سجلهای تهران
روزنامه همشهری از میان افرادی که سال گذشته نامشان با تهران و اهالیاش گره خورده، چهره سال تهران را انتخاب میکند
نوشتن از تهران و گذشته این شهر آسان است، اما گفتن از مردمانی که زیر پوست این شهر قدمی بزرگ برداشتهاند، مانند پیدا کردن یک سوزن در انبار کاه است. جستوجو کردن در میان چهرههای معروف و ناشناخته تهرانی که سال گذشته باری از دوش مردمان شهرشان برداشتهاند یا افتخارشان با نام تهران گره خورده باشد، کار آسانی نیست اما ما تلاش کردهایم تا به قدر وسعمان در این مسیر قدمی برداریم. البته تقدیر از چهرههای کاربلد تهران تنها محدود به معرفی آنها نخواهد شد، چرا که روزنامه همشهری قصد دارد با تکیه به رأی مخاطبان روزنامه، در پایان سال یک نفر را از میان این اسامی بهعنوان چهره سال تهران معرفی کند. بدون شک چهرههایی که در این گزارش انتخاب شدهاند، تنها بخشی از فهرست بلندبالای چهرههای معروف پایتخت را دربرمیگیرد و همچنان میتوان نامهای دیگری را به این فهرست افزود.
مبارزه برای تکمیل کارنامه ورزشی حمیده عباسعلی
نخستین دختر المپیکی کاراته ایران
حمیده عباسعلی که در ابتدای سال 98 میدانست یکی از مهمترین سالهای زندگی ورزشی خود را در پیش دارد، در آخرین روزهای این سال به هدف بزرگ خود یعنی گرفتن مجوز حضور در المپیک 2020 دست پیدا کرد. این دختر کاراتهکای ایرانی که با مدالهای جهانی و آسیایی پیش از این نامش را بر سر زبانها انداخته بود و از محبوبیت خوبی هم در ورزش ایران برخوردار بود، با درخشش فوق العاده در سال 2020 در نهایت توانست در رقابتهای لیگ جهانی کاراته وان اتریش با یک قهرمانی دشوار حضور خود در المپیک را قطعی کند. او که به همراه دیگر ملیپوشان کاراته در سال 98 چند هفته یک بار یک مسابقه بینالمللی را سپری کرد، با مدالهای رنگارنگ در لیگ برتر کاراته به نخستین دختر المپیکی کاراته ایران تبدیل شد. او متولد تهران است و از هشتسالگی فعالیت در رشته کاراته را شروع کرده. از سالها قبل به همه دوستانش گفته بود که حتم دارد تا زمانی که حمیده عباسعلی در کاراته حضور دارد، این رشته المپیکی میشود. این چیزی بود که همیشه به آن فکر میکرد؛ المپیک. وقتی هم که نخستین مدال تاریخ کاراته بانوان ایران را گرفت، باز هم میدانست که حالا باید به المپیک فکر کند؛ به میدانی که وقتی مدالش را بگیری آن وقت انگار کارنامهات کامل شده. حمیده عباسعلی در حالی عنوان پرافتخارترین بانوی کاراتهکار ایران را به خود اختصاص داده که همواره از او بهعنوان یکی از ستارههای ورزش زنان ایران هم نام برده میشود و شایسته است او را بهعنوان یکی از چهرههای تهران معرفی کرد.
رفاقت با کارتنخوابها و معتادها
ایستگاه مهربانی همای رحمت محله محلاتی
ایستگاه مهربانی همان جایی هست که برای کمک به معتادها و کارتنخوابها، رفاقت اساس کارش شده است و هر یک از اعضای محله گوشهای از کار را گرفتهاند تا در روزگار سختی که با کرونا پیوند خورد، تکیهگاهی برای کارتنخوابهای محله باشند. روزنامه همشهری سال گذشته در گزارشی به معرفی فعالیتهای این ایستگاه مهربانی پرداخت. گویا ایده شروع این کار زمانی کلید خورد که آقای عباسی – بانی این کار خیر- از نزدیک شرایط سخت یکی از دوستان قدیمیاش که به دام اعتیاد افتاده بود را تجربه کرد. وقتی دوست آقای عباسی بهدلیل اعتیاد و عفونت شدید، پای خود را از دست داد، او تصمیم گرفت که با همت اهالی محل دست کارتنخوابها و معتادهای محل را بگیرد و نیازهای حداقلی آنها را برطرف کند. پرداخت ژتون حمام، آرایشگاه، نان و همچنین فراهم ساختن شرایط اسکان برای کارتنخوابهایی که تمایلی برای حضور در گرمخانهها ندارند، بخشی از فعالیتهای این جمع خیرین محله محلاتی است.
خداحافظی شهرساز
وداع با تهرانشناس کرمانشاهی
قرار نبود اینطور شود که روز تهران برسد و پدر شهرسازی ایران از میان شهر پر بکشد. ضایعهای برای شهرسازان، معماران و همه آنهایی که سالها از بین کلمات، کلاسها و سمینار و همایشهای سیدمحسن حبیبی چیزها آموختند و امید داشتند همراه او شهرهای بهتری بسازند. حبیبی مولف کتاب سه جلدی «استخوانبندی شهر تهران»، «اطلس کلانشهر تهران»، «قصه شهر، تهران- نماد شهر نوپرداز ایرانی»، «خاطره شهر»، «میدان بهارستان، تجربه نووارگی در فضای شهری ایرانی» و... بود. او در سال ۱۳۲۶ در کرمانشاه به دنیا آمد. دیپلم متوسطه رشته ریاضی گرفت و در مقطع فوقلیسانس در 2 رشته معماری و شهرسازی در دانشگاه تهران تحصیل کرد. او دکتری شهرسازیاش را از دانشگاه پاریس گرفت. حبیبی در سال ۱۳۸۱ بهعنوان استاد نمونه دانشگاه تهران شناخته شد. او بیش از 60 مقاله در زمینه شهرسازی و معماری نوشته، 15 کتاب تالیفی و 5 کتاب ترجمه دارد و تا آخرین روز حیات پربارش، به شهر و شهرسازان خدمت کرده است. حبیبی ۶ مهر ۱۳۹۹ در تهران جان به جانآفرین تسلیم کرد. کسی که با صدای آرامی که ته جملههایش گم میشد در ابدیتی بیپایان، آرام به یکی از شاگردانش گفت: «تو شهر را بساز، آدمها خودشان میدانند چطور استفاده کنند. آنها استفاده خودشان را میکنند. آنطور که تو فکرش را هم نمیکردی». بیشک شهرسازان فردا با دانش دریافته از او راه را ادامه خواند داد.
قدرتمندتر از همیشه
مجتبی عابدینی
کاپیتان شمشیربازی ایران
مجتبی عابدینی را باید پدیده شمشیربازی ایران بنامیم؛ در سالی که گذشت کاپیتان شمشیربازی ایران برای نخستین بار مدال برنز جهانی را کسب کرد. افتخارات عابدینی و همتیمیهایش در سال ۹۸ به کسب سهمیه تیمی در المپیک توکیو منجر شد. البته عابدینی پیش از این 2 بار تجربه حضور در المپیک را پیدا کرده بود اما این بار قرار است با دیگر ملیپوشان شمشیربازی در آوردگاه توکیو حاضر شود. او در المپیک ریو به همگان ثابت کرد در شمشیربازی حرفی برای گفتن دارد. عابدینی حتی در یک قدمی مدال المپیک ریو هم قرار گرفت اما دستش از کسب مدال کوتاه ماند و روی پله چهارم ایستاد. وداع تلخ عابدینی با المپیک ریو و اشکهایش هیچوقت از حافظه تاریخ ورزش ایران پاک نمیشود، اما کاپیتان و همتیمیهایش بعد از 4 سال و این بار قدرتمندتر از همیشه قرار است در المپیک توکیو به میدان بروند و به همگان قدرت شمشیربازی ایران را ثابت کنند. متولد تهران است و با ۳۶ سال سن حدود ۲۳ سال است که در رشته شمشیربازی فعالیت دارد. میگوید اگر بارها و بارها متولد شود باز هم این رشته را انتخاب میکند و با همه توان برای کسب عنوان قهرمانی میجنگد. شاید باید عابدینی، این ستاره ورزش ایران را بهعنوان یکی چهرههای تهران امسال معرفی کرد.
از عهد ناصری تا امروز
مهدی باقری؛ فیلمساز
مهدی باقری که آخرین ساخته او «پیر پسر» جزو 10 فیلم برتر سال 1390 قرار گرفته، امسال قرار است در روز تهران آخرین ساخته خودش «در جستوجوی خانه خورشید» را به نمایش بگذارد. گفته میشود این مستند ۷۰ دقیقهای نگاه متفاوتی به شهر تهران دارد؛ «روایت ۱۴۰ سال زندگی، عشق و نفرت در خیابان ناصر خسرو.» نگاه باقری در این فیلم به مکان، صرفا کرونولوژیک نیست بلکه این مستند خوانشی است که از یک مکان شروع میشود و به وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران در ۱۴۰ سال گذشته تا امروز میپردازد. این کارگردان متولد 1360 است و با آثاری که تا امروز درباره شهر ساخته بارها برنده جایزه جشنوارههای مختلف شده و مورد تحسین شهرسازان قرار گرفته است. از اینرو شاید بتوان او را یکی از چهرههای سال تهران معرفی کرد. همانگونه که مهدی باقری در میان فیلمسازان و معماران به کارگردان مستندهای شهری معروف است، کندوکاوهای او در شهر نیز او را به مستندساز دقیق شهر بدل کرده. او برای ساخت مستند تازهاش از خلال یک نامه عاشقانه که در عتیقهفروشی پیدا کرده، داستان خیابان ناصرخسرو؛ کودکی خیابان در عهد ناصری تا جوانی در دوران مشروطه و سرانجام پیری و متروکهشدن در زمان حاضر را روایت میکند.
اجاره خانه به قیمت یک صلوات
محمد حاج محمدی، خیر تهرانی
حاج آقا محمدی، نام یک فرد عادی است، نامی که شنیدنش، چهره فرد مشهوری را در ذهن به تصویر نمیکشد، اما سال گذشته که بسیاری از صاحبخانهها بهخاطر گرانی، فشار بیشتری را بر دوش مستأجرانشان تحمیل کردند، خبر آمد که حاج آقا محمدی ساکن نازیآباد سالهاست خانههایش را با ذکر صلوات اجاره میدهد. هر چند این اقدام زبانزد اهالی نازیآباد بود و تمام مشاوران املاک نازیآباد تهران صاحبخانههای صلواتی را میشناختند اما رسانهای شدن این خبر در سال گذشته موجب شد تا این خبر بهعنوان الگوی یک صاحبخانه خوب شناخته شود و این نکته را گوشزد کند که در روزگار سختی هم میتوان مهربان بود.
دانشمندی از قلب تهران
علی خادم حسینی
دانشمند
خادم حسینی متولد سال 1355 در تهران است و از دوازده سالگی به همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرد و پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه تورنتو در رشته مهندسی شیمی، توانست دکتری مهندسی زیستی خود را زیرنظر رابرت لنگر از MIT دریافت کند. پژوهشگر در آمازون، رئیس هیأتمدیره مؤسسه پژوهشی تراساکی دانشگاه کالیفرنیا لسآنجلس، استاد سابق امآیتی و هاروارد، پژوهشگر زیستپزشکی، مخترع، استاد مهندس شیمی، زیستپزشکی، زیستمولکولی و مهندس بافت دانشگاه کالیفرنیا لسآنجلس، مدیر مرکز درمانهای کمتهاجمی(C-MIT) و مدیر اجرایی مؤسسه نانوسیستمز کالیفرنیا بخشی از رزومه این دانشمند تهرانی را در برمیگیرد. هر چند سالهاست که از زمان زندگی خادم حسینی در تهران میگذرد اما او هنوز هم ارتباطهایش را با ایران حفظ کرده است و سال گذشته در حوزه علم و فناوری زیستی و پزشکی، جایزه مصطفی(ص) به نام خود ثبت کرد. جایزه مصطفی(ص) را جایزه علم و فناوری ایرانی است که هر دو سال یک بار به دانشمندان برتر جهان اسلام اعطا میشود.