• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
پنج شنبه 3 مهر 1399
کد مطلب : 111169
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/OYLkp
+
-

کتاب ها و فیلم ها

کتاب ها و فیلم ها

امیرحاج رضایی_کارشناس فوتبال

خانه‌نشینی برای من یک آموزش اجباری بود. آموختم به بودن‌ها دیر عادت کنم و به نبودن‌ها زود. آدم‌ها نبودن را بهتر بلدند. آموختم گاهی‌وقت‌ها هیچ واژه‌ای آرامت نمی‌کند. آموختم گاهی از زیاد نزدیک شدن فراموش می‌شوی. آموختم گاهی برای بودن باید محو شد و در تعبیری دیگر برخی اوقات برای ماندن باید رفت. حالا در کنار مشکلات عدیده‌ای که وجود دارد «کرونا» هم دندان نشان می‌دهد و قصد بلعیدن این «جان‌شیفته» را دارد؛ جانی که می‌خواهد از یک‌بار زندگی‌ای که در اختیارش هست استفاده کند. یاد کتابی از «ایمره کرتس» نویسنده مجارستانی و برنده جایزه نوبل ادبیات افتادم: «بی‌سرنوشت»؛ در این روزها کتاب‌هایی خواندم و فیلم‌هایی دیدم. نگاهی گذرا به آنان درخور عنوان این نوشته است.
 ساعت بغداد: کتاب نوشته شهرالراوی است که دردنامه‌ای‌ است بر مصیبتی که 2جنگ پیاپی آمریکا علیه عراق و مردم بی‌گناه آن نازل می‌شود. نویسنده برای تشریح مسائل انسانی و عاطفی خود محله‌ای را انتخاب می‌کند که مردمش به ‌هم عشق می‌ورزند اما پیام‌آوران مرگ با پیشرفته‌ترین سلاح‌ها به جنگ انسانیتی می‌روند که نویسنده به زیبایی به ترسیم آن پرداخته است، تصویری واقعی و تراژیک.
 زیستن: کتاب شباهت بسیاری به ساعت بغداد دارد. رنج مشترک و تحمیل شرایط غیرانسانی باز هم از طریق سیاست اما این‌بار در دو جغرافیای مختلف. حوادث این کتاب در چین رخ می‌دهد. «یوهوا» نویسنده کتاب مانند همتای نامدارش «مویان» که دارنده نوبل ادبیات است برای بیان دیدگاه‌های خود به روستاها می‌رود و داستان خود را در محیطی روستایی ورز می‌دهد و به تحلیل یک جامعه محصور در سنت‌ها، فقر و روابط غیرانسانی می‌پردازد و با قدرت گرفتن «مائو» در چین پایه‌های استبداد و دیکتاتوری بر دوش روستاییان بنیان می‌شود و البته این‌بار به‌نام قانون.
 چشم‌انتظار در خاک رفتگان: میگوئل آنخل آستوریاس، نویسنده گواتمالایی که سال1967برنده جایزه نوبل ادبیات شد با کتاب آقای رئیس‌جمهور شهرتی جهانی پیدا کرد و به‌دنبال آن «پاپ سبز» به تثبیت جایگاه او منجر شد. آستوریاس، نویسنده، شاعر و دیپلمات بود. او در سال1974در مادرید درگذشت.
آستوریاس در بخشی از کتاب چنین می‌نویسد: صاحبان روزنامه در پول غلت می‌زنند و گلو پاره می‌کنند که زنده‌‌باد آزادی. اعیان‌زادگان مرفه از سر تفنن شعری می‌سرایند و نثر می‌آرایند و بر سینه می‌کوبند که زنده‌‌باد آزادی. بازرگانان به‌زور تبلیغ بر سود خود می‌افزایند و گریبان می‌درند که زنده‌‌باد آزادی و تنها توده‌های محروم و زحمتکش نمی‌توانند این فریاد را تکرار کنند، زیرا آزادی آنها به‌معنای گرسنگی اینهاست. ازاین‌رو بینوایان رنج خویش تحمل می‌کنند و به جور آنها گردن می‌نهند، آنها به سیاه‌روزی خود تن داده و به سکوت خو گرفته‌اند. چشم‌انتظار در خاک رفتگان داستان اعتصاب عمومی عظیمی است علیه دیکتاتور گواتمالا و شرکت آمریکایی موز. شخصیت مرکزی داستان مبارزی انقلابی است که می‌کوشد مردم را به قیام و اعتصاب فراخواند. اگر این اعتصاب پیروز شود سرخپوستان مظلوم و در خاک رفته تسلی می‌یابند و می‌توانند چشمان بازمانده‌شان را ببندند، زیرا بنا بر افسانه‌ای مایایی چشمان آنها در گور به انتظار تحقق عدالت بازمانده است. آستوریاس به گروه‌هایی می‌پردازد که در کلام خواهان آزادی هستند و در عمل به انباشت ذخایر مالی خود مشغولند و این طبقه محروم جامعه است که در سکوت و خاموشی ذوب می‌شود و به خاکی برمی‌گردد که در انتظارش است.
 هفت و نیم: فیلم جدید برادران محمودی که به‌صورت اپیزودیک ساخته شده به مشکلات دختران و زنان ایرانی می‌پردازد که محصور در سنت‌ها و آداب و رسومی هستند که به تیره‌روزی و تحقیر آنها می‌انجامد. ورای حصاری که بدان اشاره شد مشارکت مردان در تحمیل رسومی غیرانسانی زنان را در دایره‌ای از فشارهای مختلف قرار می‌دهد که برون‌رفت از آن غیرممکن می‌نماید. البته فقر، فقدان فرهنگ، بی‌پناهی و تلاش برای فرار از وضعیت نابسامانی‌ که دارند زندگی تراژیکی را برای آنان رقم می‌زند و سرانجام همه آنها به سرنوشتی تن می‌دهند که قرار بود آن‌را پس بزنند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید