گفتوگوی روزنامه همشهری با زهرا صدراعظم نوری، رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران
فضا را برای نقش مردم در مدیریت شهر فراهم کنیم
پریسا امیرقاسمخانی ـ خبرنگار
او نخستین زن شهردار بعد از انقلاب اسلامی است که حکمش در سال 75توسط غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران، امضا شد تا شهردار منطقه 7 پایتخت شود. زهرا صدراعظم نوری از فعالان اجتماعی و حقوق زنان است. او دانشآموخته حوزه محیطزیست است و در اردیبهشت 96 توانست از لیست امید اصلاحطلبان، بر یکی از 21کرسی شورای پنجم شهر تهران تکیه بزند و یکی از 6 عضو زن شورا شود.
زهرا صدراعظم نوری بهخاطر تجربه زیستمحیطی و ایمنی در شهر، از همان ابتدا مشخص بود که ریاست کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری را عهدهدار میشود. او ریاست کمیته ایمنی را نیز برعهده گرفت و تاکنون نشان داده که نسبت به این حوزههای کاری مرتبط بسیار دغدغه و عرق دارد؛ در حدی که برخی اوقات درخصوص این موضوعات در صحن شورا با صدای بلند نظرش را اعلام میکند تا از آنچه مدنظر کمیسیون متبوعش است، دفاع کند.
او هفته گذشته به همشهری آمد و بازدیدی از بخشهای مختلف روزنامه داشت. نوری در این بازدید سعی کرد تا از آخرین سوژههای گروههای گوناگون تحریریه مطلع شود و با خبرنگاران در موردشان گفتوگو کند. پس از آن گفتوگوی مفصلی را با این عضو پارلمان شهری پایتخت تدارک دیدیم؛ گفتوگویی با محور تامین منابع آبی تهران، ایمنسازی ساختمانها، باغها، زنان و البته اینکه آیا مدیریت شهری فعلی در سال پایانی فعالیت خود، فرصت کافی دارد به وعدههایی که به شهروندان داده است، عمل کند یا نه؟
خانم نوری! بدون تردید میتوان گفت که تامین آب با جمعیت کنونی، یکی از چالشهای شهر تهران به شمار میرود. در سالهای گذشته برای اینکه آب شرب مورد نیاز و آبیاری فضای سبز شهر به مشکل برنخورد، اتکای بیش از اندازهای به سفرههای زیرزمینی آب شده که تهدیدهای فراوانی را بهوجود آورده است. البته اخیرا شهرداری تهران و وزارت نیرو برای بازچرخانی آب و استفاده از پساب در آبیاری فضای سبز شهر به تفاهمی رسیدهاند. این تفاهمنامه را چقدر مؤثر قلمداد میکنید؟
ازجمله اقدامات زیرساختی شورای پنجم بهویژه کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری موضوع آب و منابع آبی است که از چالشهای شهر تهران به شمار میرود. موضوع کمبود آب فقط مختص به ایران و تهران نیست و همه دنیا با آن روبهرو هستند، اما چون ایران اغلب مناطق اقلیمی خشک و نیمهخشک دارد، طبیعتا منابع آبی محدودتر است. این منابع باید بهدرستی مدیریت و برنامهریزی شود. در مدیریت شهری، فضای سبز و باغها چه خصوصی و چه عمومی، سرمایههای شهر هستند که باید حفظ شده و توسعه پیدا کنند. برای حفظ و توسعه این فضاها، آب، نیاز حیاتی است. تاکنون 400حلقه چاه آب در شهر تهران توسط شهرداری مورد بهرهبرداری قرار گرفته که 90درصد نیاز آبی فضای سبز تهران را تامین میکنند و تنها 10درصد از نیازآبی فضای سبز شهر، یعنی 7میلیون مترمکعب از طریق پساب تامین میشود. حال در توافقات انجام شده بین مدیریت شهری و وزارت نیرو مقرر شده، هر ساله پساب تولیدشده از سازمان آبفا و تصفیهخانهها، نیاز آبی فضای سبز شهرداری تهران را تامین کند و تا افق 1410میزان 60درصد فضای سبز تهران از طریق پساب آبیاری شود. این کار بسیار ارزشمند است؛ چون پسابی که دور ریخته میشود، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و این بازچرخانی میتواند بارها اتفاق بیفتد. به علاوه آبی که ارزشمند و کمیاب است، دیگر مورد استفاده فضای سبز شهر قرار نمیگیرد و به استفادههای ضروری و شرب اختصاص پیدا میکند. براساس این توافقنامه، هم نیاز آبی فضای سبز شهرداری حل میشود و هم از منابع چاههای زیرزمینی بهصورت محدود استفاده میشود؛ تا جایی که این استفاده به صفر برسد و از این منابع برای آیندگان استفاده و ذخیرهسازی شود.
آیا بیم آن نمیرود در سالیان بعدی این توافقنامه فراموش شود و پیگیری احداث تصفیهخانههای لازم صورت نگیرد؟
برای این موضوع برنامه و طرح بلندمدت ارائه شده است؛ طرحی با همکاری کمیسیون سلامت و محیطزیست شورا، شهرداری، وزارت نیرو و سازمان آبفا تهیه شده که در آن همه موارد حتی تامین اعتبارات را لحاظ کردهاند. بر این اساس، تصفیهخانههایی در پهنههای گوناگون شهر احداث میشود. در منطقه 22برای غرب تهران یک تصفیهخانه درنظر گرفته شده که توافقنامه آن انجام و شروع شده است. در شرق تهران، محدوده منطقه 4و در مناطق جنوبی، جنوبغربی و شرقی هم تصفیهخانههایی دیده شده که کل نیاز شهر تهران را پاسخ میدهند و پساب آنها میتوانند تامینکننده نیاز آبی فضای سبز شهر تهران باشند.
یکی از انتقادها به شورای فعلی این است که وقت زیادی به بررسی پلاک ثبتی باغها اختصاص مییابد. آیا نباید روند مناسبی اتخاذ شود تا درباره تصمیمگیری پلاکهای ثبتی سرعت افزایش پیدا کند و از صحبتهای تکراری جلوگیری شود؟
بهنظرم وقت شورا خیلی به بررسی پلاک ثبتی باغها اختصاص پیدا نکرده و اتفاقا یکی از گلهمندیهای ما هم بهعنوان نمایندگان مردم این است که چرا وقت محدودی به این کار اختصاص داده شده است و چرا پروندههای پلاک ثبتی در صف انتظار صحن قرار میگیرند. وقتی پلاکهای ثبتی به صحن میآیند باید با سرعت بیشتری بهکار آنها رسیدگی شود و وحدت رویه در کار آنها وجود داشته باشد. شاید هم نیاز نباشد به برخی از پلاکهای ثبتی در صحن پرداخته شود. این مسائل دغدغه شورا هم بوده و مقرر شده پلاکهایی که از لحاظ مستندات باغ هستند یا ماده12 اعلام میکند که باغ هستند یا حد نصاب تعداد درختان را دارند در صحن مطرح نشوند و سایر پلاکها که نیاز به بحث و گفتوگو دارند، در صحن عنوان شوند. اگر این کار قطعی شود، کار با سرعت بیشتری انجام شده و باعث میشود تعداد پروندههای پلاک ثبتی کاهش پیدا کند. در 2 تا 3سال اخیر تعداد 28هزار پلاک ثبتی توسط کمیسیون ماده7 مناطق 22گانه و دبیرخانه سازمان بوستانها مورد بررسی قرار گرفته است که درصورت اعمال موارد مقرر شده درخصوص پلاکهای ثبتی، اولا کار با سرعت بیشتری انجام میشود و همچنین در کمترین زمان یک پرونده نظر ماده7 را اخذ میکند. امیدوار هستیم با سازوکار جدید در شورا کار رسیدگی به پلاکهای ثبتی با سرعت بیشتری صورت پذیرد و با تمهیدات و مساعدت رئیس شورا، ما پروندههای اندکی برای پلاکهای ثبتی در صحن شورا داشته باشیم.
اگر اکنون به سال96 برگردید، بهنظرتان توانستهاید به آنچه تصور میکردید، جامه عمل بپوشانید یا کلا بسیاری از تصوراتتان متفاوت از آن چیزی بوده که فکر میکردید؟
هر فردی وقتی وارد مسئولیتی میشود، تصورات و انتظاراتی دارد و بر همین اساس شعارهایی میدهد که در عمل همه آنها تحقق پیدا نمیکند؛ چون شاید شناخت کافی نیست یا محدودیتها بهگونهای است که امکانش وجود ندارد. من هم وقتی کاندیدای شورا شدم، تصوری از شورا و نمایندگی داشتم، ولی در عمل تصورات با واقعیت فاصله داشت. البته توانستم کارهای دیگری انجام بدهم. تجربه به من ثابت کرده هرقدر در شورا کار تخصصی انجام بدهیم و هرقدر روی موضوعات خاص فوکوس کنیم، به نتیجه بهتری دست پیدا خواهیم کرد. ضمن اینکه در این فضا منابع کاهش پیدا کرده و شهرفروشی و باغکشی تعریف نمیشود. همچنین بدهیهای به جا مانده مدیریت قبلی دهها میلیارد است و یک رکورد اختصاصی به حساب میآید؛ با مجموع اینها شورا توانسته بهخوبی شهر را مدیریت کند. البته شورای این دوره به کارهای سختافزاری نپرداخته؛ چون اعتقاد نداشته، امکانش هم وجود نداشته است. همچنین در این دوره شورا، تعداد مصوبات، طرحها و لوایح بالاست و اثرگذاری آنها زیاد است، ولی چون شورای پنجم تریبون کافی ندارد و تلویزیون، رادیو، تریبونهای نمازجمعه و... در اختیارش نیست، نمیتواند همه عملکردهایش را به خوبی منعکس کند. بیشترین سهم شورا برای انعکاس اخبارش شبکههای اجتماعی، روزنامه همشهری و... است، ولی با وجود این محدودیتها در اطلاعرسانی، توانسته ارتباط لازم را با مردم داشته باشد.
آیا واقعا بانوان در شهرداری به جایگاه واقعی خود رسیدهاند یا مقاومتهایی در این زمینه هنوز وجود دارد؟
ببینید، اول باید پذیرفت پستهای مدیریتی برای زنان، شرط لازم است، ولی کافی نیست. اتفاقی که اکنون در رویکرد این دوره شورا و شهرداری در حوزه زنان افتاده است، اتفاق مثبتی است؛ البته شرط لازم است، ولی کافی نیست. اعتقاد من این است که میتوان از ظرفیت زنان بیشتر استفاده کرد. در جامعهای که 50درصد جمعیت را زنان تشکیل میدهند باید به نسبت این جمعیت، ظرفیت حضور زنان در پستهای مسئولیتی و مدیریتی وجود داشته باشد. در شهرداری تهران نسبت حضور کارکنان مرد به زن، فاصله معناداری دارد. اگر فرض کنیم 65هزار نیرو در شهرداری است، حدود یکپنجم آن زنان هستند که باید این تعداد افزایش پیدا کند. البته در شهرداری تهران اقداماتی برای پستهای شهرداران مناطق، مدیران کل و معاونان مدیران درخصوص زنان انجام شده که خوب است، ولی انتظارات ما را تامین نمیکند و باید از توان زنان شایسته بیشتر استفاده شود. نمیخواهم در این زمینه نگاه جنسیتی داشته باشم و بگویم به صرف اینکه یک نفر زن یا مرد است، مدیریت و مسئولیت به او داده شود، ولی اگر بین زن و مرد مساواتی وجود داشته باشد، باید بتوانیم مسئولیتها و مدیریتها را به زنان هم واگذار کنیم. تلاش میکنیم که این خلأها را کاهش دهیم؛ بهعنوان مثال در شهر و اختصاص فضاها به زنان تلاش کردهایم عدالت را ایجاد کنیم و فضاهایی از شهر را به زنان اختصاص بدهیم که بتوانند در این فضاها ورزش و تفریح کنند. یکی دیگر از اقدامات در حوزه زنان حضور زنان آتشنشان در آتشنشانی است که از واجبات است؛ چون وقتی حادثهای رخ میدهد، زنان و دختران را هم دربرمیگیرد که حتما باید آتشنشان زن، کنار مرد وجود داشته باشد و بتواند کار امداد را انجام بدهد و اتفاقا خود مصدومان زن هم ترجیح میدهند که آتشنشان زن باشد. مدیرعامل سازمان آتشنشانی هم در این زمینه قول دادند.
بهنظر میرسد که شهروندان از ارتباطگیری با اعضای شورا رضایت کافی ندارند و برخی میگویند اعضای شورا میتوانند از فضای مجازی بهره بهتری برای شنیدن صدا و ایدههای مردمی ببرند. آیا این را قبول دارید؟
اینکه در فضای مجازی ارتباط بیشتری با مردم داشته باشیم با توجه به تعداد اندک اعضا نسبت به جمعیت و وسعت شهر تهران، بسیار دشوار است. اما با این حال ما هر هفته در قالب ماموریتهایی به محلهها سرکشی کرده و در جلساتی با مدیران شهری منطقه، شورایاران و معتمدان شرکت میکنیم. از سوی دیگر سعی میکنیم تا با مردم رودررو صحبت کنیم و گلایهها و پیشنهادهای آنها را بشنویم. یادمان نرود که سهشنبهها رابط شورایاران مناطق نیز در صحن حضور پیدا و گزارشی از وضعیت منطقه و نیازمندیها ارائه میکنند. جدا از اینها، سامانه مصوبات شورا هم بهترین مسیر برای ارائه طرحها و ایدههای شهروندی است که باید مورد توجه قرار گیرد. قاطعانه میگویم که شورای پنجم همچنان بر وعدههایی که در سال96 به مردم داده باقی مانده است و ما رودررو با شهروندان صحبت میکنیم. شاید به برخی از محلهها کمتر سرکشی شده، اما با توجه به تعداد 21نفره شورا، باید پذیرفت که نمیشود همهجا حضور پیدا کرد. در این میان، شورایاران بهترین حلقه واسط شهروندان با مدیریت شهری بهحساب میآیند.
مردم مسائل شهر را بهتر میشناسند
شوراها تجلی و نماد دمکراسی در شهرها هستند و به نوعی صدای جامه مدنی و مردم از طریق شوراها مطرح میشود. شوراها میتوانند بهعنوان پارلمان محلی تأثیرگذار باشند. تجربه در کشورهای دنیا نشان میدهد که حکومتها یک پارلمان ملی و یک پارلمان محلی دارند. آنها در پارلمان محلی به کارهای محلی میپردازند و در پارلمان ملی در جهت سیاستهای کلان کشور سیاستگذاری میکنند. با این نگاه، طبیعی است که فضا را برای حضور بیشتر شوراها و نقش بیشتر مردم در اداره شهرها فراهم کنیم و موانع را از بین ببریم. البته در مقابل، نظراتی هم وجود دارد که مخالف است کار دست مردم باشد. از این جهت نگاه به شوراها سیاسی میشود و براساس اینکه چه تفکر و جناح سیاسی روی کار بیاید و قدرت را در دست بگیرد، نوع نگاه به شوراها نیز متفاوت میشود و بعضا در طرحهایی که به مجلس برده میشود، شاهد هستیم که مرتبا اختیارات شوراها کم میشود و وقتی طرح به شورای نگهبان میرسد، این اختیارات خیلی کمتر میشود. بهنظر میرسد جا دارد شورای نگهبان تجدیدنظر کند و به رأی و نظر مردم اهمیت بیشتری بدهد و فضا را برای حضور مردم و اداره شهرهایشان فراهم کند. شما در دستگاههای دولتی و حاکمیتی شاهد هستید که بسیاری تلاش میکنند تا کار درست انجام شود و درصد ناچیزی هستند که تخلف میکنند، ولی هیچوقت بهخاطر برخی تخلفات نمیتوان گفت کل تشکیلات وجودش ضروری نیست. اکنون بیش از 125هزار عضو شورا در سطح کشور است و در شهرها شورا وجود دارد و همچنین شوراها در حد دهها و دهیاریها هستند که در رساندن صدای مردم تأثیرگذارند. بهتر است نگاهها باز شود و فضا را برای حضور مردم فراهم کنیم و اجازه بدهیم صدای مردم شنیده شود و نگاه سیاسی نداشته باشیم؛ چون مردم به مسائل شهرشان بیشتر واقف هستند تا دیگران.