همشهری در سرزمین دیجیتال
محمد جباری/ سردبیر دانستنیها:
با طوفان تمامنشدنی شبکههای اجتماعی و گسترش هرچه بیشتر استفاده از گوشیهای هوشمند، آیا زمان مرگ روزنامههای کاغذی فرارسیده و دیر یا زود هر روزنامهای مجبور به انتخاب ادامه زندگی در فضای مجازی است یا همچنان نسخه کاغذی روزنامهها در کنار نسخه مجازی به زندگی خودش ادامه خواهد داد؟ این سؤال و دغدغهای است که این روزها ذهن همه صاحبان روزنامههای کاغذی را نهتنها در ایران بلکه در همه نقاط جهان بهخودش مشغول کرده است؛ سؤالی که هیچکس پاسخ قطعی برای آن ندارد و هر کس از دید و نگاه خود سعی میکند پاسخی برای آن پیدا کند. البته وجه مشترک همه این پاسخها یک نکته بیشتر نیست؛ درآمدزایی از نسخه مجازی روزنامه.
البته روزنامههای مختلف، روشهای متفاوتی را برای کاهش هزینهها و درآمدزایی، انتخاب کردهاند. مثلا روزنامه ایندیپندنت، فروردین سال گذشته انتشار نسخه کاغذیاش را متوقف کرد و بعد از 110سال، برای همیشه به دنیای مجازی مهاجرت کرد ولی بعضی مثل روزنامه نیویورکتایمز در کنار انتشار نسخه کاغذی، روشی را انتخاب کردهاند که به pay-wall معروف شده است؛ پرداخت هزینه برای دسترسی به محتوای دیجیتال. روش pay-wall از نیمههای دهه 2010 کمکم جای خود را بین روشهای درآمدزایی روزنامهها باز کرد. همزمان با کاهش درآمد روزنامههای چاپی از فروش و آگهی، بعضی از این روش نهتنها برای جبران کاهش درآمد، بلکه بهعنوان روشی برای افزایش تعداد مشترکان نسخه چاپی استفاده میکنند. مثلا هزینه دسترسی به محتوای سایت نیویورکتایمز به اضافه ارسال نسخه چاپی آخر هفته این روزنامه، ارزانتر از هزینه دسترسی تنها به سایت است؛ به این شکل هم درآمد سایتشان افزایش پیدا میکند و هم تیراژ نسخه چاپیشان که نتیجهاش افزایش درآمد آگهی چاپی است.
بعضی روزنامههای دیگر مثل دیلیتلگراف بخشی از محتواهایشان را رایگان عرضه میکنند و برای بخشی هزینه دریافت میکنند. بعضی دیگر مثل روزنامه فایننشیالتایمز یا بعضی مجلات، استراتژی متفاوتتری را انتخاب کردهاند؛ هدفگیری یک گروه مخاطب خاص. استراتژی آنها بر این اصل استوار است که اگر به گروه مخاطب خاص یک رسانه، محتوای ویژهای بدهی که جای دیگری نتوانند آن را پیدا کند، بهایش را پرداخت خواهد کرد.
و بعضی مثل گاردین، مدل سایت باز را انتخاب کردهاند و خوانندگان مجبور نیستند برای استفاده از مطالب هزینهای بپردازند. گاردین از روشهایی مثل کمکهای داوطلبانه خوانندگان و آگهی، درآمدزایی میکند. البته این روش منتقدان خودش را دارد که میگویند این کار باعث کاهش 69میلیون پوندی درآمد این روزنامه در سال گذشته شده است و دیر یا زود گاردین هم مجبور است از روش pay-wall استفاده کند. روشهای مختلف و متفاوتی که نشان از بحران رسانهها در برخورد با هجوم فضای مجازی به دنیای رسانههای کاغذی دارد؛ بحرانی که به عقیده برخی کارشناسان ریشه در برخورد شتابزده رسانهها با تولد و گسترش اینترنت دارد. در نخستین روزهای ورود اینترنت، ناگهان حجم عظیمی از اطلاعات رایگان در دسترس مردم قرار گرفت. تحتتأثیر همین موج، روزنامهها سایتهایشان را افتتاح کردند و مطالبشان را به شکل رایگان در اختیار مردم گذاشتند. با این باور که از درآمد آگهی سایتها، هزینههایشان جبران خواهد شد؛ اتفاقی که به عقیده بعضی کارشناسان اشتباه مرگباری بود؛ چرا که روزنامهها مخاطبان را به خواندن محتوای رایگان عادت دادند، بدون اینکه آنها مجبور شوند هزینهای پرداخت کنند. از آنطرف بعد از چند سال با راهاندازی سایتها و اپلیکیشنهای ویژه آگهی و نیازمندیها، نهتنها درآمد آگهیهای چاپی روزنامهها، بلکه درآمد آگهیهای اینترنتی روزنامهها نیز کاهش پیدا کرد.
البته این نخستینبار نیست که دنیای روزنامههای کاغذی با چنین بحران و هجومی روبهرو شده است. در اواسط قرن بیستم با اختراع رادیو و بعد تلویزیون، تیراژ روزنامهها بهتدریج کاهش پیدا کرد. بعد از ورود رادیو و تلویزیون به خانهها، مردم متوجه شدند که دیگر لازم نیست تنها به روزنامهها بهعنوان منبع خبر اتکا کنند. مهمترین دلیل این اتفاق تولد «خبر فوری»(breaking news) بود؛ اتفاقی که با تولد شبکههای خبری 24ساعته پررنگتر شد و نتیجهاش کمرنگشدن روزنامهها بهعنوان منبع خبر بود. نخستین قربانی این تغییرات روزنامههای عصر بودند. مردم که از سرکار برمیگشتند، بهجای باز کردن صفحات روزنامه، تلویزیون را روشن میکردند.
اما همینطور که رادیو و تلویزیون مخاطب و آگهیهای بیشتری میگرفتند، روزنامهها راه نجاتشان را پیدا کردند. وقتی روزنامهها دیدند نمیتوانند با سرعت تلویزیون رقابت کنند، به سراغ پوشش عمقیتر و تحلیلیتر اخبار رفتند؛ کاری که شبکههای خبری کمتر میتوانستند انجام بدهند. در این زمان بود که شیوههای نوین گزارشنویسی هم به میدان آمدند و بهجای گزارشهای خبری خشکوخالی، گزارشهای روایی و داستانگو، جایشان را در روزنامهها باز کردند. گرافیک روزنامهها نیز تغییر کرد تا تصویریتر و خوشرنگولعابتر و چشمنوازتر، بهدست مخاطب برسند. روزنامهها مزیتهای خاص خودشان را در مقایسه با رادیو و تلویزیون پررنگتر کردند تا در جنگ با رسانههای جدید جان سالم به درببرند.
حالا نبرد جدیدی شروع شده است؛ نبرد نسخههای کاغذی و مجازی روزنامهها با شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای ویژه آگهی و دیگر رقبای مجازی. این نبرد در سراسر دنیا در جریان است و پرتیراژترین روزنامه ایران نیز کموبیش وارد این رقابت شده است. سفر همشهری به سرزمین دیجیتال و رقابت با تازه واردهای صفر و یکی در کنار انتشار نسخه کاغذی، اتفاق ناگزیری است. پیشبینی نتیجه این سفر درصورت انتخاب استراتژی مناسب و تقویت مزیتهای خاص همشهری، چندان سخت نیست. همشهری به پشتوانه سالها نوآوری در دنیای رسانههای کاغذی ایران و با انرژی نیروهای خلاقی که سالها زیر عنوان همشهری در روزنامه و مجلات و دیگر محصولات همشهری قلم زدهاند، میتواند از این نبرد هم پیروز بیرون بیاید و پرچم همشهری را کماکان در سرزمینهای واقعی و مجازی بالا نگاه دارد.