مسعود پویا ـ روزنامهنگار
انتخاب ۳ فیلم از کارنامه فیلمسازی چون اسکورسیزی با بیش از نیم قرن فعالیت پرثمر هنری، کار دشواری است. در هر انتخابی چند فیلم بیرون میمانند که بهسختی میتوان ارزش و اهمیتشان را کمتر از آثار برگزیده دانست و شاید بتوان گفت برگزیدهای در کار نیست و این فقط همان بازی جذاب همیشگی است. انتخابهای خانمها و آقایان منتقد و روزنامهنگار را با این توضیح بخوانید که نظر مسعود میر،محمد ناصر احدی، سجاد صداقت و پویان عسگری به علت فشردگی مطالب در صفحات قبلی این پرونده منتشر شده است.
علی عمادی ـ روزنامهنگار
رفقای خوب: نمایش همزمان دو روی یک سکه؛ زندگی تجملاتی و بیدغدغه با پشت صحنهای از همه کثافتکاریها و زدوبندهایش؛ درست مثل خود لذتهای زندگی که بیدرد و رنج نیست.
راننده تاکسی: نمایش یک طغیان معمولی برابر جامعهای فاسد و خشمگین؛ حکایت معصومیتی از دست رفته و تلاش برای بازگرداندن آن؛ خواه فرجامی نیک داشته باشد یا پایانی خونین.
گاو خشمگین: نمایش جمع و جور یک خودویرانگری؛ مرثیهای که هم میتوان آن را یک بیوگرافی بینقص پنداشت و هم آن را استعارهای برای یک جامعه؛ جامعهای که داشتههایش را هیچ و پوچ از دست میدهد.
محمد عدلی ـ روزنامهنگار
در میان فیلمهای مارتین اسکورسیزی گزینههای زیادی برای دوست داشتن وجود دارد؛ نمونههایی که میتوان بعد از چند سال باز هم آنها را از قفسه بیرون کشید و تماشا کرد. ترجیح من این است که 3 فیلم با سبکهای نسبتا متفاوت از اسکورسیزی را دوباره و چندباره ببینم.
رفقای خوب: «گنگسترها» یا «مافیا» نام دیگر فیلمی است که در ایران با نام «رفقای خوب» شهره شده است. ماجرای فعالیت یک گروه دوستانه مافیایی آنچنان روان روایت شده است که میتوان در کنار 3مافیای فیلم قرار گرفت و مانند خودشان خلافهای بزرگ را معمولی جلوه داد.
رفتگان: «رفتگان» یا «از دست رفته» فیلمی است که اسکورسیزی را در دوران پیری به اسکار رساند. نفوذ پلیس به درون یک باند گنگستری از دیکاپریو شخصیت جذابی ساخته است. ماجراجویی پلیس و مافیا در دل یکدیگر، آنقدر جذاب درآمده که میتوان چندبار این قصه را دید و با وجود اینکه رازهای آن برملا شده، از آن لذت برد.
جزیره شاتر: «جزیره شاتر»، فیلم خاصی در میان آثار اسکورسیزی است. اینجا از گروه مافیایی و کازینو خبری نست. قصهای که راز بزرگی را تا انتهای فیلم با خود پیش میبرد، با سایر فیلمهای این کارگردان متفاوت است. اینجا از لحظات غافلگیرکننده به سبک تعقیب و گریز پلیس و مافیا خبری نیست. همهچیز آرام و رازآلود پیش میرود و پایانی هیجانانگیز در آن نهفته است. جزیرهای که در آن بیماران روانی خاص نگهداری میشوند، محیط حیرتانگیزی برای ورود شخصیت اصلی داستان ساخته است.
شاهین امین ـ روزنامهنگار
حقیقتش اسکورسیزی با تمام بزرگی و تأثیری که بر سینمای جهان و نسلهای بعد خود گذاشته و بسیاری او را مهمترین سینماگر زنده جهان میدانند، فیلمساز محبوب من نیست. هرگز فضا و دوربین عصبی فیلمهایش بهخصوص در آثار مشهور دهههای 70 و 80 او مانند «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» برایم جذاب نبوده است، به همین دلیل شاید فرد مناسبی برای شرکت در این نظرسنجی نباشم و آثاری که شیفتگان این مولف بزرگ بسیار میپسندند و نمونههای اصلی جهان فیلمسازی اسکورسیزی است بین انتخابهایم نیست.
بدون ترتیب:«عصر معصومیت»، «هوگو»، «رنگ پول»
خسرو نقیبی ـ روزنامهنگار
گاو خشمگین: هنوز بهترین نمونه آن چیزیست که بهآن فیلم ورزشی میگویند. البته خیلی فراتر از این، درامی اثرگذار درباره بالا و پایین زندگی یک مرد؛ از بهترین نمونههای آن.
راننده تاکسی: تأثیرش بر سینمای بعد از خود شگفتآور است. تصویر عصیان. سالها بعد با قلابیاش در «ژوکر» کلی افتخار کسب کردند؛ همین مشخص میکند که خودش چه فیلم بزرگی است.
هوانورد: تصویر تمام و کمال جاهطلبی یک مرد با پسزمینه هالیوود دوران طلایی که همچون یک مینیاتور با جزئیات حیرتانگیز رسم شده. کلاس درس کارگردانی اسکورسیزی.
علیرضا مجمع ـ روزنامهنگار
گاو خشمگین: فروپاشی قهرمان دهه هشتادی، فروپاشی انسان با همه مختصاتش. یک اضمحلال خودخواسته.
رفقای خوب: شاید یکی از دقیقترین تصاویر دنیای گنگسترهایی که هر جنایتی از دستشان برمیآید برای بقا انجام میدهند. میکشند تا زنده بمانند.
ایرلندی: عجیب است که در هر 3 فیلم این فهرست، بازیگری در قامت دنیرو میدرخشد. ایرلندی ادامه رفقای خوب و به شکلی تقدیری انگار تصویر مجازات رفقایی است که دور هم فقط آدم میکشند. وجه جدی تقدیری ایرلندی و احتمالا یکی از معدود تصاویر تقدیرگرایانه این دوران.
ناهید پیشور ـ روزنامهنگار
عصر معصومیت: عاشقانهترین فیلم اسکورسیزی که موقعیتی تک افتاده در کارنامه استاد دارد. شور عشقی که معمولا زیر سایه سنگین مردان خشن میماند اینجا به تمامی حاضر است.
راننده تاکسی: اهمیت فیلم در گذر زمان بیشتر و تأثیرش افزونتر از روزگار اکرانش در دهه 70 شده است.
دار و دسته نیویورکی: ضیافتی از تصاویر ناب سینمایی و مقدمهای بر حضور دی کاپریو در آثار اسکورسیزی که آغازگر دوران تازهای در پرونده فیلمسازیاش است؛ با دنیل دی لوییسی که شرارت را با شور همراه میسازد.
مهرنوش سلماسی ـ روزنامهنگار
گاو خشمگین: سیاه و سفیدی درخشان با ریتمی کوبنده در سکانسهای مسابقات مشتزنی. نماهای نقطه نظر بدیع فیلم، روانپریشی جیک لاموتا را باورپذیر میسازد.
گرگ وال استریت: بین فیلمهایی که اسکورسیزی با دی کاپریو کار کرده این یکی به روزتر و پرتحرکتر است و تم فسادی عمومیت یافته را با استادی گسترش میدهد.
سفری شخصی با مارتین اسکورسیزی در سینمای آمریکا :شخصیترین فیلم اسکورسیزی همین مستند است که تسلط، احاطه و عشق او را به تاریخ سینما نمایان میکند.
مرتضی کاردر ـ روزنامهنگار
گاو خشمگین: پاشنه آشیل قهرمان بخشهای تاریک وجود او است و ضدقهرمان او کسی نیست جز خودش. مثل همه قهرمانها که زمانی که در اوج به سر میبرند به تخریب خویش دست میزند و پا در خط زوال میگذارد. «گاو خشمگین» فیلمی نمونهای از همه قهرمانانی است که سقوط میکنند.
جیک لاموتا همان مارادوناست یا پل گاسکویین است که زندگی را به عیاشی و بطالت و سوء ظن و پرخاشگری میگذرانند و سرانجام تصویر انهدام یافتهای از ایشان میبینیم که هیچ شباهتی با روزهای اوج ندارند.
شهرام فرهنگی ـ روزنامهنگار
«راننده تاکسی»: ممکن است بهدلیل اینکه همه از راننده تاکسی اسکورسیزی حرف میزنند، در زمان انتخاب فقط 3فیلم از آثار او، دیگر این فیلم را در فهرست قرار ندهند؛ با این حال هنوز هم خیلی از کارگردانها تمایل دارند فیلمی شبیه به راننده تاکسی بسازند. این از آن فیلمهایی است که هیچوقت نخنما نمیشود.
«گاو خشمگین»: رابرت دنیرو و مارتین اسکورسیزی تجربههای درخشان مشترکی دارند؛ راننده تاکسی، «رفقای خوب» و... البته گاو خشمگین. امضای اسکورسیزی حتی در این فیلم درام ورزشی هم بهوضوح دیده میشود؛ از گریم رابرت دنیرو تا قصه پر از قله و چاله زندگی مشتزنی به نام جیک لاموتا، این داستان 129دقیقهای طوری میگذرد که آرزو میکنی کاش آدم نیاز به پلکزدن نداشت.
«جزیره شاتر»: بدون تردید لئوناردو دیکاپریو یکی از مهمترین تجربههای دوران بازیگریاش را مدیون بازی در فیلم جزیره شاتر اسکورسیزی است. فضای تاریک و اغلب توفانی جزیره همراه با توهمی که تدی دانیل (شخصیت اصلی) به آن دچار میشود، جزیره شاتر را تبدیل به فیلمی تأثیرگذار با درونمایه روانشناختی کرده است. این فیلم پر از تعلیق حتی وقتی به پایان میرسد هم این اجازه را به بیننده نمیدهد که با اطمینان درباره واقعیت قضاوت کند.
سعید مروتی ـ روزنامهنگار
گاو خشمگین: شاهکاری جاهطلبانه در نمایش خودویرانگری جیک لاموتایی که هم به لحاظ احساسی با او فاصلهمان حفظ میشود و هم در عین حال درگیر دنیای سرشار از جنون، خشونت و حسادتش میشویم.
سلطان کمدی: دنیرو میخنداند و جری لوییس جدی است. فیلم از آشفتگی معمول(و به اعتقاد من دوست داشتنی) اسکورسیزی فاصله دارد. سلطان کمدی از رابطه جالب توجه دنیرو و لوییس انرژی و از حس پوچانگارانهای که انتهای شهرت و محبوبیت را به کوچهای بنبست میکشاند، غنا مییابد.
رنگ پول: فیلم عموما نادیده گرفته شده اسکورسیزی که شهرت و اعتبار «راننده تاکسی» و گاو خشمگین و «رفقای خوب» را ندارد و بهندرت از آن یاد میشود. دنبالهای موفق بر فیلم درخشان«بیلیارد باز»، با حضور فوقالعاده پل نیومن پا به سن گذاشته و بازی قابلقبول تام کروز جوان. رستگاری و سعادت ادی خوش دست در دنیای تیره و تار رنگ پول، محصول نگاه شیفتهوار اسکورسیزی به فیلم رابرت راسن است که با خوشبینی نوجوانانهای همراه شده است.
چهار شنبه 23 مهر 1399
کد مطلب :
113115
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ADKo3
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved