فیلم و سینما چه تجربهها و مشکلاتی درباره ساخت آثار مربوط به مسائل آزار زنان دارد؟
سینما به جامعه جسارت میدهد
گفتوگو با روحالله حجازی، درباره فیلم «اتاق تاریک» و تجربه ساخت آن
نگار حسینخانی-روزنامهنگار
امیر در تپههای اطراف خانه گم شده. اما وقتی پیدا میشود رفتارش تغییر کرده. شبادراری، تهوع و دلدرد، مادر و پدرش را به این فکر میاندازد که فرزند خردسالشان در آن دقایق کوتاه ناپدید شدن، زندگیاش دستخوش چه اتفاقاتی شده؟ فیلم اتاق تاریک، پنجمین ساخته روحالله حجازی است. این فیلم که در سال96 ساخته شده، توانسته جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی هانوی در سال۲۰۱۸ و جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی کرالا هند در سال۲۰۱۸ و جایزه بهترین فیلمنامه از جشنواره بینالمللی بارسلونا اسپانیا ۲۰۱۸، را از آن خود کند. اتاق تاریک تنها نماینده ایران در جشنواره فیلم بلگراد در سال۲۰۱۹ بود. حالا پس از 3سال با توجه به افشاگریهای توییتری نسبت به آزارگران جنسی، توجه به امر آموزش و این فیلم بیشتر شده است. با حجازی درباره ساخت اتاق تاریک و توجهش به این موضوع صحبت کردهایم.
با توجه به اینکه جامعه ما تا امروز چندان پذیرای آموزش و طرح مسائلی درباره آزارهای جنسی نبوده، با چه پرداختهایی میتوان این مسائل را طرح و جامعه را نسبت به آن منعطفتر کرد؟
در ابتدای امر باید بهعلت شکلگیری معضل فکر کرد. این مسئله از آن جمله مسائلی است که جوامع سنتی با آن درگیرند. از قضا در همین جامعه هم پرداختن به چنین مسائلی دشوار بهنظر میرسد. حتی در بعضی از جوامع اروپایی هم حرفزدن درباره این مسائل تابو است. پس بخشی از سکوت در قبال چنین مسائلی عرفی است. باید فکر کرد که با چه روشی میتوان به آن پرداخت. اندیشمندان، متفکران جامعه و هنرمندان و بین هنرمندان، آن دسته که مدیومشان تصویر است، شاید بهتر بتوانند در اینباره به جامعه کمک کنند؛ خصوصا بهخاطر فراگیری مدیومهای تصویری، شاید طرح آن از این طریق تأثیرگذارتر باشد.
پس به زعم شما سینما بستر مناسبی برای طرح چنین پرسشهایی است.
سینما بهانهای است که باقی اندیشمندان بتوانند به بهانه فراگیری یک اثر هنری درباره موضوعی خاص، نسبت به آن حساس شوند. خودم تجربه این را داشتهام که آثاری اجتماعی بسازم و این آثار محل بحث جامعهشناسان و روانشناسان شاخص کشور قرار گیرد. مثلا فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» در دانشگاه یو سی الای که دانشگاه معتبری در جهان است، محل تبادل نظر قرار گرفت. پس با پرداختهایی اینچنینی، میتوان تلنگری به جامعه زد و آگاهسازی کرد. هرچند جامعه بداند چه خبر است، اما گاهی باید خبر را مهم جلوه داد تا بیشتر به آن توجه شود. چون بعضی میگویند این مسائل هست، چه لزومی دارد شما هم آن را بازگو کنید؟! به این دسته افراد باید گفت؛ هنرمند کارش دیدبانی است و وقتی به موضوعی میپردازد، یعنی آن موضوع مغفول مانده است. هنرمند به موضوعی میپردازد تا بقیه هم بیایند و به آن توجه کنند. مردم با اینکه درباره بعضی مسائل اطلاع دارند، اما جرأت بیانش را پیدا نمیکنند. سینما میآید، تابوشکنی میکند و برای طرح مسئله به جامعه جسارت میدهد.
خب، گاهی بیان همین مسائل در اثر تبدیل به سیاهنمایی از جامعه نمیشود؟
معضل وجود دارد و این به آن معناست که با بیان آن نمیتوان گفت هنرمند سیاهنمایی میکند. هنرمند چه اثرش را خلق کند و چه نکند، این اتفاقها میافتد. آنقدر تا امروز پنهانکاری کردهایم که به اینجا رسیده که خاطیان جرأت پیدا کنند کارشان را ادامه دهند. وظیفه ما آگاهسازی است تا اگر کسی با چنین ناملایمتهایی روبهرو شد، بداند چطور رفتار کند. در فیلم اتاق تاریک همین کار را در قبال خانوادهها کردهام.
جرقه ساخت چنین فیلمی از کجا زده شد و چرا اتاق تاریک را ساختید؟
پیش از این فیلم هم فیلمهای دیگری ساخته بودم که نگاهی اجتماعی داشتند؛ مثلا «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» و زندگی مشترک آقای محمودی و بانو که هر دو آثاری اجتماعی هستند و بهزعم منتقدان، تحلیلی از جامعه سنتی رو به مدرن ما ارائه میکنند. اتاق تاریک هم دور از آن آثار نیست. این فیلم درباره خانوادهای است که در رابطه با بچهاش با مشکل روبهرو میشود. این موضوعی بود که مدتی ذهنم را درگیر کرده بود و دوست داشتم درباره آن بگویم. خودم پدر 3بچه هستم که یکیشان همسن و سال بچه فیلم است. وقتی از این پسرم شنیدم که یکی از دوستانش تصمیم داشته خودش را از بالکن به پایین پرت کند، ذهنم مشغول شد. به این فکر کردم که یک بچه چرا باید خودش را بکشد؟ درگیر درام شده بودم. همانجا فرضیه تجاوز در ذهنم کلید خورد. پروانه ساخت گرفتم و وقتی از وزارت ارشاد متوجه شدند که تصمیم دارم درباره این موضوع فیلمی بسازم، ممانعت کردند و گفتند پرداختن به این تابو ممکن نیست. تهدید شدم که پروانه نمایش نمیگیرم.
اما فیلم ساخته شد. برای ساخت این فیلم با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
در فیلمنامه طوری برخورد کردهام که هم بگویم و هم نگویم که چه اتفاقی افتاده؛ محدودیتی که بهناچار باعث خلاقیتی برایم شد. درکل، فیلم سختی بود؛ هم این در لفافه حرفزدن و هم نگرانیهایی که درباره مجوز و ساخت وجود داشت. خب، برای ساخت این فیلم حمایت نشدم و با کمک برادرهایم و وام و فروش ماشینم این فیلم را ساختم. در جشنواره فیلم فجر هم با اینکه به زعم روانشناسان بزرگ و سرشناسی چون دکتر شیری و دکتر آذین فیلم مورد قبولی بود، مغفول ماند، درصورتی که تا آن روز به چنین موضوعی پرداخته نشده بود. پشت فیلم به جایی گرم نبود. با این حال در چند جشنواره خارجی جایزه گرفت.
تأثیر اجتماعی فیلم چطور بود؟
این فیلم هم در ادامه کارهای قبلی و بهنوعی تابو بود. ما کلی کودک در جامعه داریم، اما به این موضوعات نپرداختهایم. هنوز هم پدر و مادرهایی از اینجا یا از خارج ایران برایم پیغام میفرستند. در محافل مختلف این فیلم هنوز نقد و بررسی میشود و معلمها به آن توجه نشان میدهند. خیلی راضیام از تأثیری که فیلم بر خانوادهها و افراد مؤثر در نظام آموزشی بر جای گذاشته است.
با توجه به شرایط پیشآمده، آیا جنبشها میتوانند به آگاهی جمعی منجر شوند و چه مخاطراتی خواهند داشت؟
جنبش «me too» در خارج از ایران و ایران قابل تامل است، البته اگر مثل فضاهای دیگر، درگیر جو نشود. حرکتهایی از این دست، گاه مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و بعضی حرمتها نادیده گرفته میشود. آنچه مسلم است میتواند این باشد که با مسائلی از این دست سطحی برخورد نشود. هدف افرادی که دست به افشاگری میزنند، نباید صرفا مطرح کردن خودشان باشد. کسانی بودهاند که درست، دقیق و عمیق این موضوع را مطرح کردهاند. باید توجه داشته باشیم که در این جنبش دغدغه مطرح شود، نه خود فرد. اگر نیتمان درست باشد جواب میگیریم. باید از زوایای جدیتری به مسئله نگاه کنیم؛ نه فقط ایجاد یک جنبش صرف. ما از اندیشمندان، هنرمندان و فرهیختگانمان انتظار داریم فرهنگسازی کنند. اما مثل هر حرکت عمیق دیگری، این امر نیز زمانبر خواهد بود.
سینما بهعنوان یکی از جریانهای آگاهیبخش در جامعه تا امروز چه تلاشی برای آگاهیبخشی در اینباره کرده؟ و بهطور کلی این مدیوم با توجه به مقاومت جامعه در برابر هر امر ناشناخته و تابو شدهای و با اینکه سانسور رمق آن را گرفته است، توانسته دست به چه راههایی برای گشایش بزند؟
واضح است که سینما در جهان و ایران بسیار مؤثر بوده. سینما، بهعنوان فراگیرترین هنر با مخاطبانی گسترده و سینمای ایران با همه بضاعت کم و محدودش، توانسته تأثیرگذار باشد. ولی میتوانست بیشتر به این موضوعات بپردازد. ما در سینمای ایران آثار جریانسازی داشتهایم؛ فیلم «دایره مینا»ی داریوش مهرجویی زمینهساز تشکیل سازمان انتقال خون در ایران شد. یا فیلم «بودن یا نبودن» کیانوش عیاری کمک فراوانی به گسترش مقوله اهدای عضو کرد. من هم به حد بضاعتم، با آثاری که ساختهام، در مجامع فرهنگی و دانشگاهی، موضوعات فیلمهایم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. پس از شکلگیری همین موج جدید افشاگریها درباره آزارهای جنسی، فیلم اتاق تاریک مورد بحث قرار گرفته. گروهی در یکی از شبکههای اجتماعی با حضور 4هزار معلم نخبه کشور، از من خواستند این فیلم را تحلیل کنیم.
آیا با توجه به تجربه موفقی چون اتاق تاریک بازهم سراغ چنین موضوعاتی خواهید رفت یا بهنظرتان بهعنوان هنرمند کارتان را در اینباره کردهاید و نیازی به تکرار آن در شمایلی دیگر نمیبینید؟
خیلی دوست داشتم بعد از اتاق تاریک، دوباره درباره موضوعاتی از این دست که به دغدغههای اجتماعی مربوط است فیلم بسازم، اما گاهی آنقدر از جانب مدیران فرهنگی مورد ظلم و نادیده انگاشتن تعمدی قرار میگیریم که دلسرد میشویم. البته من این فیلم را برای مردم ساختهام و جوابش را هم گرفتهام. با این حال تولید چنین فیلمهایی دستکم در اکران، نیاز به حمایت مالی دارد. این فیلم حمایت نشد و هیچ تبلیغ محیطی و تلویزیونی از آن صورت نگرفت. از جایی به بعد، جلوی پخش تیزرهای تلویزیونی فیلم را گرفتند. به دروغ گفتند فیلم درباره تعرض است، درحالیکه قصه فیلم اصلا درباره تعرض نیست، فقط فرضیهاش مطرح میشود. متأسفانه فعلا انرژی لازم را برای این کار ندارم و فاصله گرفتهام. اما دوست دارم امکانش که پیش آمد دوباره از این دست فیلمها بسازم. من که جیب پر پول و حمایت دولتی ندارم. اما اگر شرایطش فراهم شود حتما دوباره فیلم میسازم. این مسائل، هم در جامعه ما و هم برای دیگر جوامع مهم است. امیدوارم روزی برسد که مسئولان تا این اندازه از مردم عقب نمانده باشند. آن روز حتما باید جشن بگیریم؛ روزی که بگذارند درباره مسائلی که مردم خودشان بهخوبی میدانند حرف بزنیم و کار کنیم.