خون خانعلی
اعتصاب معلمان در میدان بهارستان به خشونت کشیده شد
فرزانه ابراهیمزاده
ابوالحسن خانعلی تا ظهر روز 12 اردیبهشت1340 فارغالتحصیل دکتری معقول و منقول دانشگاه تهران، فلسفه و عربی دبیرستان جامی و معلم 29 ساله فلسفه و زبان عربی دبیرستانهای جامی و ادب، معلمی بود مانند سایر همکارانش که به دعوت سندیکای معلمان در اعتراض به شرایط صنفی و حقوقی خود در مقابل مجلس شورای ملی تجمع کرده بودند. آمده بود تا به کم بودن حقوق معلمان اعتراض کند و شاید شعار هم داده بود معلم نان میخواهد. اما گلولهای که از اسلحه کمری درجهدار ناصر شهرستانی شلیک شد، این معادله را تغییر داد؛ او از لحظه شلیک آن گلوله، نماد معلمان ایرانی شد؛ گلولهای که مستقیم به سر ابوالحسن خانعلی 29ساله اصابت کرد و ساعتی بعد جانش را در بیمارستان بازرگانان گرفت.
اردیبهشت1340 با آنکه سال تحصیلی رو به پایان بود، اما برای معلمان تازه شروع شد. آنها مدتی بود که به وضعیت معیشت و حقوقشان اعتراض داشتند و در جلساتی که در باشگاه مهرگان برگزار شده بود این اعتراضها را علنی و آن را از طریق محمد درخشش نماینده سندیکای معلمان به دکتر عیسی صدیق اعلم و جانشین او دکتر جهانشاه صالح وزیران فرهنگ و جعفر شریف امامی نخستوزیر رسانده بودند. اما صدایشان به جایی نرسید. اعتصاب و اعتراض علنی و بستن کلاسهای درس آخرین راه آنها بود. قرار گذاشته بودند تا روز 12 اردیبهشت کلاسهای درس را تعطیل و در شهرهای مختلف تجمع کنند. تجمع اصلی در تهران پشت دیوار مجلس شورای ملی بود. همان روز شریف امامی هم برای توضیحاتی به داخل مجلس رفته بود که معلمان تجمعشان را شروع کردند و نمایندگان سندیکای معلمان خواستهایشان را بلند خواندند. میدان بهارستان و خیابانهای اطراف پر شده بود از معلمان زن و مرد، پیر و جوان، با سابقه و تازه مشغول شده خشمگین از سراسر تهران. معلمان یک درخواست مشخص داشتند بالا رفتن حقوق و مزایا. آنها بعد از اعلام درخواست شروع به شعار دادند. مهمترین شعارشان این بود: «معلم نان میخواهد.» به دنبال بالا رفتن اعتراضات نیروهای شهربانی به داخل میدان آمدند. مهمترین نیروها از کلانتری بهارستان که در ضلع شمالی میدان قرار داشت آمدند. رئیسکلانتری بهارستان ناصر شهرستانی معلمان را به ترک میدان دعوت کرد. گفته میشود با ماشینهای آبپاش برای متفرق کردن معلمان، آب روی آنها گرفتند. معلمان زن و مرد خیس شده بودند. اما برخی منابع هم میگویند که ماشین آتشنشانی در آنجا نبود. شهرستانی که حریف معترضین نبود به سمت تجمعکنندگان رفت و آنها را با تفنگ تهدید کرد. اما به این تهدید هم از سمت معلمان توجهی نشد. لحظهای بعد صدای شلیک 3 گلوله میدان بهارستان را در سکوت و بهتی عجیب برد. تیر به سر ابوالحسن خانعلی که کمی آن طرفتر از نیروهای شهربانی ایستاده بود و به پای 2 معلم و یک دانشآموز اصابت کرد. دکتر خانعلی را به بیمارستان بازرگانان بردند. اما تیر به مغزش خورده بود و او ساعتی بعد جانش را از دست داد. فردای آن روز تجمع بزرگ معلمان در تشییع دکتر خانعلی برگزار شد. پیکر این معلم جوان را در ابنبابویه کمی آنسوتر از قبر فروغی دفن کردند. اما این تازه اول راه بود. شریف امامی استعفا کرد و دولت بعدی را علی امینی تشکیل داد و وزیر فرهنگ تازه کسی نبود جز رئیس سندیکای معلمان، محمد درخشش. درخواست معلمان برای بالا رفتن حقوق قبول شد. اردیبهشت 1341 سندیکای معلمان روز 12 اردیبهشت را به یاد دکتر ابوالحسن خانعلی روز معلم اعلام و هر ساله برای سالگرد درگذشتش مراسمی برگزار کردند.