صفآرایی دربار و حوزههای علمیه
روحانیت وارد عرصه سیاست میشود
سیدمحمد حسین محمدی
سالهای بعد از 1340 هم برای حکومت و هم برای حوزههای علمیه سالهای مهمی بود. حکومت مرکزی بر این باور بود که با وفات آیتالله بروجردی از قدرت حوزههای علمیه کاسته شده و فقدان ایشان میتواند راه را برای ایدههایی باز کند که در زمان حیات آیتالله بروجردی امکان عملی شدنش نبود. از سوی دیگر جریانهای انقلابی داخل حوزه که در زمان حیات آیتالله بروجردی امکان هرگونه پیشروی و ابراز وجود را نداشتند، موقعیت را برای بروز رفتارهای سیاسی و اعتراض آماده میدیدند. گویی با نبود آیتالله بروجردی حالا هر دو طرف ماجرا میتوانستند صریحتر در مقابل هم صفآرایی کنند.
محمدرضا شاه طرح «انقلاب سفید» را یک سال پس از وفات آیتالله بروجردی کلید زد و به اینترتیب دومینویی را آغاز کرد که تا بهمن 1357 ادامه داشت. بعد از سخنرانی امام خمینی (ره) در 15خرداد 1342و دستگیری ایشان، بسیاری از علما دست به اعتراض زدند. عالمان صاحبنام زیادی از شهرهای مختلف به تهران آمدند تا فضا را برای تحصن در شهرری و تصمیمگیری نهایی آماده کنند. در میان نامهای پرتکرار وقایع 15خرداد، نام آیتالله سیدحسن قمی و آیتالله سیدمحمدکاظم شریعتمداری بیش از باقی اسامی قابلتوجه است. آیتالله سیدحسن قمی همزمان با امام خمینی و در امتداد همان خط فکری، در مشهد دستگیر شد و نامش در کنار نام امام خمینی قرار گرفت و آیتالله شریعتمداری نیز، در کنار چند تن دیگر از علما و مراجع به حمایت و رایزنی برای آزادی امام خمینی مشغول بود. درنهایت اعتراض علما، تلگرافها، رایزنیها و تهدیدها کار خودش را کرد و امام خمینی (ره) و آیتالله قمی آزاد شدند.