
برای رحلت پیامبرص
نام تو، نزدیکترین تعبیر برای توست

یاسمن رضائیان:
کسی نمیداند آن روزی که تو رفتی چه روزی بود. آنها روزهای متفاوتی را روز رفتنت میدانند و من باز از خودم میپرسم آن روز چه روزی بود؟ کسی دقیق نمیداند تو چهطور رفتی. دربارهی دلیل رفتنت نظرهای مختلفی میدهند و من هنوز از خودم میپرسم چرا رفتی؟
میدانی؟ اینها مهماند؛ اما یک روز و یک مکان خاص هست که هیچوقت آن را فراموش نمیکنیم. آن حجةالوداع است و غدیر خم. آن زمان که جانشین انتخاب کردی و به صراحت از رفتنت خبر دادی.
میدانی؟ گاهی آدم میماند بین شادی و غم. در زندگی اتفاقهایی میافتند که دو رو دارند و نمیدانیم به روی شاد آنها شاد باشیم یا به روی غمشان غمگین شویم. اینکه پس از تو کسی هست که راهت روشن میماند و گمراهی از ما دور میشود خوب بود اما اینکه از رفتنت خبر میدادی غمگینمان میکرد. نمیدانم اگر آن روز آنجا بودیم چه کار میکردیم.
دلیل و روز رفتنت را خوب است که بدانیم، اما این دانایی اصل داستان را تغییر نمیدهد. تو آنچه را باید میدانستیم و به آن عمل میکردیم گفته بودی و حالا هیچ رسالتی بر شانههایت سنگینی نمیکرد. آیههای روشن کتاب بر تو نازل شده بودند و به پایان رسیده بودند. دین را کامل کرده بودی و دیگر کاری باقی نمانده بود. انگار به این دنیا آمده بودی تا نوری برای تاریکیهای زندگیمان بیاوری و بروی. انگار برای خودت نیامده بودی. خدا تو را فقط و فقط برای آگاهکردن ما فرستاده بود.
تو رفتهای و سالهای سال است که نامت در ذهن ما باقی مانده است. نامی که سراپا حمد و تحسین است و عجیب به تو میآید. گاهی فکر میکنم نام تو، شبیهترین نام و نزدیکترین تعبیر برای توست. برای کسی که سراپا حمد خدا بود و حضورش ما را به پرستش خدا دعوت میکرد.