داشت.
در طول تاریخ نیز برخی مناطق با چنین مهاجرتهایی مواجه بودهاند، اما مهاجرت در این شرایط چیزی در حد یک جنگ برای کشور هزینه خواهد داشت. این مهاجرت، مهاجرت میلیونها نفر از نقطهای به نقطهای دیگر است که میتواند هم برای مبدأ و هم مقصد دشواریهای غیرقابل تصوری را ایجاد کند. براساس برآورد کارشناسان در حال حاضر جمعیتی در حدود ۵۰ میلیون نفر در کشور در معرض کمآبی قرار دارند. تصور مهاجرت حتی بخشی از این جمعیت برای مقصد فاجعه بار خواهد بود.
مشکلات عدیده مهاجرت در مقصد
مهاجرت پدیدهای دو قطبی است که یک سر در مبدأ و سری هم در مقصد دارد. هیچگاه نمیتوان گفت مهاجرت در یکی از دو سر مشکلات بیشتری خواهد داشت. این به شرایط و اقتضائات بستگی دارد که مهاجرت در چه زمینهای اتفاق افتاده و با چه ساختاری پیشروی میکند. مهاجرتی که بر اثر کمآبی روی دهد، بیش از آنکه برای مبدأ مشکلآفرین باشد، برای مقصد مشکل ایجاد میکند. چه آنکه مقصد از پیش دارای جمعیتی ساکن است که جمعیت مهاجر بر آن جمعیت ساکن و بومی، بار اضافهای را وارد خواهد کرد.
مازندران، اصلیترین مقصد مهاجرت گسترده
یکی از اصلیترین مقاصد مهاجرت در این بستر، استانهایی هستند که کمی وضعیت بهتری نسبت به دیگر نقاط خشک کشور دارند. چیزی که در حال حاضر نیز با روندی خزنده و بیسر و صدا اتفاق افتاده است. اگر امروز نگاهی موشکافانه به برخی شهرهای مازندران شود، نشانههایی از این مهاجرت از استانهای خشک و بد آب و هوا قابل مشاهده است. برای مثال برجهایی که در شهر بابلسر یا مناطق گردشگرپذیر به صورت بیضابطه ساخته میشوند، پذیرای بسیاری از خانوادهها از استانهایی همچون خراسان، خوزستان، تهران، البرز و دیگر استانها هستند. امروز در این شهرها جمعیت بسیار زیادی از دیگر استانها به خرید ملک مشغولند و خود را ساکن مازندران میدانند. این غیر از آن بخش بسیار مهمی از جمعیت مهاجر است که در مناطق غیرشهری همچون روستاها و مناطق خوش آب و هوای استان به ساخت ویلا مشغول هستند.
مهاجرت در مقصد، سونامیهای بزرگی همچون مشکل تأمین شغل، تأمین مواد غذایی و آب، کمبود زمین و... را ایجاد خواهد کرد. همین حالا نیز مهاجرت گسترده پایتختنشینان به مناطق غرب مازندران قیمت زمین را در این مناطق به طرز شگفتآوری افزایش داده و مشاغل سنتی مردم منطقه را تهدید میکند. پدیده مهاجرت ایرانیان به استانهایی همچون مازندران بر حجم نگرانکننده تمرکز در این مناطق به طرز وحشتناکی میافزاید. همین حالا نیز شهرهای مازندران با مشکلات عدیده تمرکزگرایی در نقاط شهری، ترافیک و اشتغال شهری مواجه هستند. اغلب شهرهای گردشگرپذیر مازندران در زمان تعطیلات، در ساعتهایی از روز با قطعی آب و برق مواجه هستند.
هجوم به منابع طبیعی خطر جدی دیگری است که با مهاجرت گسترده به مناطق شمالی ایجاد میشود. وقتی پیمانه املاک در شهرها پر شود، سرریز جمعیت و حجم درخواستها برای سکونت به سمت روستاها، مناطق ییلاقی و طبیعت مازندران میرود. مشکلات عدیده دیگر همچون تأمین شغل، ناهمگونی فرهنگی میان مهاجران و بومیان منطقه و مشکلات اجتماعی همچون حاشیهنشینی، کودکان کار و آسیبهای اجتماعی عدیده همچون فقر، تکدیگری، طلاق و اعتیاد به طرز فاجعهباری رشد خواهد کرد.
توان اکولوژیک و اجتماعی مازندران در مرز پایان
توان اکولوژیک، حد توانی است که طبیعت میتواند پاسخگوی بهرهگیری از آن باشد. دریا، جنگل، منابع آب شیرین، رودخانهها، منابع طبیعی، حاصلخیزی زمینها و تمامی حیات طبیعی استان دارای حدی از توان اکولوژیک هستند و باید در بهرهبرداری از آنها توجه جدی شود. کارشناسان توان اکولوژیک مازندران را رو به پایان میدانند و دیگر ظرفیتی برای برداشت بیش از حد از طبیعت نمیبینند. با مهاجرت گسترده به مازندران توان اکولوژیک استان در معرض خطر جدی قرار میگیرد.
توان اجتماعی نیز از دیگر مسائلی است که باید بدان توجه داشت. همین امروز مازندران با بحران بیکاری روبه رو است و نمیتواند برای جمعیت بیکار خود شغل ایجاد کند. تصور اینکه جمعیتی بر این جمعیت بیکار افزوده شود، تصور بسیار نگرانکنندهای است که شاید جنگ شغل را در آینده رقم بزند. ناهمگونی فرهنگی و ضعف در پذیرش جمعیت سربار در بافت اجتماعی و فرهنگی مازندران از نگرانکنندهترین مسائلی است که در این زمینه باید به آن توجه داشت. امروز اگر دولتها فکری ملی برای بحران کمآبی به ویژه در استانهای خشک کشور نکنند، نه تنها این استانها با مشکل مواجه خواهند شد، بلکه استانهای شمالی که در ظاهر وضعیت بهتری دارند نیز سایه این خطر بزرگ را احساس خواهند کرد.