• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
شنبه 18 فروردین 1397
کد مطلب : 11080
+
-

نقشه عجیب برای تصاحب اموال همسر سابق

پسر جوان پس از جدایی از همسرش برای تصاحب اموال او نقشه عجیبی کشید. او با ربودن همسر سابقش وی را در بیمارستان روانی بستری کرد تا نقشه‌اش را عملی کند اما موفق نشد.

به گزارش همشهری، چند وقت پیش مردی هراسان به اداره پلیس پایتخت رفت و از ربوده شدن دخترش خبر داد. او گفت: حدود ساعت 10شب زنگ خانه‌مان به صدا درآمد. وقتی آیفون را برداشتم، مردی جوان پشت در بود که می‌گفت از همکاران دخترم نسترن است. دخترم به مقابل در رفت و من از طریق آیفون تصویری بیرون را نگاه می‌کردم که ناگهان با صحنه هولناکی روبه‌رو شدم. مرد جوان به همراه دو نفر دیگر، دخترم را با زور سوار آمبولانس کردند و با خود بردند.
با این شکایت، ‌تحقیقات پلیس برای یافتن دخترجوان شروع شد. گروهی از کارآگاهان با دستور قاضی جنایی در محل حاضر شدند و پی بردند که ساختمانی در آن حوالی مجهز به دوربین مداربسته است. آنها پس از بررسی تصاویر دوربین مداربسته موفق شدند شماره پلاک آمبولانس را که متعلق به یکی از شرکت‌های خصوصی بود به‌دست آوردند. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که دختر ربوده شده به‌عنوان بیمار روانی در بیمارستان بستری شده است. این درحالی بود که پرونده پزشکی نیز برای دخترجوان به‌عنوان یک بیمار روانی تشکیل شده بود. مأموران پس از حضور در بیمارستان پی بردند فردی که او را به بیمارستان منتقل کرده عنوان کرده که نسترن همسرش است و بیماری اعصاب و روان دارد. او حتی مدارک پزشکی نیز در اختیار بیمارستان قرار داده و گفته که وی داروهایش را مصرف نمی‌کند و ممکن است به‌خودش یا دیگران آسیب بزند.

رهایی از بیمارستان

پدر و مادر نسترن پس از اطلاع از این ماجرا عنوان کردند که دخترشان مشکل روانی ندارد و مدتی قبل با پسری که از دوستان خانوادگی‌شان بوده عقد کرده اما به‌خاطر اختلافاتی که با او داشته، جدا شده است. در چنین شرایطی با هماهنگی قاضی پرونده، یک پزشک متخصص اعصاب و روان برای معاینه نسترن به همراه تیم تحقیق راهی بیمارستان شد. پزشک متخصص اعلام کرد که دخترجوان بیماری روانی ندارد و پرونده پزشکی که برای نسترن در اختیار بیمارستان قرار داده، جعلی است.
همین کافی بود تا نسترن از بیمارستان مرخص شود. او پس ازآن در دادسرای جنایی تهران حاضر شد و به قاضی جنایی چنین گفت: من دانشجوی پزشکی هستم و پدرم یک تاجر ثروتمند است. مدتی قبل با پسر یکی از دوستان پدرم آشنا شدم و به عقد یکدیگر در آمدیم. اما او بداخلاق بود و رفتار مناسبی نداشت. مدام با هم درگیری داشتیم تا اینکه شنید پدرم به‌عنوان هدیه ازدواج ‌دو خانه و مغازه‌اش را به نام من کرده است. آن روز به من گفت که به‌خاطر پول با من ازدواج کرده است و هیچ علاقه‌ای به من ندارد. من هم تصمیم به جدایی گرفتم اما او طلاقم نمی‌داد. برای همین مجبور شدم مهریه‌ام را به اجرا بگذارم و او در نهایت حاضر شد طلاقم بدهد. اما پس از طلاق هم دست بردار نبود و مدام تهدیدم می‌کرد و می‌گفت باید مغازه‌ام را به نام او بزنم. وی ادامه داد: در نهایت وی نقشه شومی کشید و با اجیر‌کردن 4‌نفر و اجاره آمبولانس خصوصی، مرا ربودند و در بیمارستان روانی بستری‌ام کردند. پس از آن شوهر سابقم بالای سرم آمد و از من خواست تا پای برگه‌ای را امضا کنم و اثر انگشت بزنم تا اموالم را به نام خودش بزند. من اما زیربار نرفتم. او در ادامه با ارائه مدارک جعلی به بیمارستان ‌عنوان کرد که من بیمار روانی هستم و خواست به من دارو تزریق کنند تا بتواند هر طوری شده از من امضا بگیرد اما خوشبختانه موفق نشد و به خواسته‌اش نرسید. پس از اظهارات شاکی، گروهی از کارآگاهان تحقیقات خود را برای دستگیری شوهر سابق وی و مردان سفیدپوشی که دختر جوان را با زور ربوده بودند، آغاز کردند.

این خبر را به اشتراک بگذارید