مجید روانجو
نویسنده و روزنامهنگار
کنش و فعالیت معطوف به نویسندگی در کشورهای جهان سوم و بهویژه ایران سخت است و به غایت ملالتبار. نویسندگی مکانیسمی درونی است و از هرنظر تمامیتخواه. او که در این شرایط موحش، برای خود کار طاقتفرسای نویسندگی برمیگزیند، میداند که باید همنشین ابدی از دست دادن شود؛ برای پروراندن و به بار نشستن آنچه در فکر و تخیل خود تدارک دیده و اینک بر صفحه سفید کاغذ یا مانیتور امکان ظهور در حیات کلمات یافته است.
نویسندگی وقتشناس و در هر شرایطی ولکن گریبان نویسنده نیست؛ فرقی به حالش نمیکند که نویسنده مبتلا سر کار باشد، مشغول رتق و فتق امور زندگی شخصی باشد یا حتی در خواب.
نویسندگی برای فربه و پرتوان شدن نویسنده را وامیدارد به مطالعه و کنکاش مدام. او میداند که اگر چنین نکند، سمند تیز پا و سرکش نوشتن به مرور کاهل و فرسوده میشود و از رفتن بازمیماند. برای نویسنده راستین، اشتهای نوشتن غریزهای سیریناپذیر است؛ از سوژه و موضوعی به سوژه و موضوعی دیگر. ناگفته پیداست که بودهاند نویسندگانی که در همان2یا 3سال نویسندگی کار خود را تمام و کمال انجام داده، عطای نوشتن را به لقایش بخشیده و وارد دنیا و داروکار دیگری شدهاند. چنین نویسندههایی چنان اندکاند و تحفه که هیچگاه مشمول قواعد عام نویسندگی نمیشوند. «آرتور رمبو» فرانسوی و زندهیاد «مهرداد صمدی» از این دست شاعران، مترجمان و منتقدان ادبی هستند. نویسنده، چه شعر بنویسد، چه رمان و داستان کوتاه یا نقد ادبی یا... مجبور است گاه و بیگاه دمخور حال و هوای خلاقیت باشد، از تخیل خود بهره ببرد و سنگینی و شکنندگی نوشتن در چنین اتمسفری را تحمل و هربار تجربه کند.
داروکار نویسندگی یکه است و مانندی برای آن نمیتوان یافت یا بهحساب آورد. نمیشود بهطور عام آن را از پدر به پسر، به مثابه امری تکلیف شده درنظر گرفت. درست است که جنبه قابلتوجهی از نویسندگی مرهون استعداد و تمرین و مطالعه است، اما اثر بلاشک چگونه دیدن و چگونه شنیدن در این عرصه را نمیتوان انکار کرد. روشن است که نویسندگی نیز مانند هر فن شریفی نیازمند آموختن است و عرقریزان روح. این پروسه در همه مراحل این کار ملالتبار مشهود است.
شیرینی و حلاوت پنهان در روند خلاقیت و کشف و شهود جاری در نویسندگی، نویسنده را تحریک میکند به کار دوباره و کارهای بعدی. هشتِ نویسنده همواره در گرو نه و حتی بالاتر از آن است.
وضعیت نابسامان انتشار اثر، اوضاع مافیای پخش کتاب و زیرپا نهادنهای مکرر حق و حقوق نویسنده و مؤلف ازجمله عوامل بازدارنده کار خلاقانه نویسنده است. هرچند این فاکتورها ربطی بهکار نویسنده در اتاق خلوت او ندارد، اما خواهی نخواهی بر پروسه پیچیده نویسندگی اثرات مخرب و بازدارندهای دارد که انکار و کتمان نمیتواند کرد.
روی هم رفته، نویسنده امروز، انسانی است از هم گسیخته که در پی سامان دادن به جهان و شاید خود است.
یکشنبه 30 شهریور 1399
کد مطلب :
110691
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lYX71
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved