مردها و جاده ها
بعد از موفقیت فیلمهای خاچیکیان، سینمای فارسی تولید فیلم جنایی را در دستور کار قرار داد
سعید مروتی
استقبال عمومی از «فریاد نیمهشب»و «یک قدم تا مرگ» به سینمای فارسی رنگ و بوی جنایی بخشید. در سالی که خود ساموئل خاچیکیان فیلم نداشت خیلیها در مسیر او گام برداشتند. تهیهکنندگان و کارگردانهایی که راه فتح گیشه را در مسیر فیلم جنایی میجستند، سال 42 را به سال دلهره و تعقیب و گریز تبدیل کردند؛ «وحشت» (سیامک یاسمی)، «پرتگاه مخوف» (رضا صفایی)، «ترس و تاریکی» (محمد متوسلانی)، «تار عنکبوت»(مهدی میر صمد زاده)، «زنگهای خطر» (رضا صفایی)، «فرار» (عباس شباویز)، «محکوم» (فرجالله نسیمیان) و چند فیلم دیگر در این زمرهاند. مهمترین فیلم جنایی42 و شاخصترین فیلم سال، «جاده مرگ» (اسماعیل ریاحی) است. چهره تأثیرگذار فیلم هم نه اسماعیل ریاحی فیلمنامهنویس و کارگردان که احمد شیرازی است که علاوه بر فیلمبرداری، دکوپاژ و مونتاژ فیلم را هم برعهده دارد. با حضور مؤثر آرمان و بوتیمار (هنرپیشگان فیلمهای ساموئل) مقابل دوربین احمد شیرازی، هیجان و تعلیقی حاصل میشود که نتیجهاش استقبال گسترده سینماروها و ثبت گیشه 600 هزار تومانی در اکران اول تهران است. جاده مرگ شاید تنها فیلم جنایی آن سالها باشد که از آثار خود خاچیکیان هم خوش پرداختتر از کار درآمد. در جاده مرگ هرجا که نوبت اکشن و تعقیب و گریز است فیلم به یمن تواناییهای تکنیکی احمد شیرازی میدرخشد و هرجا که رگههای ملودرام پررنگ میشود، نتیجه مشابه دیگر فیلمهای فارسی از کار در میآید. در همین سال تار عنکبوت با همنشینی نامهایی که مهندس میرصمدزاده گردهم میآورد نمونه جالب و قابل مطالعهای است. اقتباس احمد شاملو (که نامش در تیتراژ نیامده) از داستان جیمز هادلیچیس، با حضور ایرج قادری و دکتر هوشنگ کاووسی، تلاشی است جاهطلبانه که خیلی مورد توجه سینماروها قرار نمیگیرد. مثل کوشش قابل توجه ناصر ملکمطیعی در «مردها و جادهها» که تیپ کلاهمخملی با معرفت را با اغراق کمتر و واقعگرایی بیشتر، بازآفرینی میکند. سال42 سال خداحافظی مجید محسنی از سینمای فارسی هم است؛ خداحافظی در اوج و رفتن به مجلس شورای ملی، با «پرستوها به لانه باز میگردند»، از فیلمهای محبوب و مورد توجه این سال که هم مردم دوستش دارند و هم مقامات.