نخستوزیر کودتا
«فضلالله زاهدی»، ۱۶ فروردین ۱۳۳۴ از نخستوزیری کناره گرفت
حمیدرضا محمدی
کودتا که شد قرار بود نخستوزیر کودتا او باشد؛ دولتی که همان بعدازظهر 28 مرداد روی کار آمد. او پاسخ خوشخدمتیهایش را گرفت. قبلترش، اما همان زمانی بود که در سرکوب اسماعیلآقا سمیتقو، شیخ خزعل و شورشیان ترکمنصحرا نقش محوری ایفا کرد؛ و بعد، به سرعت پلههای ترقی را پیمود تا سال 1332 که حق مطلب را کامل ادا کرد و به سرلشکری رسید. یکسال پس از کودتا، قرارداد کنسرسیوم به امضا رسید؛ قراردادی نفتی میان ایران و شرکت انگلیسی بی. پی (بریتیش پترولیوم) و شرکت فرانسوی شِل؛ و این یعنی همه آن راههای رفته برای ملیشدن صنعت نفت به فنا رفت و ایران، عقبگردی تاریخی را آغاز کرد. محصول این قرارداد، آن شد که کمپانی انگلیسی، 40درصد نفت ایران را مال خود و بقیهاش را هم تخس کند. اما آنچه در 28 شهریور 1333 به امضا رسید حاکی از آن بود که دولت ایران تضمین میکرد تا 25 سال نفت تولیدی خود را به شرکتهای انگلیسی، هلندی، فرانسوی و آمریکایی عضو کنسرسیوم بفروشد. او که توانسته بود بعد از این معاهده، نفت ایران را پس از 4 سال از تحریم خارج کند، ژست قهرمانانه بهخود گرفت و حتی در مجلس گفت: «ما با این قرارداد توانستیم کلاه بزرگی سر انگلیس و آمریکا بگذاریم.» و از شرافتمندانهبودن آن داد سخن داد. البته سیدابوالقاسم کاشانی هم پشتش درآمد که «من خدمات شما را به نهضت ملی ایران فراموش نکردهام و امیدوارم بتوانید به خدمات بیشتری نایل شوید.» اما 6 ماه پس از این، کلاهش با شاه رفت توی هم. 16 فروردین 1334، اجباراً استعفا داد و دولت کودتا سقوط کرد. فرستادنش ژنو تا صدایش بیفتد. اگرچه نوشتهاند با این که رابطه پسرش، اردشیر با شاه خوب بود اما شاه چندان از زاهدی پسر هم خوشش نمیآمد. حتی با وجود همه این خوشخدمتیها، حتی با وجود ریختن خون آن سه آذر اهورایی.