انتقام اسیدی برسر اختلاف مالی
نخستین اسیدپاشی سال 97 در پایتخت تنها یک روز پس از تعطیلات نوروز رخ داد. عامل این اسیدپاشی مردی 44ساله است که برای انتقامجویی به روی مردی آشنا اسید پاشید اما چند ساعت بعد گیرافتاد.
به گزارش همشهری، ساعت 9صبح سهشنبه 14فروردین مردی 38ساله از مغازهاش در خیابان وثوقی حوالی خیابان 17شهریور تهران خارج شد تا سوار موتور خود شده و به خانهاش برود اما هدف حمله مردی اسیدپاش قرار گرفت. شاهدان با دیدن این صحنه به کمک مرد جوان شتافتند و او را به داخل مغازهای که در آن نزدیکی بود انتقال دادند. طولی نکشید که مأموران کلانتری برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند که در تحقیق از مرد جوان مشخص شد وی، عامل اسیدپاشی را میشناسد. به گفته شاکی، مرد اسیدپاش کارهای نقاشی ساختمان او را انجام میداد و از مدتی قبل با هم دچار اختلاف شده بودند. در ادامه مرد مصدوم که از ناحیه کمر هدف حمله اسیدپاش قرار گرفته و بهشدت سوخته بود برای درمان به بیمارستان منتقل شد.
حمله دوم
مأموران پلیس پایتخت، جست و جوی خود را برای دستگیری مرد اسیدپاش شروع کردند تا اینکه ساعتی بعد متهم درحالیکه یک تیشه بهدست داشت در نزدیکی کلانتری دیده شد. او با تیشه به سمت مأموران حمله کرد و با آنها درگیر شد اما در نهایت مأموران موفق شدند او را به دام اندازند. او صبح دیروز برای انجام تحقیقات به شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و پیش روی قاضی رضوانی قرار گرفت. متهم انگیزه خود را اختلاف مالی با شاکی، توهین و حرفهای نامربوط او عنوان کرد و گفت برای انتقامجویی نقشه اسیدپاشی را طراحی کرده است. در ادامه با دستور قاضی جنایی، متهم به پزشکی قانونی معرفی شد تا سلامت روانی وی تحت بررسی قرار بگیرد.
جزئیات ماجرا از زبان متهم
متهم مردی 44ساله است که میگوید بیماری اعصاب و روان دارد اما با این حال هیچ وقت کار عجیبی از او سر نزده بود تا اینکه با شاکی دچار اختلاف شد، از او کینه به دل گرفت و نقشه اسیدپاشی کشید. او در گفتوگو با همشهری جزئیات ماجرا را شرح داد.
چرا با شاکی اختلاف مالی داشتی؟
من نقاش ساختمان هستم و شاکی را سالهاست که میشناسم. 6ماه قبل قرار شد که خانه 5طبقه پدرش را رنگ کنم. هزینه این نقاشی 3میلیون و 180هزار تومان میشد. طبق قانون کار ما، باید هر چقدر که هزینه کار است تقسیم بر سه شود و قسط اول در ابتدای کار، قسط دوم وسط کار و قسط سوم در پایان کار پرداخت شود. اما او طبق قانون ما عمل نکرد.
چقدر به تو پول داد؟
نمی دانم. چیزی یادم نمیماند اما مطمئنم که مبلغ ناچیزی پرداخت کرد که حتی به یک میلیون تومان هم نمیرسید.
چرا دقیق یادت نیست؟
راستش من نه تلویزیون نگاه میکنم؛ نه روزنامه میخوانم و نه با کسی حرف میزنم. صبح میروم سرکار و شب برمیگردم. برای همین اصلا چیزی یادم نمیماند و نمیدانم چقدر به من پول داده است.
برای همین نقشه اسیدپاشی کشیدی؟
هم بهخاطر این مسئله و هم بهدلیل اینکه 6ماه پیش به من توهین کرد و حرفهای نامربوطی زد. حرفهایی که نمیتوانم تکرار کنم چون آنقدر مرا عصبانی میکند که ممکن است حتی بلایی سر خودم بیاورم.
از روز حادثه بگو؟
آن روز شاکی را در خیابان دیدم و درخصوص کار با او صحبت کردم اما مرا مورد تمسخر قرار داد. عصبانی شدم و به خانه برگشتم. یک ظرف اسید را که در خانه داشتم برداشتم و مجددا سراغ او رفتم. شاکی قصد داشت سوار موتورش بشود و به خانهاش برود. صدایش زدم و گفتم بیا حساب و کتابمان را انجام بدهیم اما او با لحن بدی با من صحبت کرد. همان لحظه روی کمر او اسید را پاشیدم. حتی قسمتی از اسید هم روی ابرویم ریخت که به سرعت سرم را به داخل جوی آبی که آنجا بود بردم تا جای سوختگی روی پیشانیام نماند و فرار کردم.
بعد چه شد؟
چند دقیقه بعد به محل برگشتم و دیدم که اورژانس و ماشین پلیس در محل است و به سرعت از آنجا دور شدم. چند ساعت بعد هم موبایلم زنگ خورد. فردی آن طرف خط خودش را مأمور کلانتری معرفی کرد و گفت: یا با پای خودت بیا یا بهزودی دستگیر میشوی. من هم تصمیم گرفتم خودم به کلانتری بروم.
پس چرا با تیشه به سمت مأموران حمله کردی؟
تیشه را برداشتم و به مقابل کلانتری رفتم.از چند سرباز که جلوی در بودند پرسیدم شما به من زنگ زدید که گفتند نه. فکر میکردم سرکاری باشد. میخواستم ببینم اگر سرکارم گذاشتهاند با آن به سمت مأموران حمله کنم اما ناگهان مأموران ریختند و دستگیرم کردند.
متأهلی؟
بله. یک پسر 13ساله هم دارم.
اعتیاد داری؟
نه. اما بیماری اعصاب و روان دارم و قرص مصرف میکنم. روزحادثه اما قرص هایم را مصرف نکرده بودم. من حتی یک سابقه هم ندارم و تا به حال پایم به کلانتری باز نشده است. یکبار دردوران مجردیام در بیمارستان بستری شدم اما تا به حال کار خطرناکی انجام ندادهام. وقتی قرص نمیخورم انگار یک چیزی گم کردهام اما کارخطرناکی نمیکنم. این اسیدپاشی هم داستانش فرق دارد، مقصر خود شاکی بود که هم به من توهین کرد و هم بدهیاش را پرداخت نمیکرد.