سال کمفروغی
ساعدی با عزاداران بیل، تنها پیشتاز این سال بود
حسنا مرادی
تحولات اجتماعی جامعه سنتی ایران و گذار آن از سنت به مدرنیته، روشنفکران را در فضای ناشناختهای قرار داده بود که تا قبل از آن تجربه نکرده بودند. اصلاحات ارضی و غربگرایی شاه و دولت، ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران را بدون ارائه جایگزین جامع و مناسبی، با سرعت زیادی به هم زد. نویسندگان و روشنفکران بهتدریج به این امر میرسیدند که ذوبشدن در فرهنگ غربی و غربگرایی محض، چاره کار ایران و ایرانی نیست. از طرف دیگر هم نسخه روشنی برای درمان دردهای ایران نداشتند. همین، شروع راه اندیشه بازگشت به گذشته بود. نویسندگان زیادی کمکم راهحل را در بازگشت به اصل خویشتن مییافتند اما تعریف خویشتن به عدد نویسندهها متفاوت بود. بعضی خود را در دوران جلال و شکوه پیش از اسلام ایران جستوجو میکردند، تعداد کمی هم بازگشت به فرهنگ اسلامی را چاره کار میدانستند. شکلگرفتن ادبیات روستایی در این دهه، تبلور نوعی از بازگشت بهخود محسوب میشد؛ محیط روستاها، همچون شهرها مورد حمله مدرنیته قرار نگرفته و گذشته ایران و ایرانی در آنها دست نخورده باقی مانده بود. «عزاداران بَیل» نوشته غلامحسین ساعدی از نخستین نمونهها و البته موفقترین نمونههای ادبیات روستایی و اقلیمی بود. این مجموعه داستان، هشت داستان به هم پیوسته داشت که در آن با طنزی هراسناک زندگی مردم یک ده کوچک را روایت میکرد. مرگ، درونمایه اصلی بیشتر این قصهها بود و همهچیز از عشق تا آرمانگرایی را تحتتأثیر خود قرار میداد. در سال1343، بهمن فرسی هم مجموعه داستان «زیر دندان سگ» را چاپ کرد. این داستانها در شرح بیهودگی و یأسی نوشته شده بودند که جامعه روشنفکر آن زمان را دربرگرفته بود. او بهدنبال رهایی از یأس اجتماعی، به بیراهه آزادی در روابط جنسی روی آورده بود. در این سال، کورش سلحشور داستان اسطورهای و سوررئالیستی «اژدهای کوچک» را منتشر کرد. این داستان روایتی از ماجرای رویارویی راوی با نفس خودش در قالبی اسطورهای بود. دیگر داستان اسطورهای این سال، «مرد گرفتار» از محمود کیانوش بود. رمانهای تاریخی همچنان در این سالها نوشته میشدند و خواننده و طرفدار داشتند. داستان «بانوی سربدار» از حمزه سردادور و «شعله جاویدان، رستاخیز مازیار» از ناصر نجمی نمونهای از این رمانها بودند که ابتدا بهصورت پاورقی چاپ شده بودند و بعد بهصورت کتاب درآمدند. نادر ابراهیمی هم در این سال همچنان مشغول دستورزی و امتحانکردن فرمهای مختلف بود. «مصابا و رؤیای گجرات» او که قطعههایی استعاری و قصههایی از حیوانات با زبانی توراتگون بود، هرجومرج فکری نویسنده پس از کودتای 28مرداد1332 را نشان میداد.