کرونا و خشونت علیه زنان
مجید روانجو_نویسنده و روزنامهنگار
خشونت علیه زنان، نقل دیروز و امروز نیست. عوامل مختلفی در این پدیده اجتماعی _ تاریخی دخیل است: از نابرابریها و تبعیض گرفته تا بقایای فرهنگی منسوخ.
امروزه با وجود برخی تغییرات اساسی در کنه روابط زن و مرد و دگرگونی ماهوی در ساختارهای جامعه کنونی بازهم شاهد و گزارشگر رفتارهای مخرب و غیرانسانی از سوی مردان بسیاری نسبت به همسران خود هستیم که «کرونا» آن را تشدید کرده و بر شعله ور ترکردن دامنه آن افزوده است. فهم این مهم نیز چندان پیچیده نیست. در هجوم سراسری و بیحصار مرگ و نکبت کووید-19، مردم ناگزیر به
خانه نشینی هستند. از طرفی نان آور خانواده از شدت نداری و فقر ناشی از بیکاری مجبور است زمانهای مفید و غیرمثمر خود را کنار زن و فرزندانش بگذراند و از سوی دیگر، زن نیز علاوه بر کنارآمدن با سناریوی بیپایان انواع ستمهای مادی خانواده به نگهداری همسر و فرزندان نیز همت گمارد. مرد راه به جایی نمیبرد. کاستیهای عاطفی و کمبودهای معیشتی عرصه را بر وی تنگ و تنگتر میکند. پس چاره را در عقده گشایی میبیند: از خرد و خاکشیر کردن وسایل منزل تا به باد کتک گرفتن همسر و بچه یا بچه ها. زن در این ایام شوم و مصیبت چه کند؟ چه میتواند بکند؟ از هرسو که اقدام کند سد سکندر مردانه را مقابل خود میبیند و منصرف میشود. اگر به قانون التجا کند و بنا بر دادخواهی بنهد، آنقدر باید در محکمه و آن دادگاه برود و بیاید، بیاید و برود که مگو و مپرس! اگر سکوت اختیار کند و از تحمل به آخر رسیده خود مدد خواهد که در روز و شب همچنان بر همین پاشنه میچرخد. کارکرد رسانههای عمومی و صدا وسیما و نیز فعالان و هواخواهان جامعه مدنی چیزی در حد پند و نصیحت ورزی نیست. احتمالا سایه سیاه کرونا از کشور محو خواهد شد. اما خشونت علیه زنان، به آسانی سر باز ایستادن ندارد. رفع این تظلم _ به گمان من _ نیازمند کار و کارهای مستمر
فرهنگی _ اجتماعی با پشتوانههای قدرت و قانون است. به رسمیت شناختن برابری حقوق زن و مرد در همه عرصههای زندگی از سوی قوای قانونگذار، اجراکننده و قضاییه میتواند در گام نخست رهاوردهای ارزندهای به همراه داشته باشد. البته در ماجرای از هم گسیختن بنیان خانواده و خشونت علیه زنان، باید به نقش زن و درجه دامنه دار کردن لهیب خشم و خشونت مردان هم توجه کرد و میزان آگاهی و شناخت زن از حقوق خود و همسر را نیز به سنجه درآورد. خواهید دید که ادامه این پروسه بسیار زمان بر به پارامترهای پنهان و آشکار زیادی بستگی دارد: ازجمله اوضاع اقتصادی جامعه و تحرک معیشتی خانواده، اوضاع اجتماعی جامعه و تبیین روابط انسانی، اوضاع فرهنگی در زمینههای آموزش و بهرهوری عمومی جامعه. همه این موارد، سرانجام ما را و جامعه ما را به نوشداروی ابدی و همواره تسکین دهندهای رهنمود میکند، با این مضمون و این ارزش پایان ناپذیر انسانی که: وظیفه بیکم و کاست انسان، رعایت و پاسداشت انسان به معنی عام
است.