خطابه و داستان
آثار متعدد مذهبی نام جوادفاضل را بر خود داشتند، اما آثار داستانی او داستان دیگری است
علیاکبر شیروانی
جواد فاضللاریجانی جزو نسل اول رشته معارف دانشسرای تهران بود. پیش از دانشسرا با سنت حوزههای علمیه درس خوانده بود و نگاه تبلیغی و خطابهای داشت. آثار متعدد مذهبی نام جواد فاضل را بر خود داشتند اما آثار داستانی او داستان دیگری است. جواد فاضل مثل بعضی دیگر، داستان را صرفاً ابزاری برای تبلیغ میدید و دنبال داستانهای تعلیمی بود. آثارش رنگوبوی عامهپسند داشت و از اسم تا مضمون مخاطب عام را نشانه گرفت بود. «نازنین»، «مهین»، «مهتاب»، «وحشی»، «دختر همسایه» و «در این دنیا» کتابهایی بودند که قرار بود پسِ نام و طرح جلدشان مخاطب را به راه راست هدایت کنند. اما همین نگاه زبان فاضل را خالی از ذوق و هنر کرده بود و نثر داستانهایش صناعتی بود؛ آن هم در سالهایی که داستاننویسهای خبرهای از ظرفیتهای تازهای در زبان داستان پرده برمیداشتند. البته فارغ از زبان، فاضل و دیگران بر گردن آشتیبخشی از جامعه با داستاننویسی دین دارند.
«ای نازنین من! اسمعیل قدری فکر کرد و دید که دخترعمو با اصرار عجیبی سربهسرش گذاشته و میخواهد راه به قلبش باز کند و برای اینکه حتماً وی را به حرف بیاورد تهمت خیانت به عشق او میبندد. اسمعیل دید که نازنین درباره وی بدگمان شده و نام یارو را به لب آورده و میخواهد بدو وصله بزرگی بچسباند ولی از طرفی حرف حسابی هم نداشت؛ آخر چیزی نبود تا برای نامزد مهربانش تعریف کند تا بگوید که چرا یک چنین «سوت»ها را آتشصفت به جان نی انداخته است. بالاخره کمی فکر کرد و در این فکر میخواست راست و دروغی بههم ببافد و تحویل بدهد ولی مگر نازنین میگذاشت که آن طفلمعصوم آرام بگیرد، هی میپرسید، هی قسم میداد، هی اصرار و ابرام و تأکید و تکرار میکرد که باید بگویی آن «انار قیمتی» کیست و باید تعریف کنی که «بره مرا گرگ دریده» چه معنی دارد؟»