• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 11 شهریور 1399
کد مطلب : 108905
+
-

از ۴ به ۲

دوچرخه
از ۴ به ۲

میثم قاسمی- شهروند دوچرخه سوار

دوستان و آشنایان، من را به پیاده‌روی‌های طولانی می‌شناسند. سال‌ها گزینه اولم برای تردد در شهر، پیاده رفتن بود. از قضای روزگار و شانس خوب، همسرم هم هم‌پای خوبی است و اهل پیاده‌روی. گزینه دوم، اتوبوس. اتوبوس‌سوار حرفه‌ای بودم که با اپلیکیشن «حمل‌ونقل عمومی تهران» معطلی کمتری داشتم. هر روز صبح با پسرم سوار BRT‌ می‌شدیم و آنقدر این کار را ادامه دادیم که وقتی کرونا آمد و خانه‌نشین شدیم، یک روز پسرم گفت که دلش برای اتوبوس سوار شدن، تنگ شده. راستش همه اینها در تنفرم از ترافیک‌های وحشتناک تهران و رانندگی‌های بد ماشین‌سواران ریشه دارد. خیلی ساده بگویم که من اعصاب رانندگی ندارم. ۱۰ سال است گواهینامه رانندگی دارم اما نه حوصله پشت فرمان نشستن دارم و نه علاقه‌ای به ماشین خریدن. اینها بود تا کرونا آمد و تردد با اتوبوس سخت‌تر شد و به پیشنهاد دوست عزیزی یک دوچرخه برقی خریدم. (ماجرای خریدنش را شاید تعریف کردم.) دوچرخه‌ام از کمر تا می‌شود که برای ورود به مترو، گذاشتن در آسانسور و... مناسب است. به نسبت قیمت‌های سایر اجناس، گران هم نیست. مزیت برقی بودن، خودش را در سربالایی‌های تند تهران نشان می‌دهد و در نهایت، کمتر از ۳۰ کیلوگرم وزن دارد. کم‌کم با هم دوست شده‌ایم. آدم‌ها به وسایل‌شان عادت می‌کنند. انگار دوچرخه هم درک دارد و می‌فهمد که صاحبشان اهل تند رفتن و ویراژ دادن نیست. من هم می‌دانم که این موجود فلزی گاهی هم به توجه نیاز دارد. تنظیم باد می‌خواهد، آچارکشی و روغن‌کاری لازم دارد و باید حواسم باشد که وارد یک رابطه دوطرفه شده‌ام؛ اما هرچه با این موجود فلزی، سریع به تفاهم رسیدیم، هنوز با دست‌اندازها و چاله‌های تهران، کنار نیامده‌ام. با رانندگی‌ها، با موتورسوارها و دردسرهای مسیرهایی که برای دوچرخه تعیین شده‌اند. من یک دوچرخه‌سوار شهری هستم. دوچرخه من را از کلافگی در ترافیک، گرما و فشردگی اتوبوس و رانندگی‌های بد رها می‌کند. مشکلاتی هم دارد؛ اما راحتی‌اش بیشتر است. اینجا می‌خواهم تجربه‌هایم را بگویم و از همه دعوت کنم از ۴ به ۲ هجرت کنید.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :