جشنوارههای بهاری باغ گیاهشناسی ملی ایران برپاست
هر دم از این باغ بری می رسد
لیلا به طلب:
لالهها خیلی وقت است سنگ تمام شان را برای باغ گذاشتهاند. باغچهها قدم به قدم پوشیده از مخمل گلبرگهایی است که بیدریغ، چتر بنفشههای یاسی شدهاند. بهار خیلی زودتر از زمان تحویل سال، پایش را در باغ گیاهشناسی ملی ایران گذاشته. برای همین است که این روزها باغ، بوی سبزه و گلهای نورسی میدهد که در میانه اردیبهشت سر از گوشه و کنار باغ درمیآوردند. شکوفههای حریر گیلاس، گلبرگهای جاندار بنفشه و تاج بوتههای رز این روزها باغ گیاهشناسی ملی ایران را احاطه کردهاند. اما در پس هوایی که بازدیدکنندگان را مدهوش بهار باغ میکند جشنوارههایی هم برای روزهای بهاری این باغ تدارک دیده شده که یکی در نیمه راه است و دیگری در آستانه برگزاری. جشنواره سوغات ایرانی که از نخستین روز فروردین ماه امسال در محوطه باغ برپا شده تا پایان روز هفدهم این ماه ادامه دارد و طی آن بازدیدکنندگان میتوانند از محصولات غرفههای سوغات ایرانی در کنار شنیدن موسیقی سنتی و اقوام ایران بهره ببرند. اینطور که از تدارکات در فضای باغ پیداست راه درازی تا برگزاری جشنواره گلاب گیری در پیش نیست. باغ گیاهشناسی ملی ایران در روزهای اردیبهشت میزبان علاقهمندان به تماشای فعالیت گلاب گیری است. این گزارش، حاصل حضور در باغ گیاهشناسی ملی ایران، غرفههای سوغات ایرانی و گفتوگو با رئیس موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، غرفه داران و کارشناسان گیاه شناس و جانورشناس حاضر در محوطه باغ در ایام نوروز است.
قدم به قدم تا دالان جشنواره سوغات ایرانی
انگشتهای استاد پیر دارد روی بالابان، جابجا میشود که دم نوازنده کناری، نوای سُرنا را بلند میکند. جمعیت پا سست میکنند. نزدیک صندلی فلزی نوازندهها دنبال جای خالی میگردند پا به پا میکنند و طوری که آفتاب توی چشمها نزند همنوایی سازها و آوازها را تماشا میکنند. بیرون از دالان غرفههای جشنواره، غوغایی به پاست و صدای کف زدن تماشاچیها آن را تکمیل کرده است. جوانک تَرکه ای، پاپاخ اش را روی سر محکم کرده و چرخ زنان وارد دایره میان جمعیت میشود. سیاهی چشمهاش را از جمعیت بر میدارد و روی ریل آواز اوستا، وسط جمعیت چرخ میزند. جای چکمههای بلندش روی سنگهای کف را گود انداخته که آهنگ عوض میشود. جوانک تابی به بدن میدهد و چرخ زدنهاش را با سوز موسیقی محلی کردستان هماهنگ میکند. جمعیت دوربینها را سمت اوستای اواز و نوازندهها گرفتهاند. بچهها دست میزنند و چنبره شاد موسیقی روی تن و گردن شان باز میشود. اینجا بیرون از محل مسقفی که جشنواره سوغات ایرانی برپا شده، جشن بهاریه به راه است و کمتر کسی از تماشا و شنیدن موسیقی محلی اقوام ایرانی در دو قدمی جشنواره دل میکنَد. موسیقی اقوام، گرد ایران دور میزند و آواز نواحی مختلف ایران در گوش دالان جشنواره سوغات ایرانی و باغ گیاهشناسی ملی میپیچد. همین امروز و فردا فرصت دارید برای شنیدن و چشیدن هنر اقوام مختلف ایران راهی باغ گیاهشناسی ملی ایران شوید و روزهای پایانی جشنواره سوغات ایرانی را از نزدیک ببینید.
خوشبوترین سوغاتهای ایران
کولر آبی بیرون از دالان غرفهها بوی ادویه را بیرون از ورودی دالان هم پخش کرده است. سقف، بالای سر دالان غرفهها قوس خورده و نور آفتاب به اتاقکها ردیف شده پشت هم، نمیرسد. با این حال، آفتاب بهار زودتر از موعد دست به کار شده و کولرهای دالان جشنواره سوغات را برای مواجهه با گرمای اشعههاش به کار انداختهاند. غرفه ادویههای آبادان، خوشبوترین بخش جشنواره سوغات ایرانی و ابتدای راه است. سرتاسها مدام از رازیانه، پودر زنجبیل و ادویه «کاری» پُر و خالی میشوند. ادویهها را توی کیسه میریزند و سرتاس را بین کوه ادویه خاک میکنند. اما انگار مخلوطی از ادویهها را پاشیده باشند در هوا... یکجا بوی دارچین غوغا میکند جای دیگر بوی بهار نارنج و گَرد تخم شنبلیله. تشخیص نام ادویهها از بوی مطبوع شان به سرگرمی مشتریها تبدیل شده. دنبال بوی خوش موردعلاقهشان را میگیرند و یکهو از مخلوط ده- دوازده ادویه سر در میآورند که بین گونیهای خشک ادویه، کوت شده است. نام ادویههای مخلوط و کاربرد آنها را از غرفهدار میپرسند و درباره خرید نوع و مقدار ادویه تصمیم میگیرند. تاثیرات مثبت ادویهها روی مقواهای رنگی نوشته شده و در کنار هر کدام از قفسههای شیشهای حاوی ادویه نصب شده است.
معجونهایی از اراک
ادویه سبز رنگ غرفه همسایه آبادان که نام «فرنام» بر سردر آن نوشته شده، مشتریها را به میانه میز غرفه میکشاند. تشخیص تعداد و بوی ادویههایی که معجون این غرفه را ساختهاند کار آسانی نیست.
عبدالله کوهستانی؛ فروشنده غرفه برای مشتریها توضیح میدهد که این ادویه از ترکیب پانزده ادویه دیگر تهیه شده و برای خوش عطر کردن خوراکهایی مثل آبگوشت و شامی کارایی زیادی دارد. این ادویه در نواحی مختلف شهر اراک مورد استفاده قرار میگیرد. گلولههای بیضی شکلی که سبد کنار ادویه را پُر کردهاند برای تهیه آش، تدارک دیده شدهاند. عبدالله کوهستانی درباره این گلولهها میگوید که از ترکیب بلغور گندم با گلرنگ و سبزی مخصوص تهیه شدهاند و به نام «ترخینه» شناخته میشوند. ترخینه را با دوغ محلی میپزند و برای پخت آش در اراک، ملایر و کرمانشاه مورد استفاده قرار میدهند. هرچند آش ترخینه در ماههای سرد سال، طرفداران پر و پا قرصی دارد اما پخت این آش به زمستان محدود نمیشود.
راز عرقیجات اصیل
دنباله عطر ادویهها به غرفه عرقیجات وصل میشود. بلندای شیشههای عرقیجات، شفاف زیر نور چراغ دالان میدرخشد و بوی گیاهان دارویی جایگزین عطر ادویه غرفههای ابتدای مسیر میشود. روی سردر لاجوردی غرفه سوم نام «کاشان» نوشته شده است. بیرون از غرفه فروشندگانی حضور دارند که لیوانهای کوچک عرقیجات را به بازدیدکنندگان تعارف میکنند. جمعیت عرقیجات نعنا، بیدمشک و بهارنارنج را مزه مزه میکنند و گاهی چند دبه سرکه انگور و سیب را به هوای بولونی ترشی، پشت هم ردیف میکنند.
غرفهدار موپنبه ای بخش عرقیجات شبیه بابابزرگهای مهربان است و مشتریها را برای خرید عرقیجات موردعلاقه شان راهنمایی میکند. مسئله موردنظر مشتریها را میشنود و به آنها پیشنهاد انتخاب یک یا چند عرق گیاهی میدهد. از او میپرسم مشتریها چطور عرقیجات اصل را از نوع تقلبی اش تمیز بدهند؟ حسن افشاری؛ بزرگ غرفه دارهای عرقیجات این جشنواره همزمان در یک شیشه عرق هل را باز میکند و دهانه خوشبوی شیشه را سمت من میگیرد. میگوید اگر این میزان عطر، بعد از یک روز باز ماندن در شیشه، یک عرق گیاهی اصل خریداری کرده اید اما اگر عطر آن بعد از یک روز باز ماندن در، بپَرَد، آن عرق گیاهی اصل نیست.
شیرینی با هنرنمایی طبسیها
اصل و فرع سوغاتیهای طبس را خریدارها بردهاند و در غرفه طبس، سوغاتیهای شهر قزوین توزیع میشود. این شرایط ساعات پایانی یکی از روزهای برگزاری جشنواره سوغات ایرانی است و آنطور که غرفه داران این بخش میگویند سوغاتیهای طبس مجدد از راه میرسند و در غرفه طبس توزیع میشوند. شهاب زجاجی در نبود نمونههایی که تا چند ساعت پیش به مشتریها عرضه میشدهاند از مزایای سوغاتیهای طبس میگوید. از قطابی که نرمتر از قطاب یزد است و برای پخت آن، قبل از قرار گرفتن در فر، مدت زمان کوتاهی میان تابه داغ و روغن تفت میخورَد. البته این تمام ماجرا نیست چرا که به گفته غرفهدار این شهر، قطاب طبس پرمغزتر از قطابهای معمول تهیه میشود.
شیرینی پزهای طبس باید جزو هنرمندترینهای این حرفه محسوب شوند چون علاوه بر قطاب طبس، شیرینیهای مخصوصی تهیه میکنند که طعم کم نظیر و البته نام غریبی دارد. شهاب زجاجی میگوید شیرینی «رو وَر کرده » از لایههای حلوای خاص طبس و نان گرد تهیه میشود. این حلوا را از شیره انگور میپزند و نمونه مشابهی در بقیه نقاط ندارد. طبسیها یک نوع حلوای سمنو هم تهیه میکنند که در آن از جوانه گندم، شیره خرما، زنجبیل و مواد دیگری استفاده میشود.
عرق «هیزه» موجود در غرفه، بیش از هر نقطه کشور به کار اهالی طبس و دیگر نقاط گرم ایران میآید. آنطور که زجاجی میگوید این عرق گیاهی از علف هیزه که در بیابانهای طبس میروید تهیه میشود و برای رفع گرمازدگی کاربرد دارد.
لبخندتان را همه جا همراه خود ببرید
غرفه میانی مسیر، با محصولاتی از گوشه و کنار ایران، مختص خریدارانی است که سلامتی خود را بر هر مسئله دیگری ارجح میدانند. کیسههای زردرنگ چای سبز، روی قفسههای جانبی غرفه پشت به پشت هم دادهاند و کمی پایینتر پاکتهای گیاهان دارویی ایران ردیف شده است. غرفه دارهای دیگر به این غرفه سر میزنند و از خانم خوشروی غرفه میخواهند برای رفع گرما، خستگی و حتی سرفههای گاه و بیگاه شان به آنها دمنوش یا نوشیدنی خنک بدهد. یخچال انتهایی غرفه را شیشههای نوشیدنی گیاهی پر کرده است. از نوشیدنی گلاب، سکنجبین، شاهسپرم و بیدمشک گرفته تا نوشیدنی عرق بادرنجبویه، زعفران، بهارنارنج و چهار گُل. به گفته زهرا معیری؛ غرفهدار این غرفه هر کدام از نوشیدنیهای بدون قند یخچال برای تقویت بخشی از بدن به کار میآیند. اینطور که پیداست اغلب نوشیدنیهایی که با شیرینکننده طبیعی شیرین شدهاند و در یخچال غرفه موجودند به کار تقویت اعصاب هم میآیند مثل نوشیدنی گلاب، نوشیدنی عرق شاهسپرم و عرق بادرنجبویه، نوشیدنی عرق بهارنارنج هم جزو خوش طعمهای تقویتکننده اعصاب است. دمنوشها اما با راهنمایی خانم غرفهدار دیگری به مشتری پیشنهاد میشوند. بخار محوی روی لیوانهای کوچک کاغذی لمبر میزند و بین خانم غرفهدار و مشتریها دست بدست میشود. خواص کم نظیر عصاره گندم جوانه زده و عصاره مالت جو و همینطور بستههای سبوس گندم، برنج و جو را فرشید ایزدمهر؛ غرفهدار غرفه «نیروانا» به اطلاع مشتریها میرساند. خوراکیهای این بخش از غرفه بدون افزودن شکر تهیه شدهاند و غرفهدار نیروانا برای هر کدام شان دفتری از خصوصیات مثبت در ذهن دارد؛ از انرژی بخشی و تقویت سیستم ایمنی بدن گرفته تا تنظیم کارایی اعضای بدن و سلامت دستگاههای مختلف آن. مشتریها توضیحات غرفه داران را با دقت تمام میشنوند از دنیای خوراکیهای سالم سوغات ایران، چند نمونه انتخاب میکنند. هنگام بیرون رفتن از غرفه، لبخند حاکی از رضایت بر لب مشتریهای محصولات سالم نقش بسته است.
مخصوص شیرینی خورها
بازار فروش محصولات شیرین از مرکز ایران در این قسمت از مسیر، داغ است. اول، سینی دالبردار گز پستهای را پیش روی آدم میگیرند و بعد جعبههای گز، پولکی و نبات اصفهان روی میز غرفه خودنمایی میکنند. خانم غرفهدار سینی گز آردی را سمت بازدیدکنندهها میگیرد و همزمان توضیح میدهد که گزهای غرفه از نظر درصد مغز پسته و بادام تفاوت دارند و همه آنها با کیفیت بالایی تهیه شدهاند. بعدتر غرفه زعفران است و شیشههای براقی که در قفسههای کناری غرفه، وظیفه نگهداری پرپریهای سرخ زعفران را عهدهدار شدهاند. اینجا خبری از آزمایش مزه زعفران نیست و همه چیز بستگی به توضیح و توصیف غرفهدار از کیفیت و عطر زعفران موجود در غرفه دارد. میز بزرگ غرفه بعد، ردیف شیشههای عسل را مقابل روی مخاطب گذاشته است. بازدیدکنندهها متعجب روی دهانه باز عسل شیری رنگ میز، سرک میکشند و درباره رنگ متفاوت عسل «کُنار» از غرفهدار میپرسند. نام «جواد گنجی» به عنوان زنبوردار نمونه در میان لوح تقدیر قاب شده غرفه مشخص است. در نبود این زنبوردار نمونه، فواد گنجی درباره خصوصیات عسلهای موجود در غرفه توضیح میدهد. در مقابل سیل سوالاتی که مشتریها از رنگ عسل کُنار میپرسند میگوید این عسل برخوردار از مادهای به نام «ساپونین» بوده و به شکل «کف زده» است. عسل کُنار به کار تقویت حافظه و رشد مو میآید. عسل، «گون»، «آویشن» و باقی عسلهایی که برای امتحان کردن مشتریها به آنها پیشنهاد میشود طرفداران خودش را دارد. در نهایت، قاشق کوچک عسل چهل گیاه، طعمی به دهان مینشاند که مشتریها را راضی میکند شیشه عسل چهل گیاه را هم به خریدهای شان اضافه کنند. از فواد گنجی میپرسم مشتریها چطور باید عسل اصل را از نوع شکری آن تشخیص بدهند؟ او معتقد است تنها راه ممکن آنالیز عسلی است که خریداری میکنند و این کار برای مشتریها امکانپذیر نیست بنابراین بهترین انتخاب، خرید عسل از برندهای شناخته شده در کشور است. دیواره برزنتی میان غرفه عسل و سوغات یزد را برداشتهاند. لیوانهای کرم ارده روی میز غرفه یزد، دنبال هم قطار شدهاند و مشتریها از هر کدام از کرمهای طعمدار که تمایل داشته باشند میچشند. محمدحسن کاشانی؛ غرفهدار غرفه یزد میگوید در این غرفه علاوه بر کرمهای طعمدار ارده، حلوای ارده و کنجد بوداده اصل یزد، شیره توت، شیره انگور و شیره خرما هم عرضه میشود.
شیرین کام به روش اهالی شمال غرب
آن برج قهوهای سوخته که با چاقو زدن از میانش تکههای بادام و پسته فرو میریزد نمونه حلوایی است که در ارومیه تدارک میبینند و میفروشند. داخل تمام سینیهای مستطیل روی میز غرفه ارومیه حلواهای مغز، لول شدهاند. یک خمیر نیمه شفاف که شیرینی اش از دور هم پیداست به همراه مغزهای کامل پسته در انتهای میز غرفه با پوشش سلفون پوشانده شده. بعدتر شیرینی حلوای هویج هست که عطر گلاب و هل اش از بالاسر سینی مشام را نوازش میدهد. یاسمن علیزاده؛ غرفهدار تکهای از آن برج قهوهای سوخته جدا میکند و حین تعارف به بازدیدکنندهها توضیح میدهد که این حلوای چندمغز، چربی سوز بوده و دردهای مفصلی و کمر را تسکین میدهد. مصرفکنندگان این نوع حلوا با کم خونی هم خداحافظی میکنند و میتوانند از این حلوا برای تقویت بدن خود استفاده کنند. آنطور که یاسمن علیزاده میگوید حلواهای موجود در غرفه ارومیه با شیره انگور، انگبین، موم عسل و مغزها تهیه شدهاند و در هیچکدام از آنها از شکر استفاده نشده است.
باقلوا از تبریز، مویز از شیراز
درست روبروی غرفهای که حلواهای ارومیه را عرضه میکند، غرفه تبریز واقع شده با ردیف سینیهای باقلوا که زیر پوشش شفاف جعبهها از شیرینی شهدشان برق میزنند. میسا خوانین؛ غرفهدار این غرفه توضیح میدهد که بعضی از انواع باقلواها با خمیر سرشار از مغز پسته و نارگیل تهیه شدهاند به طوری که کل باقلوا را با مغزهای مذکور پیچیدهاند. باقلواهای غرفه تبریز به روش باقلوای استانبولی تهیه شدهاند اما در پخت آنها قدری ابتکار به کار رفته تا به ذائقه خریداران ایرانی نزدیکتر شود. میسا خوانین میگوید باقلوای استانبولی نسبت به انواع دیگر باقلوا شیره بیشتری دارد و در تهیه آن از شیر و عسل استفاده میشود. باقلوای اصل استانبول را با میزان چشمگیری روغن حیوانی میپزند اما در تهیه باقلوای عرضه شده در غرفه تبریز این نکته مدنظر قرار گرفته که میزان استفاده از روغن حیوانی در حدی باشد که بوی این نوع روغن، خریدار باقلوا را آزار ندهد. بنابراین در مقدار استفاده از روغن حیوانی و همینطور شهد، دقت بیشتری شده است. دیوار به دیوار غرفه تبریز، سبدهایی چیده شدهاند که مویز، کشمش و انجیر در آنها کوت شده است. حمید شاه محمدی؛ غرفهدار غرفه شیراز مویز تیره رنگ سبد اول را نشان میدهد و میگوید این مویز را به نام «شاهانی» میشناسند. تاثیر مصرف چنین مویزی تقویت حافظه و رفع کم خونی است. اما مویزهای سبد کناری که قدری روشنتر هستند با نامهای «فخری» و « مویز قرمز» شناخته میشوند. به گفته حمید شاه محمدی این مویزها باعث تقویت بُنیه شده و همچنین خاصیت ملین دارند.
نقشه خوانی باغ گیاهشناسی
توی این نقشه مربع شکل سبز، حتما جاهایی هست که تا امروز کشف نشده باقی ماندهاند. اگر آدم، بارها آن مسیرهای پیچ ماپیچ را زیر پا گذاشته باشد، هربار در سر زدن دوباره به این باغ، دیدنیهایی انتظارش را میکشد که دفعات قبل از چشم دور ماندهاند. مثل صبح باغ و خزیدن نرم آفتاب روی سر درختهای تازه جوانه زده، آواز بلبلهای خرما و بعدتر گنجشکهایی که در نزدیکی پایتخت جایی برای میهمانی بزرگ صبحگاهی پیدا کردهاند.
سنگهای خاکستری مسیرها هزار شکل قریب دارند و تا دم ظهر، آنقدر آفتاب میخورند که هُرم گرما از تن روشن آنها به صورت بتابد. ظل آفتاب که روی بوتهها افتاد نوبت جیرجیر کردن حشرههای گرمایی باغ است که زیر سایه بوتهها سنگر گرفتهاند. عصر که میشود جیرجیرکها میدان را به چلچلههایی میسپرند که مثل برق از بیخ گوش درختها رد میشوند و صدای تیزشان را باقی میگذارند. کمی دقت میخواهد تا پریدن سنجابهای دم پشمالو را روی شاخههای نرم بهار و درختهای بلند ردیابی کرد. به خصوص در منطقهای که رویشگاه خزر نام گرفته است. پوشش خزری باغ را اغلب بازدیدکنندگان میپسندند و در چتر سبز و گسترده اش که با فس فس آبپاش همراه شده قدم میزنند.
بعدتر برکه آرام باغ را مییابند و در کنار سبز-آبی آب برکه تصاویری از پریدن سنجاقکها و آبدزدکها تماشا میکنند تا آبشار سرازیر از سنگها صدای پریدن پرندهها و حشرات باغ را در آبشرههایش محو کند. باغ چین و ژاپن، پشت به پشت این ناحیه داده و گونههای موجود در باغهای چینی و ژاپنی را یکجا گرد هم آورده است. پهن برگهای همیشه سبز هم برای خودشان قلمرویی تعریف کردهاند که در ضلع شمالی باغ گیاهشناسی ملی ایران واقع شده و بعدتر جنگل و گردشگاهی هست که به دریاچه شمالی باغ وصل میشود. باغ میوه پا به پای جوی باغ ایرانی تا پایین پای دریاچه شمالی هم پیش میآید.
و اینها تازه بخش کوچکی از 150 هکتار فضایی است که باغ گیاهشناسی به نگهداری از چهارهزار گونه گیاه اختصاص داده است. نقشههایی که حین ورود میان بازدیدکنندگان توزیع میشود خبر از وجود رویشگاه زاگرس، جنگل و گردشگاه برخوردار از آلاچیق، رویشگاه ایرانی- تورانی، باغ رز، باغ ایرانی، باغ صخرهای و گیاهان زینتی، قطعه اروپا، قطعه آمریکا، قطعه نمایشی و آموزشی و بخش گیاهان دارویی میدهد.
علاقهمندان به ترشیجات بخوانند
بوی سرکه، گُلپر و زیتون، خیال آدم را از شیرینی شهد و مویز دور میکند و به ناحیه شمالی کشور میکشاند. در همسایگی شیرنی مطلق، شیشههای بلندبالای تیره رنگی هست که رُب لیمو عمانی آنها را پر کرده است و بعد میزی پیشاپیش غرفه که کاسههای زیتون پرورده رویش ردیف شدهاند. علاقهمندان به ترشی جات در همین مسیر، دبههای ترشی و خیارشور را هم سر راه خود میبینند و غرفهای که کاسههای بلورین مملو از ترشک و لواشک را روی میزهای طبقاتی خود چیده است. بعدتر غرفهای از کردستان سر بر میآورد با شیشههای قرمزرنگ آب سماق و سرکه هلو که تعجب بازدیدکنندگان را بر انگیخته است. آنها مقابل غرفه پا به پا میکنند به گلدان گیاه سماق و آن گلهای گوشتی نوک تیز خیره میشوند و بعد از چشیدن پودر سماق غرفه بیبرو برگرد پاکت سماق را خریداری میکنند. در میان ترشی سماق جوشانده و پودر آن، سبد بادرنجبویه کوهی هست و گلهای «ساناز» که همراه چای و دمنوش مصرف میشوند. انتهای مسیر دالان، گرمتر از باقی غرفههاست. چون تنور نان پزی غرفه خراسان به راه است. خانم بخشی در انتهای غرفه خمیر میگیرد و یک جوانتر فرز، نانهای مغزدار را روی سینیها مقابل مشتری میگذارد. بخار از روی نانهای قطور چنگال خورده بلند میشود و مشتریها مزه نان مغزدار خراسان را همانجا مقابل خروجی دالان جشنواره میچشند.
جشنواره گلاب گیری در راه باغ گیاهشناسی
روزهای بهشتی تهران، با برگزاری جشنواره گلاب گیری در باغ گیاهشناسی ملی ایران همراه شده است. همین حالا محل قرار گیری غرفهها، آن دیگهای ته پَهن عظیم و لولههایی که تا چکیدن عرق گل محمدی روی دبهها پیچ و تاب خوردهاند تدارک دیده شده است. درست پشت محلی که جشنواره سوغات ایرانی به پاست، از چندی بعد غرفههایی پر و پیمان از وسایل گلاب گیری، فرایند گرفتن گلاب از گل محمدی را پیش روی بازدیدکنندگان بازسازی میکنند. مریم خدابخش؛ مدیریت روابط عمومی باغ گیاهشناسی ملی ایران در مورد چند و چون برگزاری جشنواره گلاب گیری در این باغ توضیحات کوتاهی میدهد:
تماشای فرایند گلاب گیری در روزهای اردیبهشت، علاقهمندان را تا چادرهای گلاب گیری در شهر کاشان میکشاند. اما راهی شدن تا کاشان شاید همه ساله برای علاقهمندان به گلاب گیری فراهم نشود. در عوض، بساط گلاب گیری با آن سبدهای لبریز از گل محمدی و دیگهای در حال جوش، در باغ گیاهشناسی ملی ایران پهن خواهد شد تا بوی گل و گلاب در روزهای اردیبهشتی این باغ هم بپیچد.
مریم خدابخش؛ مدیر روابط عمومی باغ گیاهشناسی ملی ایران میگوید زمان آغاز جشنواره گلاب گیری بیست و یکم اردیبهشت ماه امسال است. برای حضور چندین برند شناخته شده در حوزه تولید گلاب، فضایی فراهم شده تا فرایند گلاب گیری را به صورت زنده در حضور مخاطبان به نمایش بگذارند. خدابخش یادآور میشود که محصول تمام برندهای حاضر در این جشنواره در آزمایشگاههای تخصصی گیاهان دارویی مورد ارزیابی قرار گرفته و تاییدیه کارشناسان مربوطه را دریافت کرده است.
هدف از برپایی جشنواره گلاب گیری، آنطور که مدیر روابط عمومی باغ گیاهشناسی ملی ایران میگوید ارائه محصول باکیفیت، طبیعی، ارگانیک و برخوردار از غلظت مناسب است. جشنواره گلاب گیری در باغ گیاهشناسی ملی ایران تا بیست و ششم اردیبهشت ماه در این باغ ادامه دارد.
در موزه حشرات باغ گیاهشناسی چه میگذرد؟
از سوسک دکمهای تا چوبک مانند لنگ دراز
می گویند چند ماهی است که تکمیل شده. اگر تعداد بازدیدکنندگان اش زیاد نباشد از همان بالای پلههایی که آدم را به سمت در ورودی، هدایت میکند صدای آوازخوانی جیرجیرکها به گوش میرسد. انگار شب باشد، ستارهها در آسمان سوسو بزنند و یک مُشت زنجره در پس بوتههایی که تازه نفس گرفته اند، مهمانی گرفته باشند. اینجا موزه حشرات باغ گیاهشناسی ملی ایران است که طی ماههای اخیر تکمیلتر شده و حالا بازدیدکنندگان زیادی را برای تماشای انواع حشرات دنیا و نمونههای موجود در ایران میپذیرد. صدای حشرات مختلف در ابتدای مسیر بازدید از موزه برای بازدیدکنندگان پخش میشود. در بازدید از موزه حشرات باغ گیاهشناسی ملی ایران، ریحانه غلامی؛ کارشناس بخش تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع کشور با ارائه اطلاعات شنیدنی از فرایند زندگی حشرات همراهیام کرد. ماجرای سوسکهای قد سر سوزن و پروانههای رنگین یکجا زیر سقف این موزه تعریف میشوند.
حشره یا تابلوی هنری؟
برای اغلب بازدیدکنندگان تنوع موجود در دنیای حشرات باورکردنی نیست.
ریحانه غلامی در توضیحات اش میگوید قدمت وجود حشرات بر روی زمین به 350 میلیون سال قبل برمی گردد. علاوه بر این حشرات، متنوع ترین گروه جانداران روی کره زمین را تشکیل میدهند. پروانههای روزپرواز خارجی در ابتدایی ترین ویترینهای موزه انتظار بازدیدکنندگان را میکشند. برخی از آنها مانند پروانه «نقشه» به خاطر شمایل عجیبی که دارند به این نام خوانده میشوند. به گفته ریحانه غلامی شاخصه پروانههای روزپرواز نوع شاخکهای آنهاست که شکلی شبیه به سنجاق دارد. عمده فعالیت این نوع پروانهها در روز است. سیر تکامل پروانههای موجود در ویترینها در کنار آنها به همراه شکل توضیح داده شده است. حشرات این ویترینها در قدم نخست، مرحله «لارو» بودن را تجربه میکنند. در این مرحله از برگ درختان مختلف تغذیه کرده و در نهایت به پروانههایی مبدل میشوند که بالهایشان شباهت زیادی به تابلوهای هنری دارد. بعضی از آنها در بالهای شان سمی دارند که عامل دفاعی شان محسوب میشود و برخی دیگر مانند دُم چلچله ایها به نظر میرسد هنگام پرواز در حال رقص بر موجی از موسیقی هستند. آنطور که ریحانه غلامی میگوید نوع خاصی از پروانهها در این موزه در معرض دید هستند که لارو آنها از گیاهان سمی تغذیه میکند. تنوع شکل، تغذیه، رنگ و نحوه زندگی پروانههای خارجی و ایرانی موزه تا حدی است که بازدیدکنندگان را مدت زمان زیادی به خود مشغول میکند. مخاطبان در ادامه مسیر با پروانههای شب پرواز و تفاوت ظاهری آنها با پروانههای روز مواجه میشوند. شاخک نخی و پَروَش پروانههای شب، آنها را از نوع روزپروازشان متمایز میکند. ریحانه غلامی با اشاره به این نکته، یادآور میشود که جنس نر و ماده در پروانهها از لحاظ اندازه و رنگ با یکدیگر متفاوت است.
دنیای عجیب حشرات زیر ذره بین
قصه حشرات موجود در باغ گیاهشناسی از ویترینهایی شروع میشود که آنها را در نخستین بخش موزه این باغ، دسته بندی کردهاند. مخاطبان با دیدن پروانه، سیرسیرک و سوسریها به این نتیجه میرسند که در ادامه مسیر، انواع مختلفی از این گونهها را در ویترینهای متعدد تماشا خواهند کرد. از سوسکهای سوزنی براقی که برای نمایششان دست به دامان تکههای مقوا شدهاند بگیر تا سوسک ورم کردهای که انگار گردوی مغز نکرده در شکم داشته باشد!
درباره رنگها و طرحها حتی دنیای گستردهتری پیش روی مخاطبان است. یکجا حشرات یکدست مثل کفش ورنی دستمال کشیده، جلوی چشم آدم برق میزنند و در همسایگی شان حشرات ماتی نشستهاند که طرح بالهای شان دست کمی از زیرشلواریهای خانگی و دامنهای خالدار ندارد. تماشای بالهای پروانه وقت بیشتری میبرند. رنگهایی که در هم غرق شدهاند یک طرف و طرحها و اَشکال هندسی بالها که بیننده را تا شبیه سازی اعداد و حروف پیش میبرد، یک طرف. جایی بال پروانهها به مخمل پارچه، تنه میزند و یکجا مثل پوست پیاز نازک میشود طوری که آنسوی بال دالبردار و حریری را به راحتی
می توان دید.
زیبایی چندشیهای روی زمین
سخت بالپوشان نامی است که سوسکها زیر عنوان آن قرار گرفتهاند. نکته جالب توجه اینجاست که کفشدوزکها هم نوعی سوسک به حساب میآیند. این موضوعی است که بازدیدکنندگان به شنیدن اش واکنش نشان میدهند و ناباورانه در جستجوی جواب گرفتن از کارشناس موزه برمی آیند. ریحانه غلامی در بخشی که سوسکهای موزه به نمایش درآمده یادآوری میکند که سوسکهای نر و ماده هم از نظر شکل ظاهری با هم متفاوت هستند. به طور مثال سوسکهای سرخرطومی و شاخک بلند که نوعی آفت چوبخوار به حساب میآیند این تفاوت را به وضوح نشان میدهند. در این نوع سوسک، جنس نر شاخک بلندتر است اما سوسک ماده، جثهای بزرگتر از سوسک نر دارد. آنطور که غلامی میگوید به طور کلی، جنس نر حشرات از نوع ماده آنها زیباتر است. سوسکهای کرگدنی، سرگین غلتانهایی که بالهای شان مثل پارچه پلیسه چین خورده و سوسکهای سر پشمالویی که قد سه بندانگشت بزرگی دارند نظر بازدیدکنندگان را به خود جلب کردهاند. هر چه ویترین سوسکها پیش میرود اندازه، رنگ و شمایل سوسکهای بزرگ جثه، بازدیدکنندگان را بیشتر به تعجب وا میدارد. در بعضی از انواع آنها پاهای جلویی تا حد زیادی شبیه به شاخهای گوزن به نظر میرسد و در برخی دیگر زیبایی و برق چشم نواز سوسک تا اندازهای است که بالهایش در صنعت جواهرسازی مورد استفاده قرار میگیرد. اما بعضی دیگر آنقدر خطرناک به نظر میرسند که نزدیک شدن به آنها دل شیر میخواهد. هرچند به گفته ریحانه غلامی ظاهر غریب این سوسکهای چوب مانند و برگ شکل برای استتار است و علت دیگری ندارد. البته نوعی از سوسکها هم در ویترینهای نشستهاند که راه راههای خردلی و سیاه شان لذت بصری چندانی نصیب مخاطب نمیکند. در دنیای واقعی نزدیک شدن به این سوسکهای شبیه به زنبور کار عاقلانهای نیست چرا که به علت برخورداری از ماده «کانترادین» روی پوست ایجاد تاول میکنند.
عجایب دنیای حشرات به اوج میرسد
ادامه مسیر، قلمرو آبدزدکها، ملخها و سنهاست. باور این قضیه سخت است که انواعی از ملخ در جهان موجود باشد که بالهایی شبیه به پروانه داشته باشند. در مواجهه با این نوع ملخهای بال رنگی، قطعا تنها صدای بال زدن انهاست که عامل تمیز دادن نوع حشره از پروانههای رنگی میشود. محدوده ملخها آنقدر پیش میرود که ملخهای کوهاندار در ویترین آخر نمایان میشوند. و بعدتر زنجرههایی هستند که به گفته ریحانه غلامی صدای خواندن شان روی دست آواز جیرجیرکها بلند میشود. سنها لابد کم طرفدارترین حشرات اینجا هستند به خصوص که کارشناسان موزه میگوید انواعی از آنها غدههای بدبویی در کنار بدن دارند و در هنگام احساس خطر آنها را به کار میاندازند! جالب اما تغذیه زنبورهایی است که اندام شان از فرط کوچکی به سختی قابل تشخیص است. تغذیه کردن این زنبورهای کوچک، آنقدرها هم بر روی گیاهان بیتاثیر نیست. آنها روی درختان مختلف، تغییراتی ایجاد میکنند که به گفته ریحانه غلامی «گال» خوانده میشود. گالها به صورت دانههای ورم کرده و سخت پوست در اندازه گردو روی درخت ظاهر میشوند. ممکن است زنبورهای کوچک مذکور، گالهایی تولید کنند که شبیه به یک مُشت فندق نارس به هم چسبیده باشد و شاید شبیه به پرهای رنگین گل قاصدک. اما آنچه مشخص است اینکه هر نوع زنبور بر روی گیاهان، نوع خاصی از گال را تولید میکند. ریحانه غلامی با تشریح نمونههای موجود در ویترینها میافزاید از مواد داخل گالها گاهی برای رنگرزی استفاده میشود ودر بعضی موارد به عنوان دارو در برخی کشورها مورد استفاده قرار میگیرد.