قرین طنز، رهین شعر
کمتر رهرویی چون توللی زبانی شاعرانه داشت و سجع و قافیه را بهدرستی در نثر استفاده میکرد
علیاکبر شیروانی
ثمره بگیروببندهای اواخر دهه 20، کمکم خود را نشان میداد و نثر، هرچه بیشتر راههایی میجست برای نهانگویی. فریدون توللی که شهره به شعر بود در چنین زمانهای ستون طنزی در نشریات داشت که شعر و نثر را درهم میآمیخت و کنایههایی سیاسی- اجتماعی به هرجایی میزد. زبان توللی، شاعرانه است، آگاهانه از سعدی پیروی میکند و عامدانه جاهایی به پیچیدهنویسی میل میکند. توللی کمکار با همین یکی دو اثر منثور، و البته فراموش نکنیم با پیروی در راهی که پیش از این علیاکبر دهخدا گشوده بود، تأثیر بهسزایی در نثر طنز سیاسی گذاشت و تا مدتها نویسندگانی بر همین شیوه مینوشتند و نشانی سعدی را به منتقدان و خوانندگان خود میدادند. اما کمتر رهرویی چون توللی زبانی شاعرانه داشت و سجع و قافیه را بهدرستی در نثر استفاده میکرد. گرچه تأثیر جانبی منفی گرایش به نهانگویی، رواج افراطی نمادگرایی و سمبلیسم در نوشتهها بود.
«از برکت نفت نیز چونان لبن، که از آن سرشیر و ماست و دیگر لبنیات سازند، چیزها توان ساخت و هم از آن جمله است مومیایی و قطران و قیر و روغن فرنگی که در علم طبابت وازلین گویند و بر جای روغن عقرب در حفرات مجروجه چپانند. و کانِ نفت نیز چونان غیرت است که در جهان بهندرت توان یافت، چه باریتعالی آن نیز چونان آن دگر به جهانیان اندک داده است و هم از اینروست که بر سر آن دشمنیها کنند و لشکرها کشند و خونها ریزند و فتنهها انگیزند و وفور این نعمت در خاک عجم بدان پایه است که به هرجا ثُقبهای زنند، بتراود و گند کند و بوکشانِ دیگر بلاد را به مشام رسد و هوس ایشان برانگیزد و بهخود کشد تا بدانجا که امرای عجم بفریبند و بدرهها دهند و شرافت ایشان بخرند و پلاس استعمار بیفکنند و مشکها پر کرده به خارج فرستند.»