مهرماه 99 نهتنها هیچ مهری در دل ننشاند که مزین بود به آوازهای تلخ جدایی
رؤیای نواهایی تازه از خراسان
خاکسپاری محمدرضا شجریان در شهر توس چه تغییراتی در آینده این شهر بهوجود میآورد؟ از گردشگری تا کنسرت و تأثیرات اجتماعی
نگار حسینخانی، مائده امینی ـ روزنامهنگار
بیم آن دارم که در این فراغ، دست کوتاه ما، آواز بلند او را یاری نکند. پس مرگ چه باشد، وقتی نوای دستان روی پرده گوشهایمان صدایی مینشاند که هیچ آوای دیگری یارای بلندی آن نیست. مهرماه 99 نهتنها هیچ مهری در دل ننشاند که مزین بود به آوازهای تلخ جدایی؛ جدایی کودکان از مدرسه، جدایی مادران و پدران و فرزندانی داغدیده از عزیزی و جدایی ما از آواز ایران، از مکنت، مال و هر آنچه زندگی را معنا میدهد. شاید این بزنگاه تاریخی فراغ، از ما انسانهایی دیگر بسازد. شاید این دوریهای بیجایگزین ادبمان کند برای روزهایی که قدردان لحظهها باشیم و ارج بنهیماش. اما آنچه اینجا خود را با آن تسلا دادهایم مرور روزهایی است که گمان زهرش از خاطر هیچکداممان نمیگذشته. شاید اگر قرار باشد به تفسیر آن بنشینیم، هنوز در ذهن امیدوارمان ذرهای هوش زیستن یافت شود تا گمان ببریم که هر تلخی به شیرینی خیالی آبستن است که رؤیاها را در خود مستحیل کرده؛ رؤیای نواهایی تازه از خراسان؛ رؤیای حضور مردی در بارگاه فردوسی تا زبان را پاسداری کند و روح تازهای بر شهر کهنه توس بگستراند؛ رؤیای طلوع، آواز، گردش در حیات هنر و کنار مردمانی که رؤیاپردازی را دوست دارند. در این کوتاه، به همین بیم و امیدها پرداختهایم تا تاریخ چه بر سرمان بیاورد.
1
توس فقط شجریان را کم داشت
روشنشدن چراغ گردشگری موسیقی و تأثیر اجتماعی حضور استاد شجریان در خراسان
افشین داورپناه، مردمشناس و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی
تصور کنید که از این پس هر شامگاه در شهر توس چنین محفلی برپاست؛ بزرگانی چون جابربنحیان، دقیقی توسی، شیخ توسی، امام محمد غزالی، خواجه نظامالملک، خواجه نصیر، در مجلسی، بر گرد استاد محمدرضا شجریان نشستهاند و او در برابر فردوسی بزرگ دارد غزلی از حافظ را در سهگاه میخواند. «ابوحامد محمد غزالی» (برادر بزرگتر امام محمد غزالی) نیز که قرنها پیش، شأن الهی و انسانی موسیقی را دریافته و در «کیمیای سعادت» موسیقی را ستوده بود، ایستاده است و از شجریان میخواهد که شعری از سعدی در ابوعطا بخواند.
عجبا که «شیخ طوسی» در گوشه این محفل، درست روی پلههای آرامگاه فردوسی، نشسته است و با صدای شجریان و شعر سعدی، سرش را تکان میدهد و «بهبه» و «آفرین» میگوید. «محمد معشوق توسی» عارف شوریدهحال و مورداحترام بزرگانی چون عطار نیشابوری هم آنطرفتر با زلفهای پریشان و چشمهای بسته، در خلسهای عمیق فرورفته است. اماممحمد غزالی، احمد گلچینمعانی، مهدی اخوانثالث، عماد خراسانی، محمد قهرمان (پژوهشگر، مصحح و شاعر خراسانی)، ذبیحالله صاحبکار (شاعر و محقق) و...، که مزار همگی در محوطه آرامگاه فردوسی بزرگ است، نیز در چنین محفلی حضور دارند.
منطقه توس از دیرباز و پیش از آنکه بسیاری از شهرهای بزرگ کنونی در خراسان سر بر بیاورند، یکی از قطبهای فرهنگی و نخبهپرور ایران بودهاست؛ کسانی که آثار و نامشان در پیوند با فرهنگ این آب و خاک ماندگار شده است. در واقع به یمن نام و یاد بزرگانی که از توس برخاستهاند یا اینک در توس آرمیدهاند، این خطه را باید همچنان یکی از مناطق فرهنگی و هویتی ایران دانست.
در کنار پیشینه و آثار تاریخی، اینک با حضور استاد محمدرضا شجریان، بیش از پیش بر «ارزشها» و در عین حال جذابیتهای گردشگری «توس» افزوده شده است. در مراسم تشییع استاد شجریان، چه در تهران و چه در مشهد، با وجود دشواری مسافت و ممنوعیتهای کرونا و محدودیتهای مراسم، علاقهمندانی از شهرها و روستاهای دور و نزدیک حاضر شده بودند و این عجیب نیست. او حدود 60سال برای مردم خوانده است؛ از سال۱۳۳۱ که برای نخستینبار تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد، تا حضور در گلها و چاووش و اجرای آثاری چون «بیداد»، «آستان جانان»، «یاد ایام» و... تا هنوز که هنوز است. حضور او در شهر توس، نه بهعنوان صرفا یک خواننده موفق، مردمی و درجه یک و نه بهعنوان یک موسیقیدان، یک معلم موسیقی یا یک ردیفدان، که بهعنوان هنرمندی یگانه در تاریخ ایران و بخشی از میراث فرهنگی این سرزمین، بلکه بهعنوان یک کنشگر اجتماعی و مهمتر از همه بهعنوان یک «سمبل» میتواند نقشی تعیینکننده در بازتعریف و هویتبخشی مجدد به شهر توس و گردشگری این شهر داشته باشد. اینبار حتما بحث مهم «موسیقی گردشگری» یا «گردشگری موسیقی» که پیش از این با خاکسپاری استاد «محمدرضا لطفی» در گرگان و مزار استاد «پرویز مشکاتیان» در نیشابور، بهگونهای دیگر مطرح شده بود، به شکل جدیتری اهمیت خود را نشان داد. در طول 60سال نسلهای گوناگون شنونده آثار شجریان بودهاند. در شادی و غم، و رویدادهای تاریخی کشور با آنها زیستهاند، عاشق شدهاند، فارغ شدهاند، خاطره ساختهاند و...؛ حتما از این به بعد عدهای هم صرفا به توس خواهند رفت و در کنار فردوسی و اخوان و... لحظاتی را در آرامگاه شجریان حضور پیدا کنند. شاید از این پس بتوان توس را نماد موسیقی کشور دانست؛ شهری که میتواند به جایگاهی برای اجرای برنامههای موسیقی، آنچنان که در دیدگاه شجریان بود، یا به جایگاهی برای رخدادهایی در حوزه موسیقی ایرانی (سنتی و محلی) و جایی برای اجرای نکوداشتها و جشنوارههای هنر و بزرگان موسیقی تبدیل شود؛ شجریانی که با تکیه بر گنجینههای فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی همواره برای عشق و مهرورزی و انسانیت خواند. آیا فضای سیاسی- فرهنگی خراسان امروز، با صرافت و هوشیاری، زمینهها و امکانات بهرهبرداری از این ظرفیت فرهنگی- هنری (و گردشگری) را برای اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم فراهم خواهد کرد؟
2
طلوع خورشید از خراسان
آیا حضور شجریان در بارگاه فردوسی، نوید روزهای پرشور ارکستر و موسیقی از این شهر است؟
علی مرادخانی ـ مدیرعامل موزه موسیقی
سیاستهای کلی فرهنگی چندان منوط به سرزمین یا جغرافیای خاصی نیست، چنانچه با درگذشت استاد محمدرضا شجریان، دولتمند خالف از تاجیکستان، عالیم قاسمف از آذربایجان و عبدالله عبدالله از افغانستان تاثر و تأسف خود را درباره مرگ او ابراز و اعلام کردند. از سراسر دنیا پیامهایی رسید و این جغرافیا شکست. این جادوی هنر است که خطهای سرزمینها، در آن، چندان مدخلی ندارد. در اینجا، جغرافیای انسانی است که حرف نخست را میزند.
محمدرضا شجریان نهتنها در موسیقی که در ابعاد گوناگون هنری، مردی فعال، هوده و تأثیرگذار بود. از اینرو، تغییر فضای توس پس از حضور او در آرامگاه فردوسی، شاید دیگر چندان وابسته به شرایط سیاسی و اجتماعی موجود نباشد. از آنجا که هنر همیشه تلطیفکننده سبک و سیاق سیاست و جامعه بوده، فضای منجمد و یخزده موجود را گرم و زندگیبخش کرده است. به این واسطه است که دلهای مردم به هم نزدیکتر شده و فضای دوستی و وحدت در جامعه ایجاد میشود. به گمانم حضور محمدرضا شجریان بیشک تأثیر بسیاری بر شهر توس خواهد گذاشت، هرچند در جایجای مکانهایی که به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی مجهز است، این حضور مؤثر خواهد بود. همانطور که در قطعه هنرمندان، شیراز و هر جایی که هنرمندی خفته است، بیقرارانی قرار کرده و گاهی به نوایی فضای شهر آن محل را گوشنوازتر میکنند. مثل حضور و صداهایی که گاهی از کنار خاک پرویز مشکاتیان در جوار بارگاه عمر خیام به گوش میرسد. مقبرهای که گهگاه به ساز و نوایی مجهز است. پس به خیالم، در آینده، شاهد اتفاقات فرخندهای خواهیم بود. همه آنها که دستی بر مسئولیت دارند، کمک میکنند، چنانچه تا پیش از این کردهاند، شاهد اتفاقات خوشی در آینده باشیم. به گمانم باید برای این حضور فکر کرد. شجریان انسان بزرگی بود و از این پس با نام او و امکانی که از حضور او در شهر ایجاد شده، اتفاقات خوبی را در موسیقی شاهد خواهیم بود. همانگونه که حالا آواهایی از شرق شنیده میشود، خورشید همیشه از خراسان طلوع کرده است.
3
توس؛ گردشگران تازهای بهخود خواهد دید
هادی شیرازی ـ دبیر جامعه تورگردانان ایران
آنها که روزگاران بسیاری پیش از این میخواستند به دیدار محمدرضا شجریان بیایند و نتوانستد، آنها که سالهای سال صدایش را زمزمه میکردند و با آن خاطره دارند، آنها که دلسوخته از رفتنش شدهاند؛ حالا سراغ توس را از نقشهها میگیرند؛ تعداد مسافران توس آینده نه چندان دور توس... کم نیست. هر کدام از این مشاهیر، که در جایجای ایران به خاک سپرده شدهاند، هواخواههایی دارند که در قالب «گردشگر» به شکل فردی یا با تورهای سیاحتی به آرامگاهها و قبور آنها سر خواهند زد. شک نکنید که گردشگری داخلی - شاید بعد از ریشهکن شدن کرونا- در منطقه توس افزایش پیدا خواهد کرد اما درباره گردشگری خارجی من اندکی تردید دارم. نام استاد شجریان اگرچه نام بلندی بود اما بیش از آنکه هواخواه خارجی داشته باشد، در دل هواخواهان ایرانی نشستهاست. البته میتوان گفت که بعضی از گردشگران خارجی هم که بر ادبیات، تاریخ، زبان یا موسیقی ایران کار کرده یا در این حوزه مطالعه دارند یا ایرانیهای مقیم خارج کشور، احتمالا در آیندهای نه چندان دور به هوای استاد به توس خواهند آمد؛ حالا یا دستهجمعی یا فردی. نگارنده بهعنوان دبیر جامعه تورگردانان ایران بر این باور است اگر گردشگر خارجی قصد دیدن توس و آرامگاه فردوسی را داشته باشد، قطعا حضور شجریان میتواند عزم دیدارش را جزمتر کند و بازدید آرامگاه یکی از بزرگترین خوانندههای ایرانی- در سبک اصیل- را در برنامه خود قرار دهد اما واقعیت این است که تعداد این قسم از مسافران کمتر از گردشگران داخلی بود.
در انتها باید گفت که جاذبههای مختلف یک منطقه، چه ملموس باشد چه غیرملموس، چه تاریخی باشد چه هنری، هرچه به هم نزدیکتر باشد، ایستایی مسافران را در آن منطقه بیشتر میکند. اگر تا پیش از این قرار بود یک مسافر برای مثال نیمساعت تا نهایتا 45دقیقه، جهت بازدید از آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی زمان بگذارد و از آن فضا استفاده کند، حالا با حضور محمدرضا شجریان، زمان بیشتری را برای ماندن در توس در نظر میگیرد. بهخصوص که آرامگاه مهدی اخوانثالث هم در همان محدوده قرار دارد. مجموعه این عوامل میتواند منجر به توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی در توس شود. من فکر میکنم انتخاب توس، با نگاه توریسم نه هیچ جهتگیری دیگری، انتخاب مؤثری برای رشد حضور گردشگران در این منطقه خواهد بود.
4
حضور شجریان، میتواند منجر به توسعه مراکز فرهنگی هنری شود
بتول گندمی ـ عضو شورای شهر مشهد
بر اساس برخی دادههای منتشرشده، گرایش به موسیقی در شهر مشهد روزبهروز افزایش پیدامیکند. اگرچه در فضای این شهر همواره مخالفتهای علنی برای اجرای کنسرتها وجود داشته اما تمایل بخشی از مردم مشهد به شنیدن موسیقی غیرقابل انکار است. فراموش نکنیم که محدودیتهای موجود، شوق شنیدن بیشتری خصوصا برای جوانان تولید خواهدکرد. حالا، با حضور محمدرضا شجریان پیشبینی میشود که امید به توسعه موسیقی، مراکز فرهنگی و هنری و حتی اقامتی در همجواری آرامگاه ایشان داشته باشیم. من بر این باورم که اگرچه نمیتوان در کوتاهمدت به برگزاری کنسرتهای کوچک و حضور خوانندگان و نوازندگان موسیقی سنتی در حوالی آرامگاه شجریان خوشبین بود اما قطعا در درازمدت حضور ایشان بهاصلاح روند کنونی، افزایش گرایشهای فرهنگی هنری و توسعه موسیقی کمک خواهد کرد.
در سه،چهارسالی که گذشت، ما بر توسعه مراکزی که میتواند بر ماندگاری زائر و گردشگر در شهر مشهد کمک کند تمرکز کردیم. ما بر این باوریم که یکی از مراکزی که میتواند حضور ماندگار گردشگران را افزایش داده و در چرخه اقتصادی شهر تأثیر بسزایی بگذارد، آرامگاه فردوسی و شهر توس است. شهر توس شرایط دسترسی مطلوبی نداشت و از طرفی امکانات کافی در آرامگاه فردوسی وجود نداشت. گردشگران وقتی وارد توس میشدند به نوعی یک فضای روستایی بدون امکانات و خدمات را تجربه میکردند. در مدتی که گذشت تلاش کردیم تا با تغییر این فضا انگیزه را برای بازدید توس در گردشگران زیارتی مشهد ایجاد کنیم. بر همین اساس، طرح جلوخان آرامگاه فردوسی اجرا و ظرفیت قابلتوجهی ایجاد شد. همچنین کمکم با بهبود دسترسیها و زیباسازی فضا با استفاده از المانهای مناسب و طراحی ورودی، در نهایت آرامگاه تا حدی خاصیت «دعوتکنندگی» پیدا کرد. گفتنی است که ادامه طرح توسعه آرامگاه در حال مطالعه و بخش دیگر آن در حال اجراست تا شرایط کاملا مطلوب شود. هنوز جای کار بسیار است؛ چرا که امروز به خاک سپردن محمدرضا شجریان میتواند انگیزهها برای بازدید از توس را دوچندان کند و کمکم تبدیل به بلندگویی برای دعوت از مشتاقان فردوسی، اخوانثالث و حالا خسروی آواز ایران برای حضور در مشهد شود.