• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
یکشنبه 23 شهریور 1399
کد مطلب : 109906
+
-

آینده افغانستان؛ امارت یا جمهوری؟

آینده افغانستان؛ امارت یا جمهوری؟


مصطفی زندیه_کارشناس مسائل افغانستان

ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی طالبان، روز گذشته در نشست افتتاحیه مذاکرات صلح افغانستان در دوحه در سخنانی کوتاه گفت: طالبان به‌دنبال یک افغانستان «مستقل و پیشرفته» است. او همچنین تأکید کرد که افغانستان باید دارای یک «نظام اسلامی» باشد «تا مردم در آینه آن خود را ببینند». موضوع مطرح شده از سوی ملا برادر را باید کلیدی‌ترین موضع‌گیری مقامات طالبان در آغاز راه مذاکرات صلح افغانستان دانست.
به‌دنبال آغاز مذاکرات صلح افغانستان، یکی از دغدغه‌های مهم و جدی در عرصه داخلی و خارجی این کشور، آینده نظام جمهوریت و قانون اساسی آن بوده است. طی روزهای گذشته، اعلام نکردن موضع صریح گروه طالبان در مورد ساختار حکومت آینده افغانستان باعث نگرانی‌هایی در این خصوص شده است. در ابتدا تصور می‌شد جریان «نوطالبانی» که حاضر به مذاکره با موضوع صلح شده، حاضر است در ازای خروج نیروهایی خارجی از افغانستان در ساختار قدرت سیاسی این کشور 
نقش آفرین و در کنار سایر عناصر و جریان‌های قدرت در عرصه داخلی این کشور سهیم باشد. رفته رفته و با گذشت زمان و عدم‌ تمکین طالبان به موضوع اصلی موردنیاز مذاکرات صلح، یعنی برقراری آتش‌بس، تقریباً روشن شده که این انتظار از جریان یادشده بیهوده بوده است. به‌عنوان مثال، در سندی که این گروه با آمریکا امضا کرده، از «حکومت اسلامی» برآمده از گفت‌وگوهای میان ‌افغانی سخن گفته شده است. در سند یادشده، بر لزوم انتخابی بودن این حکومت اشاره‌ای نشده، ضمن اینکه در آن سند، طالبان خودشان را «امارت اسلامی» خوانده‌اند و چنان وانمود کرده‌اند که یک حکومت‌ هستند نه صرفا یک گروه. رهبران طالبان نیز تاکنون سخنی در مورد انتخابات و مشروعیت انتخاباتی نگفته‌اند.
از نظر طالبان، نظم سیاسی آرمانی، ‌حکومت ملامحمدعمر بر افغانستان بود که در پایان سال۲۰۰۱ سقوط کرد. حتی آن دسته از اعضای گروه طالبان که درحال حاضر در کابل زند‌گی می‌کنند و پیوند سازمانی با شورای کویته ندارند، معتقدند که گروه طالبان امارت اسلامی می‌خواهد و از این داعیه عقب‌نشینی نکرده است. امارت اسلامی مدنظر گروه طالبان یک حکومت غیرانتخابی است که مشروعیتش را باید از دین بگیرد. در رأس امارت یک امیرالمومنین مادام‌العمر قرار دارد و فتواهای جمعی از عالمان دینی را تطبیق می‌کند. از نظر گروه طالبان امیرالمومنین به روش جانشینی یا بیعت اهل حل‌ و عقد به‌صورت مادام‌العمر تعیین می‌شود. اهل حل‌ و عقد مجموعه‌ای از عالمان دینی و اشخاص صاحب نفوذ هستند که از میان خودشان کسی را به‌عنوان امیرالمومنین بر می‌گزینند. از نظر الهیأت طالبانی، تاسیس چنین حکومتی برای مسلمانان یک تکلیف شرعی است. این گروه به دریافت‌های آن عده از مسلمانانی که پیوند دین و دولت را امری تاریخی می‌دانند، باور ندارند. طالبان، دمکراسی، نظام جمهوری، حاکمیت قانون و برابری حقوقی و سیاسی همه شهروندان در یک نظم مبتنی بر ارزش‌های جمهوری را امری مردود می‌دانند.
روش دیگری که از نظر طالبان برای گزینش امیرالمومنین به‌کار می‌رود، استخلاف است. استخلاف یعنی اینکه امیرالمومنین فعلی، خود جانشین‌اش را تعیین کند. گذشته از این، انتخابات عمومی، مخفیانه، مستقیم و رقابتی که اساس یک دمکراسی انتخاباتی را تشکیل می‌دهد از نظر گروه طالبان قابل‌قبول نیست. طالبان همانطوری که در گفتارشان حاضر به قبول انتخابات نیستند، در عمل هم نشان داده‌اند که قاطعانه با انتخابات مخالف هستند. این گروه همیشه انتخابات‌ را تحریم کرده‌اند. طالبان در زمان حاکمیت خودشان هم پیشنهاد فرمانده احمدشاه مسعود مبنی بر برگزاری انتخابات را رد کرده و از او خواستند که زعامت ملامحمد عمر را قبول کند. طالبان همیشه به مراکز انتخاباتی حمله کرده‌اند. بنابراین بسیار بعید است که رهبران طالبان درحالی‌که در عرصه‌های میدانی و نظامی نیز دست بالا را نسبت به نیروهای دولتی دارند، انتخابات و نظم جمهوری را بپذیرند. حتی گفته می‌شود آنان در پشت میز مذاکره نیز به‌احتمال زیاد از طرف مقابل خود برای امیرالمومنین‌‌شان بیعت خواهند خواست. روشن است که طرف مقابل چنین چیزی را قبول نمی‌کند.
دور از ذهن نیست که طالبان به‌صورت تاکتیکی بحث تشکیل یک حکومت انتقالی را مطرح و حل موضوع جمهوری و امارت را به بعد موکول کنند و خواستار مباحثه‌ عالمان دینی دوطرف در این مورد شوند. به‌نظر می‌رسد طرف مقابل گروه طالبان در گفت‌وگوهای میان‌افغانی بدون دریافت ضمانت قطعی در مورد پذیرش جمهوریت از سوی طالبان، با حکومت انتقالی موافقت نخواهد کرد. در آن صورت هم گروه طالبان به جبهه جنگ برخواهد گشت.
چیزی که مایه‌ دلگرمی گروه طالبان شده؛ این باور است که رئیس‌جمهور آمریکا، نیروهای آمریکایی را تا ‌ماه می‌۲۰۲۱ حتی درصورتی که توافق پایان جنگ هم حاصل نشود، از خاک افغانستان خارج خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که گروه طالبان که خود را برنده‌ جنگ با ناتو می‌داند، منتظر خروج کامل نیروهای آمریکایی بماند و سپس به لشکرکشی به شهرهای بزرگ متوسل شود. قدرت نمایی‌های طالبان، آنان را به این باور رسانده که آمریکا از نیروهای امنیتی افغانستان پس از خروج کامل، حمایت نخواهد کرد. طالبان خود را به نوعی متحد آمریکا در مبارزه با داعش و «جلوگیری از به کارگیری خاک افغانستان علیه آمریکا» می‌داند. گفت‌وگوی تلفنی رئیس‌جمهور آمریکا با ملابرادر و اظهارنظر آقای ترامپ در مورد احتمال به قدرت رسیدن طالبان درصورت خروج ارتش آمریکا، به شورای کویته این‌طور القا کرده که حتی درصورت ناکامی گفت‌وگوهای میان‌افغانی هم، آمریکا دیگر لشکریان آنان را بمباران نخواهد کرد. این گروه احتمالا بر این باور است که با شکست مذاکرات میان افغانی و کاهش نیروهای آمریکایی راه برای لشکرکشی آنان به شهرهای بزرگ و تسخیر سراسر افغانستان هموار خواهد شد. از نظر گروه طالبان تلاش‌هایی که برای حل سیاسی جنگ صورت می‌گیرد، در واقع مکمل پیروزی نظامی آنان است نه مغایر آن. ضمن اینکه به‌نظر می‌رسد رهبران طالبان در گفت‌وگوهایی که با کشورهای منطقه داشته‌اند، اینطور برداشت کرده‌اند که پایتخت‌های کشورهای همسایه حضور طولانی مدت آمریکا در افغانستان را خطرناک‌تر از بازگشت امارت طالبان می‌دانند. این مسائل گروه طالبان را به این باور رسانده که به‌زودی دور دوم حکومت آنان آغاز خواهد شد. در چنین وضعیتی تمام نیروهای طرف دولت مرکزی افغانستان چاره‌ای نخواهند داشت؛ غیراز اینکه با هم متحد شوند و از موضعی واحد سخن بگویند.
طالبان ادعا می‌کنند که می‌خواهند یک نظام اسلامی ایجاد کنند که در آن همه افغان‌ها از حقوق برابر برخوردار باشند. اما سؤال اینجاست که آیا مذاکره‌کنندگان طالبان حاضر به پذیرفتن واقعیت‌ها و دستاوردهای افغانستان طی سال‌های بعد از ۲۰۰۱ هستند؟ به‌احتمال زیاد مذاکره‌کنندگان صلح بین الافغانی در دوحه در مورد مسائل مختلفی توافق خواهند کرد، به‌جز ایده افغانستان به‌عنوان جمهوری؛ به این دلیل که طالبان هنوز هم خود را یک امارت اسلامی نشان می‌دهد که با حمله آمریکا مجبور به تبعید شده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید