آرامگاه کمالالملک؛ کاشیهای معلق در هوا
دوره خاصی از زندگیکاری سیحون در راه است
سعید برآبادی
در فاصله این سالها، هوشنگ سیحون که برای ساخت آرامگاه به خراسان بزرگ رفته بود، همان جا ماندگار شد و چند اثر مهم و به یادماندنی به فهرست آثار خودش افزود. عموم این آثار در دسته یادمانسازی قرار میگیرند و این نکته از آن بابت حائز اهمیت است که در بازار معماری آن زمان، همزمان با اینکه سیحون داشت برای یک فضای نمادین مثلا 28متری، طراحی میکرد، غیایی، فرمانفرمائیان و دیگر معماران مطرح آن زمان، پروژههای چندهزار مترمربعی و چند ده هزار مترمربعی میساختند. شاید این دوره، دورهای است که سیحون به نوعی انزوا و پیراستهسازی را جایگزین هرج و مرج پروژههای بزرگ پایتخت میکند، با این همه هر چه هست او در همین سازهها نیز اوج خلاقیت خود را بهکار میگیرد. اگر آرامگاه خیام یک جامِ وارونه است، آرامگاه کمالالملک در جوار همین بنا، اثری است متقارن، شدیدا محاسبهشده و ریاضیگون و به شکل اسرارآمیزی رؤیایی و روایی. سیحون در سال 1337، پیشنهاد طراحی یک بنای جدید برای آرامگاه کمالالملک را به انجمن آثار ملی میدهد و قرار میشود این بنا نیز در باغِ عطار یا همان محوطه تاریخی شادیاخ ساخته شود. یک سال بعد کار آغاز میشود و حتی اعجاب کارگران پروژه را نیز بهدنبال دارد؛ بدنهای آهنی که زیر انواعِ کاشیکاری و تزئینات پنهان شده تا هم بنایی محکم باشد و هم دلربا. ساخت نقش برجسته نیمتنه سنگی کمالالملک توسط استادابوالحسن صدیقی به پایان میرسد. این آرامگاه رسما در سال1342آماده حضور مراجعان است.