لار لرزید،شهر جابه جا شد
درباره زلزله بزرگی که در اردیبهشت 1339 در شهر لار رخ داد
مرتضی برکتی
از پنجشنبه شب تا یکشنبه، شهر چندین بار لرزیده بود، اما همه بیتفاوت به آن و هشداری که زمین میدهد به زندگی خود ادامه میدادند، تا اینکه لختی مانده به غروب یکشنبه چهارم اردیبهشت 1339 ساعت 15:45 شهر به اندازه یک دقیقه لرزید و سکوت. همهچیز ویران شد، خانههای خشتی قدیمی که برخی از آنها یک قرن قدمت داشتند روی هم خراب شدند و مردمی که زنده مانده بودند مات و مبهوب از خواب ظهرگاهی برخاستند، گویی هنوز در خواب بودند. زلزله لار از بزرگترین زمینلرزههای ایران در قرن حاضر است؛ جایی که به گمان مرکز لرزهنگاری، بین 6 تا 5/6 ریشتر قدرت داشت. شکافهای عظیمی در شهر ایجاد شده بود، بهصورتی که برخی دیوارها و خانهها را به دونیم کرد. رسانهها از روز اول در اخبار و اطلاعرسانی، کمی اغراق میکردند و سخن از 12هزار کشته و زخمی میدادند، اما وقتی التهابها کمی فروکش کرد، تعداد کشتهها 500نفر و زخمیها 3000هزار نفر عنوان شد. براساس گزارش مطبوعات، محل فرمانداری لار در باغ نشاط، مجاور پل شهر قدیم بود. تلگرافخانه نیز روبهروی آن قرار داشت. کمک کردند و دستگاه بیسیم را به خیابان انتقال دادند و پیدرپی گزارش پیامد زلزله را مخابره میکردند. اولین گزارشی که از فرمانداری مخابره شد، این بود: «زلزله شدیدی اتفاق افتاده، لار به تلی از خاک تبدیل شده و گرد آن به هوا رفته. نفسکش فعلا غیر از خود مو، رئیس تلگرافخانه، کسی نمیبینم». 2روز بعد از زلزله، روز ششم اردیبهشت ماه، مقارن غروب، توفان سهمگینی وزیدن گرفت که چادرها و خیمهها را از جای کند و اوضاع را خرابتر کرد. اخبار رسانهها از لار باعث شد که بسیاری از مردم ایران در یک همیاری جمعی به کمک مردم لار بروند و برخی از کارکنان دولت، بخشی از حقوق خود را به صندوق کمک به لار دادند یا بازاریان و تجار نیز برای کمک به لار بسیج شدند. در میان اسنادی که در مورد زلزله لار برای نخستینبار در همشهری منتشر میشود، نامهنگاری جمعیت شیر و خورشید سابق (هلال احمر امروز) با لشکر جنوب بسیار قابل توجه است؛ جایی که ارتش شاهنشاهی از جمعیت شیر و خورشید میخواهد پول بنزین و لوازم کمکی و یدکی که توسط آنها در عملیات امدادی کمک به زلزلهزدگان لار حاضر بوده پرداخت شود (سند اول و سند دوم). این در حالی است که اساسا این درخواستها در شرایط بحرانی لار عجیب و حتی زننده است. از سوی دیگر در آن زمان لار فاقد باند فرودگاه بود و کمترین امکانات فرودگاهیای نداشت. اولین هواپیمایی که رسید با توکل و جرأت خلبان موفق به نشستن شد. در سندی در اینباره رئیس فرودگاه شیراز به استاندار فارس و بنادر لیستی از خلبانان ارائه میدهد که در واقعه زلزله لار خدمت کردهاند و از اینرو خواهان پاداش به آنهاست (سند سوم). شهر لار در واقعه زلزله اردیبهشتماه 1339 بهدلیل وسعت تخریب عمیقی که رخ داده بود تقریبا غیرقابل سکونت شد به همین دلیل پس از جلسات مختلف قرار شد شهری در 4کیلومتری لار ساخته و به قول معروف شهر لار جابهجا شود.