شرط موفقیت طرح گشایش
میثم هاشمخانی؛ اقتصاددان
شرایط کشور، شرایط پیچیدهای است. دولت به منابع مالی سابق خود دسترسی ندارد. صادرات نفت کاهش یافته و رکود شدید کسب و کارهای مختلف، تحقق درآمدهای مالیاتی را دچار ابهامات جدی کرده است. درکنار همه این گرهها بر قماش اقتصاد ایران، شیوع ویروس کرونا هم هزینههای بسیاری را به دولت تحمیل کرده است. محصول این فشارها دولت را بر آن داشته که برای اداره کشور، به جای استقراض از بانک مرکزی - که اقدامی تورمزاست - به فکر استقراض از مردم بیفتد. تا اینجای کار همهچیز درست است. در همه اقتصادهای توسعهیافته، دولتها برای اداره کردن کشورهایشان از مردم آن کشور در قالب اوراق، پول قرض میکنند، اما نمیشود سیاستگذاریهای اقتصادهای توسعهیافته را بدون اصلاح ساختار کلی به بدنه اقتصادی مانند اقتصاد ایران ناگهان اضافه کرد. در اقتصادهای توسعهیافته با تورم ثابت تک رقمی به راحتی میتوان اوراق قرضه نه 2ساله که 10ساله را فروخت و روی پول آن برای اداره کشور حساب کرد، اما آیا چنین ثبات و اعتمادی در اقتصاد ایران هم وجود دارد؟
طرحی که امروز بهعنوان بخشی از طرح گشایش اقتصادی از آن یاد میشود، فروش اوراق قرضه به پشتوانه نفت با سود قطعی سالانه 19درصد به مردم است. نام این طرح را نمیتوانیم پیشفروش نفت به مردم بگذاریم؛ چرا که در این طرح سود نهایی مردم با تغییر قیمت ارز، تغییر نمیکند. اگر قرار باشد این طرح با همین جزئیات اجرا شود، طرح موفقی نخواهد بود.
برای خروج از این دور باطل 2راهکار وجود دارد. در گام اول باید اعتماد مردم به دولت و حاکمیت دوباره جلب شود یا حداقل برای دستیابی به این اعتماد اقدامات تازهای کلید بخورد. راهکار دوم هم اصلاح سود اوراق است. مثلا میتوان سود این اوراق را همگام با میزان تورم سالانه موجود در کشور تعیین کرد. سود شناوری که همپای تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی افزایش یا کاهش پیدا کند. همچنین برای اصلاح سود اوراق میتوان جنس آنها را تغییر داد. دولت باید با طراحی سازوکاری جدید، به مردم این اطمینان را بدهد که تسویه سود را با آنها با نرخ دلار و نفت انجام دهد؛ اگر قیمت نفت افزایش پیدا کند سود را به همان نسبت به مردم پرداخت کند و اگر کاهش پیدا کند اصل پول خریداران را به آنها بعد از 2سال برگرداند.
در واقع دولت با این طرح بنا دارد که حدودا 190هزار میلیارد تومان تامین مالی داشته باشد که این رقم 5.5برابر کل یارانه نقدی همه ایرانیها در یک سال است. آنچه هماکنون به شکل رسمی اعلام شده نه فروش مستقیم نفت است نه پس انداز ارزی برای مردم. با این شرایط من فکر نمیکنم این رقم تامین شود و با این شرایط و ایرادات موجود، همه این اوراق خریداری شوند.
نباید فراموش کرد اگر مردم اوراق نفتی را نخرند احتمالا در نهایت بانکها مجبور به خرید این اوراق شوند که محصول این اجبار اقداماتی مشابه چاپ پول خواهد بود و نتیجه چاپ پول را هم دیگر همه میدانند: تورمی مهار نشدنی.