معشوق روزهای شنبه
اولین شماره مجله کیهان ورزشی، آذر 1334 روی دکهها رفت
جواد نصرتی
برای دههها، بخش عظیمی از جامعه ایران، منتظر شنبهها بود تا معشوقی را در دست بگیرد که تکتک ورقهای کاهیاش، آنها را به دنیای افسونکننده ورزش میبرد. کیهان ورزشی، در روزگاری که خبری از تلویزیون و اینترنت نبود، تنها دریچه عاشقان ورزش به قلمروی مسحورکننده اشکها و لبخندها بود. قدیمیترین و دیرپاترین مجله تاریخ ایران، زیر سایه سنگین کودتا شکل گرفت و برای چند نسل، نمود بینظیر شادابی و حرارت ورزش شد. کیهان ورزشی، مفاهیم تازهای به ورزش و جامعه ایران اضافه کرد، مفهوم رقابت در ورزش را به مطبوعات کشاند و بعدها که موجودیت مجلات، قربانی امواج زنده تلویزیون و سرعت اینترنت شد، همچنان بازگوکننده شیرین و جذاب تاریخ ورزش ایران ماند. این مجله که همچنان منتشرمیشود، بزرگترین اتفاق در مطبوعات ورزشی کشور و شیرینترین خاطره چند نسل از علاقهمندان ورزش ایران است.
مستقل، با الطاف شاه
در سالهای پیش از انتشار کیهان ورزشی، نشریه تخصصی و مستقل ورزشی در ایران وجود نداشت. «ایران ما» و «اطلاعات»، بخشهای کوچکی به ورزش اختصاص میدادند، مجله «دوچرخهسواران» که بعدها به «تاج» تغییر نام داد متعلق به باشگاه تاج بود و «نیرو و راستی»، مجله سرشناس آن دوران هم درواقع مطبوعه باشگاه سرشناسی به همین نام بود. خلأ وجود مجله تخصصی ورزشی اما دلیل کافی نبود تا صدرالدین الهی و کاظم گیلانپور بتوانند با آن دکتر مصطفی مصباحزاده رئیس مؤسسه کیهان، یکی از دوغول مطبوعاتی آن دوران را متقاعد کنند که بهعنوان نخستین نشریه جانبی روزنامه، مجلهای ورزشی منتشر کند. الهی که خود با ورزش بیگانه نبود، در خاطرات خود گفته است که ایده تشکیل نشریه ورزشی، ثمره سرخوردگی شدید کودتای 1332 علیه دولت مصدق بوده است. در فضای ناامیدی سنگین بعد از کودتا، جوانان به «افیون و الکل» پناه برده بودند و الهی، روزنامهنگاری که بهتازگی در کیهان از یک «خبرنگار سرپا» (کسی که عملا وردست روزنامهنگاران قدیمیتر بود) به یک روزنامهنگار قلم بهدست تبدیل شده بود، پرداختن به ورزش را راه شاداب کردن جامعه میدانست. در سال پیش از انتشار مجله، او با گیلانپور، کارمند اداره تربیتبدنی آشنا شد که مقاله معروف ریدرز دایجست از شرح صعود ادموند هیلاری، نخستین انسانی که به اورست صعود کرده بود را ترجمه کرد و امیدوار بود در نشریهای چاپ کند. این دو میدانستند که توان متقاعد کردن مصباحزاده را ندارند و به همینخاطر، پای شاه را وارد معرکه کردند. منوچهر قراگوزلو، دوست این دو که رئیس فدراسیون دوومیدانی بود و همینطور همسرش، از نزدیکان محمدرضا پهلوی بودند. قراگوزلو به درخواست الهی و گیلانپور به مصباحزاده گفت که شاه علاقه زیادی به ورزش دارد و او را برای انتشار نشریهای ورزشی مجاب کرد. کیهان ورزشی، اول آذر 1334، در 12صفحه کاهی و به قیمت 3ریال روی دکه رفت. گزارشی از مسابقه بوکس تیم آرارات با یک تیم از یوگسلاوی روی جلد شماره یک قرار گرفت و نخستین سرمقاله آن، بازتابی حقیقی از رویکردش بود؛ «آنچه بیشتر از هر چیز مورد نظر ماست و بهخاطر آن میکوشیم، اصلاح امر ورزش است و برای انجام این منظور از انتقاد فروگذار نخواهیم بود و عیب را در هر کجا و در هر مقامی باشد نشان میدهیم و راه چاره را هم عنوان میکنیم.» کیهان ورزشی، در سالهای بعد همیشه به این مانیفست صریح خود وفادار ماند و موضع منصفانه و نقادانه خود را حفظ کرد. همین رویکرد، به این مجله محبوب مرجعیتی بیبدیل داد و بخشی از میراث فراموشنشدنی آن، مدیون همین رویکرد است.
اما محبوبیت کیهان ورزشی، تنها بهخاطر رویکرد آن نبود، مجله با عکسها و گزارشهای خواندنی، مردم را به دنیای تیمها و ستارههای داخلی و خارجی پیوند میزد و عطش آنها را فرومینشاند. یکسال بعد از انتشار، مجله به المپیک ملبورن خبرنگار فرستاد و با گزارشهای اختصاصی، خوانندگانش را به بزرگترین رویداد ورزشی دنیا متصل نگه داشت. اعزام خبرنگار و عکاس اختصاصی به رویدادهای بزرگ ایران و جهان، به رویه کیهان ورزشی تبدیل شد و مجله در اوج فعالیت خود، با نشریات بینالمللی رقابت میکرد. با این حال، بخشی از میراث کیهان ورزشی، مدیون الگوبرداری از نشریات خارجی در سالهای اول انتشار آن است.
ارتباط فرانسوی
در سالهای اول انتشار، نشریات ورزشی خارجی و بهخصوص روزنامه ورزشی فرانسوی «اکیپ»، منبع کیهان ورزشی برای رخدادهای بینالمللی بود. اکیپ با هواپیما به تهران میآمد و خبرنگاران زباندان کیهان ورزشی، گزارشهای آن را ترجمه میکردند. فراتر از گزارش، اکیپ به کیهان ورزشی و نویسندگان آن، جامعنگری ورزشی هم داد. نگاه جامعهشناسانه به ورزش، از اکیپ به کیهان ورزشی آمد و بومی شد.
رقابت گلادیاتورها
در سال 1349، یکهتازی کیهان ورزشی، با انتشارمجله دنیای ورزش به چالش کشیده شد. اطلاعات، رقیب قسمخورده کیهان، با انتشار دنیای ورزش، یکی از شیرینترین دوقطبیهای تاریخ مطبوعات ایران را رقم زد. این رقابت که چنددهه طول کشید، برای مخاطبان از رقابت گلادیاتورها هم جذابتر بود. برای حدود 3دهه، صفها جلوی دکهها شلوغتر شد و خوانندگان، این فرصت طلایی را داشتند که با یکبار صف کشیدن، با 2مجله معرکه ورزشی به خانه برگردند. این رقابت که پیش از انقلاب اسلامی شکل گرفته بود، در دهه 60 هم ادامه داشت، اما تحولات در مطبوعات و افول مجلات، دنیای ورزش را به تعطیلی کشاند و کیهان ورزشی را به نشریهای گمشده در هیاهوی دنیای اینترنت تبدیل کرد.
شکست و پیروزی دوباره
کیهان ورزشی، چنان مغلوب تحولات دنیا قرار گرفته و گمنام شده، که نسل جوان بهسختی میتواند باور کند روزگاری مردم، ساعتها در صف میماندند تا یک نسخه از آن را بخرند. در عصر اینترنت و شتاب برای ارسال خبر، کیهان ورزشی بهصورت کنایهآمیزی در زمان حال، مرده و در گذشته، شکوفاتر شده است. نسخههای قدیمی روزنامه که به سختی یافت میشوند، ارزش بالایی پیدا کردهاند و تصاویر نسخههای قدیمی، سند زنده تاریخ ورزش ایران شدهاند. بسیاری از رویدادهای بزرگ تاریخ ایران، تنها به لطف بازتاب آنها در کیهان ورزشی از خاطرهها محو نشدهاند. آرشیو کیهان ورزشی، گنجینهای است که گفته میشود مؤسسه منتشرکننده آن، زیر خروارها خاک فراموشی دفن کرده است.