• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
چهار شنبه 9 مهر 1399
کد مطلب : 111827
+
-

لک انداختن بر شادی عمومی

نقد و نظر
لک انداختن بر شادی عمومی


سعید مروتی ـ روزنامه نگار

ـ‌ باید حتما چنین اتفاقی می‌افتاد تا حساسیت عمومی نسبت به مسئله‌ای تکراری ایجاد شود. کاری که ناظر پخش بازی پرسپولیس- السد انجام داد، رویه معمول صدا و سیما بود. فقط این بار سانسور چند ثانیه زودتر شروع شد. احتمالا ناظر پخش محترم کمی هول شده و دستش زودتر روی آن دکمه معروف رفته. مشابه‌اش در فوتبال‌های خارجی بارها پیش آمده بود بی‌آنکه این همه واکنش و حساسیت ایجاد شود. این بار اما میزان حساسیت و اهمیت بازی و خود رخداد (گل برتری پرسپولیس در دقایق پایانی) کار دست صدا و سیما داد و حالا نفس ماجرا زیر سؤال رفته. جای توبیخ ناظر پخش، مدیران بالا دستی باید در اصل ماجرا تجدید نظر کنند. اینکه کدام نابغه روز اول به این نتیجه رسیده که پیراهن درآوردن بازیکن قابل پخش نیست ولی مثلا مسابقات شنا را می‌شود روی آنتن برد، خودش ماجرایی است. نتیجه چنین تصمیمی با کمی ناشی‌گری به سانسور لحظه‌ای منجر شد که میلیون‌ها ایرانی مشتاقانه چشم انتظارش بودند. خراب کردن طلایی‌ترین لحظه بازی و لک انداختن بر هیجان و شادی مردمی که در میانه کرونا و دلار ۳۰ هزار تومانی و هزار و یک مشکل دیگر، دلخوشی‌شان همین فوتبال است.
- خیلی‌ها را می‌شناسم که از تلویزیون فقط مسابقات فوتبال را تماشا می‌کنند. قبلا ۹۰ هم می‌دیدند که با تدبیر مدیر شبکه ۳ تعطیل شد تا خیال دوستان راحت شود که از شر عادل فردوسی‌پور خلاص شوند. مانده بود پخش زنده فوتبال (که البته فقط نامش زنده است) که حالا با از دست رفتن اعتماد عمومی و گرفتن حال انبوه دنبال‌کنندگان بازی پرسپولیس، صدا و سیما همین مخاطب فوتبالی را هم از دست بدهد. مخاطبی که حالا امکان این را دارد که در رسانه‌هایی دیگر فوتبالش را ببیند و اینگونه با تحقیر و توهین مواجه نشود. دیگر خبری از عادل فردوسی پور و مزدک میرزایی هم نیست و کیفیت کار اغلب گزارشگران فعلی رسانه‌های اینترنتی اگر بهتر از خیابانی و یوسفی و سیانکی نباشد بدتر هم نیست.
ـ اگر فکر می‌کنید از دست دادن مخاطب فوتبالی برای متولیان امر اهمیتی دارد، کمی به عقب برگردید. به همین ماجرای تعطیلی برنامه ۹۰ که چگونه سر موضوعی که نه سیاسی بود و نه حساسیت امنیتی داشت با افکار عمومی لجبازی شد. ته این ماجرا هم معلوم است؛ مخاطب ریزش می‌کند مهم نیست. نهایتا ناظر پخش توبیخ می‌شود یا در بدترین حالت شغلش را از دست می‌دهد و مسئله به اشتباه فردی تقلیل داده می‌شود. سؤال اصلی هم سرجایش می‌ماند و هیچ پاسخ قانع کننده‌ای به آن داده نمی‌شود.
می‌پرسید چرا ؟ چون برایشان مهم نیست. به همین سادگی.

این خبر را به اشتراک بگذارید