
ایران؛ کمتر از 19میلیون
نخستین سرشماری نوین در کشور در سال 35 انجام شد

علی عمادی
سرشماری در ایران سابقهای به قدمت سلسلههای پادشاهی دارد ولی در سده گذشته در سال 1246شمسی، با سرشماری مهندس عبدالفخار، معلم ریاضی دارالفنون، جمعیت تهران 155 هزار و 736 نفر برآورد شد. این جمعیت در سال 1301شمسی بالغ بر 210هزار نفر بود. در خرداد سال1318، نخستین قانون سرشماری به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسید که از دهم اسفند همان سال در تهران و در سالهای بعد در 32شهر کشور بهتدریج به اجرا درآمد اما با پیشامدهای شهریور1320، معوق ماند. در نخستین قسمتهای سریال «هزاردستان» ساخته مرحوم علی حاتمی، صحنههایی مربوط به سرشماری سال 1318دیده میشود. سال1334 اداره کل آمار عمومی، تشکیل و نخستین سرشماری نوین در روز دهم آبان 1335شروع و تا روز 25 آبان همان سال درهمه نقاط کشور بهاتمام رسید. در این سرشماری جمعا 26 هزار و 836 مأمور سرشمار و سرپرست مامورین درسرشماری شرکت کرده و ماموریت داشتند که به تمام خانوارهای کشور مراجعه و اطلاعات مورد لزوم را درباره هر فرد خانوار کسب کنند. اغلب مأمورین سرشمار و سرپرستهای آنان از معلمین مدارس و یا شاگردان کلاسهای متوسطه (کلاسهای یازده و دوازده) بودند. اداره آمار زیرنظر وزارت کشور فعالیت داشت و رؤسای ثبت احوال هر حوزه سرشماری که قبلا خود در تهران تعلیمات کافی دیده بودند کلاسهایی جهت تعلیم مأمورین سرشماری در محل تشکیل داده و برای جلب همکاری مردم، تبلیغات محلی بهعمل آوردند. با این حال مردمی که در سالهای گذشته، جنگ، سربازی اجباری، قحطی و توزیع کوپنی ارزاق عمومی را تجربه کرده بودند، تمایل زیادی برای همکاری با مأموران احصائیه یا آمار نداشتند؛ یا بهدلیل سواد اندک، اطلاعات چندان درستی به آنها نمیدادند؛ مثلا بسیاری از افراد مسن، قادر به اظهار سن صحیح و دقیق خودشان نبوده و افراد یا خودشان یا مأمور سرشمار سن را تقریبی اعلام میکردند. باتمام این احوال نخستین سرشماری برپایه علمی در این سال برگزار شد که براساس تقسیمات کشوری آن زمان، نتایج جالب توجهی دارد.
نسبت جنسیتی
در کل کشور تعداد مردان بیشتر از زنان بود (9 میلیون و 644 هزار و 944 مرد و 9 میلیون و 309، هزار و 760زن؛ یعنی بیش از 335 هزار نفر) و تفاوت قابل ملاحظهای بین نقاط مختلف کشور وجود داشت. برتری زیاد مردان بر زنان در استان مرکزی بدون شک معلول مهاجرت مردان جوان از نقاط دیگر به تهران بوده چنانکه در تهران درمقابل هر 112نفر مرد، فقط 100زن قرار داشت.
وضعیت تاهل
درهمه نقاط کشور نسبت زنان دارای شوهر بیش از مردان دارای همسر بود. 71درصد از زنان و 69درصد از مردان کل کشور دارای همسر بودند. زنان بیوه 15درصد، بیهمسر در اثر طلاق 2درصد و زنانی که اصلا ازدواج نکرده بودند 12درصد جمعیت زنان 15سال به بالا را تشکیل میدادند. برای مردان 3درصد همسرشان فوت شده و یک درصد همسرشان را طلاق داده و 27درصد اصلا ازدواج نکرده بودند. در نقاط شهرنشین وقوع طلاق بیشتر و وقوع ازدواج کمتر از نقاط دهنشین دیده میشد.
سواد
در همه نقاط ایران نسبت مردان باسواد بهطور قابل ملاحظهای از زنان باسواد بیشتر بود. 22درصد از مردان و 8درصد از زنان 7سال به بالا قادر به خواندن و نوشتن بودند. این برتری مشخص سواد مردان بر زنان در تمامی نقاط شهرنشین و دهنشین و نیز در تمام استانها مشاهده میشد. میزان برتری سواد در نقاط شهرنشین بر نقاط دهنشین بهخاطر وجود بیشتر آموزشگاهها بود. به علاوه امکانات اشتغال در نقاط شهرنشین بیشک تعداد زیادی از افراد باسواد را از نقاط دهنشین به سوی خود جلب کرده است. 12درصد از سکنه 10سال به بالای کشور تا آبان 1335دارای مدرک رسمی بودهاند؛ در نقاط شهرنشین این نسبت (28درصد) بیشتر از نقاط دهنشین (4درصد) بود؛ در آن سال یک درصد تحصیلات متوسطه را تمام و 2دهمدرصد نیز 3سال یا بیشتر از دوران دانشگاه را تکمیل کرده بودند. امکانات تحصیلی برای مردان بهطور قابل توجهی بیش از زنان بوده و این موضوع از مقایسه نسبت مردان به زنانی که یک یا چند سال مدرسه دیدهاند، بهخوبی مشهود است (مردان 17درصد و زنان فقط 6درصد).
مذهب
بیش از 98درصد از سکنه کشور مسلمان، 0.6درصد مسیحی، 0.3درصد کلیمی، کمتر از 0.1درصد زرتشتی و 0.6درصد هم افرادی بودند که پیرو سایر مذاهب بوده و یا اصولا دین خود را اظهار نکرده بودند. نسبت اقلیت غیرمسلمان در جمعیت شهرنشین (بیش از 2درصد) یعنی بیش از نسبت اقلیت غیرمسلمان در جمعیت دهنشین (کمتر از یک درصد) بود. بیشتر تمرکز مسیحیان، یهودیان و همچنین افرادی که مذهب خود را اظهار نکرده بودند در استان مرکزی و زرتشتیها در استان اصفهان و یزد بود. کمترین نسبت غیرمسلمان به استان بلوچستان و سیستان تعلق داشت.
مهاجرت
89درصد از سکنه کشور هرگز از شهرستان محل تولد خود خارج نشده بودند. حدود 4درصد در شهرستانهای مجاور شهرستان محل تولد خود و 7درصد در شهرستانهای دورتر زندگی میکردند و کمتر از 1یک درصد نیز از کشورهای خارجی محل تولد خود به ایران بازگشته بودند. بزرگترین سیل مهاجرت از تبریز به تهران (94هزار نفر) و بقیه بهترتیب از اراک به تهران (78هزار نفر)، از تهران به کرج (62هزار نفر)، از اردبیل به تهران (53هزار نفر) و از اصفهان به تهران (50هزار نفر) و از مراغه به مهاباد (47هزار نفر) بود. نقاطی که ورود مهاجرین به آنجا بهطور خالص رقم بزرگتری را داشت تهران با 690 هزار و 778نفر در درجه اول و سپس بهترتیب آبادان با 108 هزار و 870نفر و کرج با 75 هزار و 929نفر بزرگترین ارقام را دارا بودند. نقاطی که در اثر مهاجرت افرادشان به نقاط دیگر جمعیت زیادی را از دست دادهاند بهطور خالص به نسبت تعداد مهاجرین به خارج در درجه اول اهمیت اصفهان با 134هزار و 161نفر و بقیه به ترتیب تبریز با 118هزارنفر، اراک با 88هزار نفر، همدان با 75هزار نفر، اردبیل با 66هزار نفر و قزوین با 53هزار نفر بود. تعداد متولدین خارج از کشور 44 هزار و 796نفر بود که اکثریت آنان در تهران سکونت داشتند (23 هزار و 960نفر) و پس از تهران مشهد با 3008نفر و آبادان با 2675نفر رتبههای دوم و سوم را حائز بودند. 15هزار نفر باقی در 110حوزه سرشماری دیگر سکونت داشتند و 6حوزه سرشماری هم ساکن متولد در خارج از کشور نداشت.
شاغلین و بیکاران
82درصد یا بیش از 5میلیون نفر از مردان 10سال به بالای کشور بهکار اشتغال داشتند. در نقاط شهرنشین 75درصد و در نقاط دهنشین 85درصد از مردان بهکار مشغول بودند. از میان مردان 35تا 44ساله 98درصد اشتغال بهکار داشتند و این رقم بزرگترین نسبت مردان شاغل بهکار در سنین مختلف است. نسبت مردان در جستوجوی کار در سراسر کشور 2درصد و در شهرها 4درصد و نسبت مردانی که نه شاغل بهکار و نه در جستوجوی کار بودند در سراسر کشور تقریبا 16درصد و در شهرها 21درصد بود که اکثریت این افراد غیرفعال را در سنین پایین محصلین تشکیل میدادند. نسبت زنان شاغل بهکار در سراسر کشور 9درصد بوده و درصد قلیلی هم در جستوجوی کار و تقریبا 91درصد غیرفعال بودند. بین زنان از 10سال به بالای کل کشور 80درصد خانهدار بودند. رقم زنان شاغل بهکار در هر گروه سنی نشان میدهد که زنان جوان نسبتا بیشتر در سنین قبل از ازدواج بهکار مشغول بوده و در سنین ازدواج و پرورش فرزند کمتر شاغل بهکار بودند و نیز عده بیشتری از زنان مسنتر و شاید زنان بیوه برای تامین معاش خود بهکار اشتغال داشتند.
وضع اشتغال
جمعا حدود 6میلیون نفر از سکنه 10سال به بالای کشور اظهار کردهاند که به کارهای سودمند و انتفاعی اشتغال دارند. از این گروه شاغلین 38درصد مزدبگیر بوده و برای کارفرمایان غیردولتی کار میکردند و 8درصد مستخدم دولت و یک درصد کارفرما بودند. 41درصد عهدهدار انجام کار خود بودند، بدون اینکه کارگری در استخدام داشته باشند و 10درصد هم کارگر خانوادگی بودند که بدون دریافت مزدی کار میکردند. درنقاط شهرنشین کشور شغل 34درصد از مردان شاغل بهکار حرفههای صنعتی و عملیات تولیدی، 16درصد فروش و مشاغل مربوط به آن بود و 50درصد بقیه به کارهای گوناگون دیگر اشتغال داشتند. در نقاط دهنشین شغل 78درصد از مردان شاغل، کشاورزی، 9درصد حرفههای صنعتی و عملیات تولیدی و 22درصد در کارهایی غیراز کشاورزی مشغول بودند. 47درصد از تمامی زنان شاغل بهکار در حرفههای صنعتی و عملیات تولیدی و 27درصد به امور کشاورزی و 26درصد بقیه بهکارهای دیگر اشتغال داشتند. در نقاط شهرنشین 26درصد از شاغلین در تولیدات صنعتی و نوسازی، 24درصد در خدمات، 15درصد در امور تجارتی و 12درصد در کشاورزی فعالیت میکردند. در نقاط دهنشین 76درصد از شاغلین به امور کشاورزی اشتغال داشتند و سایر فعالیتها و نسبت شاغلین بهترتیب اهمیت عبارت بودند از: تولیدات صنعتی و نوسازی با 8درصد، خدمات با 6درصد و کارهای ساختمانی با 4درصد.
نوع ساختمانهای مسکونی
تقریبا 33درصد از واحدهای مسکونی را ساختمانهایی که مصالح عمده آن از گل بوده تشکیل میدادند. این نسبت برای نقاط دهنشین 42درصد بود ولی در نقاط شهرنشین بزرگترین نسبت (28درصد) به ساختمانهای خشتی تعلق داشت. استحکام مساکن شهری بیش از مساکن روستایی بوده چنانکه مصالحی از قبیل آجر و خشت 80درصد از ساختمانهای نقاط شهرنشین و فقط 37درصد از ساختمانهای نقاط دهنشین را تشکیل میداد درصورتی که خانههای ساخته شده از گل و همچنین واحدهای مسکونی حصیری و چادری در نقاط دهنشین 50درصد و در نقاط شهرنشین فقط 14درصد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر، میتوان به سایت مرکز آمار ایران، سرشماری سال 1335 مراجعه کرد.