زنان؛ پشت سد تعریف رجل سیاسی
سخنگوی شورای نگهبان با تأکید بر اینکه نظر فقها در مورد کاندیداتوری زنان در انتخابات هیچ تغییری نکرده اعلام کرد: ثبت نام زنان منعی ندارد اما قانون همان است
فرزانه آیینی ـ خبرنگار
«ثبت نام برای زنان هم آزاد است اما رقابت بین رجلان است» عبارتیست تکراری و متناقض که بهصورت کلیشهای هر 4سال یکبار در پی داغ شدن بحث انتخابات ریاستجمهوری مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. هر دوره ابتدا زنان ترغیب به حضور میشوند و بعضا جوی رسانهای هم شکل میگیرد اما در نهایت پس از غربال کاندیداها 4تا 6نفر در میدان میمانند که مرد بودن ویژگی بارز و البته مشترک آنهاست. دور تکراری و بیثمر نامنویسی زنان در انتخابات ریاستجمهوری و تکاپویشان در قامت کاندیدای ریاستجمهوری به روال ادوار گذشته چند صباحی است که بازهم رسانهای شده است و هر از چند گاهی موجی از باید و شاید حضور زنان بهعنوان نیمی از جامعه در بزرگترین و مهمترین انتخابات کشور مطرح میشود اما وقتی حساب وکتاب کاندیداهای ریاستجمهوری پای چرتکه شورای نگهبان میرود در غربال اول زنان حذف میشوند و آنچه باقی میماند جمعی مردانه و دارای رزومه مشخص برای رقابت بر سر سکانداری قوه مجریه است.
چرا زنان در غربال اول حذف میشوند؟
علت حذف زنان از گردونه مدعیان انتخابات ریاستجمهوری مواردی است که در تعریف رجل سیاسی در بند 115قانون اساسی مورد تأکید قرار گرفته است، این اصل تأکید دارد که رئیسجمهور باید از میان «رجال مذهبی و سیاسی» انتخاب شود که واجد شرایط «ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» باشند.
البته اخیرا زمزمههایی برای اصلاح این تعریف مجددا قدرت گرفته که روزنه کوچکی برای حضور زنان در این انتخابات باز شده است.
براساس طرحی که مجلس یازدهمیها بهدنبال آن هستند، رجل سیاسی اینگونه تعریف شده است: « رجل سیاسی باید حداقل مجموعا دارای 8سال سابقه بهعنوان معاونان روسای قوای سهگانه، دبیران شورایعالی امنیت ملی و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام، روسای کل بانک مرکزی و یا دیوان محاسبات، استانداران شهرهای با جمعیت بیش از 4 میلیون و یا شهرداران استانهای با جمعیت بیش از 3 میلیون، روسای سازمانهای نهادهای دولتی در سطح ملی، فرماندهان عالی نیروهای مسلح از جایگاه سرلشگری به بالا و یا روسای دانشگاه آزاد در سطح ملی باشند.»
اگر این اصلاحیه مورد اقبال اکثریت مجلس و البته تأیید شورای نگهبان قرار گیرد براساس این تعریف زنانی که سالهاست سیمای تکراریشان در دولتهای چپ و راست تکرار میشود شانسی برای اعلام کاندیداتوری در این رقابتها دارند. معصومه ابتکار، شهیندخت مولاوردی، مرضیه وحید دستجردی، الهام امینزاده و در دولت فعلی روحانی لعیا جنیدی و... این فرصت را شاید بهدست بیاورند.
چرا بحث حضور زنان بازهم مطرح شد؟
طرح دوباره حضور زنان در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری در روزهای اخیر دو عامل دارد یکی عزم کمیسیون سیاست داخلی و امور شوراهای مجلس برای اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری است و عامل دیگر مواضع شورای نگهبان در اینباره است که با توجه به در پیش بودن انتخابات 1400مطرح میشود؛ مواضعی که اگر در بازه زمانی مشابه مورد مقایسه قرار گیرد نه حرف جدیدی در آن مستتر است و نه حامل امیدی جدید است. به هر روی دیروز عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا زنان میتوانند برای انتخابات ریاستجمهوری آینده نامزد شوند؟ گفت: ثبت نام بلامانع است و بحثهای دیگرش باید بهتدریج حل شود.
سخنگوی شورای نگهبان همچنین درباره اینکه آیا کاندیدایی بهخاطر زن بودن رد شده است؟ گفت: ما هیچ وقت بهدلیل زن بودن کاندیدایی را رد نکردهایم. وی افزود: نظر فقها درباره بحث ریاستجمهوری خانمها هیچ تغییری نکرده است.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سؤالی درباره اینکه ابهاماتی مطرح شده مبنی براینکه شورای نگهبان رجل سیاسی را عمدا تعریف نمیکند، نظر شما چیست؟ گفت: بعد از اینکه در سیاستهای کلی به شورا رجل سیاسی تکلیف شد که تعریف شاخص کند، این شاخصها تعریف و به مجلس ارسال شده و ما وظیفه مان را انجام دادیم و تعیین شاخصها برای رجل سیاسی و مذهبی و مدیر بودن امر سادهای نیست. همین الان که این امر در مجلس اصلاح میشود روزانه نسبت به مصوبه اظهارنظر میکنند و اینکه باید برای مدیر و مدبر بودن برنامه داشته باشند و یا مشاورانشان را معرفی کنند و مسائلی هست که خیلی از نظر مفهومی قابل بحث است و مسئله سادهای نیست و انشاالله مجلس معیارهای روشنی را تعریف کند تا مشکل حل شود.
در محاق بودن سهم زنان از تعریف رجل سیاسی عاملی است که طی 4دهه گذشته زنان را در رقابت با مردان بر سر کرسی ریاستجمهوری ناکام گذاشته است، ناکامی مستمری که حتی جنبشهای زنان در این مسیر را بیرمق و کمانگیزه کرده است و تنها مبارزه رسمی و عیان با آن به ثبت نام نمادین هر ساله اعظم طالقانی دختر آیتالله طالقانی بر میگردد که بهنظر میرسد امسال بهدلیل فقدانش دیگر شاهد آن هم نخواهیم بود – اعظم طالقانی آبانماه سال گذشته درگذشت.