معلمها هم در کلاس میآموزند
اسماعیل کهرم
استاد محیطزیست
پس از حدود 70سال که بهعنوان دانشآموز، دانشجو و بعضا معلم و استاد در کلاسهای مختلف فعالیت کردهام، قویا به این نتیجه رسیدهام که آموزش دوطرفه است؛ یعنی دانشآموز و معلم، هر دو از حضور یکدیگر استفاده میکنند و از هم فرا میگیرند. در ترم اخیر که بهدلیل کرونا مدت زمانش کوتاه شد، دانشجویی سر کلاس داشتم که سه مرتبه دستش را بالا برد و با سروصدای زیاد و دهان باز خمیازه کشید. سپس کمر را به دو طرف چرخاند و به سینههایش کوفت (مثل گوریلها) و بعد دستها را بست و آرام گرفت. بار سوم طاقت نیاوردم و گفتم آقاجان، این رفتار شما اجتماعی نیست؛ یعنی اینکه سرکلاس درس جای این کارها نیست. دانشجو پاسخ داد: اینها رفتارهای عادی هستند که از آدم سرمیزنند. مطابق میل شما نیست متأسفم، ولی این کار کاملا طبیعی است!
یاد دارم دانشجویی که تز خود را با من مرور میکرد، همزمان مشغول جویدن آدامس بود. به او تذکر دادم و گفتم برو بیرون و آدامست را دربیاور. این کار را کرد. یکی دوسال بعد او را دیدم که در سازمانی استخدام شده بود و بهعنوان منشی فعالیت میکرد. آنجا هم مشغول جویدن آدامس بود. یکبار هم دانشجویی مدام خمیازه میکشید. به او دوستانه تذکر دادم. او هم گفت: خمیازه طبیعی است. گفتم رفتارهای طبیعی در هر محل قابل نمایش و ارائه نیستند. اولا خمیازهکشیدن مسری است و همه را به این کار وادار میکند، ثانیا به معلم میفهماند که از کلاس او خسته شدهاید و ثالثا خیلی کارهای طبیعی دیگر هم هستند که نباید در کلاس انجام داد. مثلا پای خود را نباید روی میز گذاشت یا انگشت فرو کردن در بینی و...
دوستی میگفت مسائلی مانند توجه به ظاهر و لباس در خانه از خانواده آغاز میشود، در کودکستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاه نیمهکامل و در جامعه تکمیل میشود. ولی خیلی زود فهمیدم که از ماست که بر ماست. در یک کنفرانس که جمع بزرگی از استادان جمع بودند، سخنرانان در صف جلو نشسته بودند. یک دختر دانشجو نزد من آمد و گفت: استاد چند نفر از این استادان کفش خود را واکس زدهاند؟ بهراستی خجالت کشیدم. گو اینکه تقصیر من هم نبود! دخترک ادامه داد: ما آمدهایم اینجا الگو برداریم! شما بفرمایید از کی؟ راست میگفت.
پایان یک کلاس محیطزیست، نگاهم به زمین افتاد. مجموعهای از زبالهها مثل دستمالکاغذی، لیوان پلاستیکی یکبار مصرف روی زمین را پوشانده بود. کلاس محیطزیست و اینهمه فاجعه؟ انواع سؤالات به مغزم هجوم آوردند! آیا ما مسائل اصلی را فراموش کردهایم؟ آیا هدف را گم کردهایم؟ گناه از کردار و گفتار ماست؟ چطور میشود مطالب ساده را تفهیم کرد؟ با چه زبانی؟ بهنظرم، رفتار و برخورد فارغالتحصیلان دورههای عالی محیطزیست در جامعه، ما را بر آن میدارد تا فکر کنیم که شاید تجدیدنظری در برنامهریزی آموزشی خود نیاز داریم.