مادر مقتول به شرط دریافت دیه از مجازات قاتل پسرش گذشت
مهلت برای نجات مخترع قاتل از قصاص
جوان مخترع که بهخاطر یک اشتباه دست به قتل پسر جوانی زده و به قصاص محکوم شده بود، با تلاش هیأت صلح و سازش اردبیل از مجازات قصاص، رهایی یافت. خانواده مقتول تا پایان سال مهلت دادهاند تا در صورت دریافت دیه، قاتل را ببخشند.
به گزارش همشهری، این مرد جوان که وحید نام دارد، 6سال پیش در 27سالگی و بر سر یک اختلاف مالی دست به جنایت زد و از آن زمان تاکنون در زندان اردبیل به سر میبرد. داستان زندگی او پر است از درس عبرت. خودش میگوید:« قبل از اینکه از ماجرای پروندهام بگویم، باید به چندین سال پیش برگردم. وقتی هنوز یک دانشآموز دبیرستانی بودم و چون در برنامهنویسی کامپیوتر تبحر داشتم، معلمم مرا به فردی معرفی کرد. آن فرد شرکتی زیرنظر مخابرات داشت که تجهیزات مخابراتی درست میکردند. در آنجا مشغول بهکار شدم و چون درآمدش خوب بود، بیخیال ادامه تحصیل شدم. در آن شرکت یاد گرفتم چطور تجهیزات خارجی را با کامپیوتر کنترل کنم. چند سال بعد تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم و دستگاهی برای برش یونولیت ساختم.»
اشتباهات بزرگ
دستگاهی که وحید ساخته بود، به خوبی فروش رفت و پول خوبی نصیب او شد. همین باعث شد که به فکر بیفتد دستگاه دیگری بسازد که سود بیشتری نصیبش کند. دستگاهی برای حکاکی روی سنگهای ساختمانی، اما ماجرا آنطور که تصور میکرد پیش نرفت و باعث شد ضرر هنگفتی متحمل شود. پس از این اتفاق، زمانی که مرد جوان بهدنبال کاری تازه بود، ماشینش خراب شد. او میگوید: «به همسرم گفتم بهتر است ماشین دیگری بخریم و 30میلیون تومان به یکی از دوستانم به نام حسن دادم تا از بنگاهی که میشناخت، برایم پرشیا بخرد. خودش هم قصد خرید 2پرشیا را داشت و جمعا 90میلیون تومان به صاحب بنگاه داد، اما هرگز خبری از ماشین نشد. 7ماه صبر کردیم و باز خبری از ماشین نشد. تا اینکه یکی از روزهای سال 93دوستم حسن، پسر صاحببنگاه را به خانه من آورد تا درباره طلبمان حرف بزنیم. وقتی آمد، حسن به من گفت بیا به زور از او چک یا سفته بگیریم تا به پولمان برسیم. وقتی دستها و پاهای پسر جوان را بستیم، او گفت که اصلا به ما بدهکار نیست و پدرش باید پول ما را بدهد. حسن هم با پدرش تماس گرفت و او را هم به خانه کشاند. وقتی رسید، دست و پای او را هم بستیم و من از خانه بیرون رفتم که سفته و استامپ بخرم که از آنها سفته بگیریم، اما وقتی برگشتم دوستم حسن، برای اینکه جلوی سر و صدای مرد بنگاهدار را بگیرد، او را خفه کرده بود.
وحید و دوستش فکر میکردند که فقط 3راه برایشان باقی مانده است؛ خودشان را معرفی کنند، به زندگیشان پایان بدهند یا اینکه پسر جوان را هم به قتل برسانند. «در نهایت راه سوم را انتخاب کردیم. من در اوج حماقت پسر جوان را به قتل رساندم و بعد اجساد آنها را از خانه خارج و در بیابان رها کردیم.»
با این حال چند روز بعد و با پیدا شدن اجساد، پلیس طی تحقیقاتی وحید و حسن را شناسایی و هر دوی آنها را دستگیر کرد.
اختراع در زندان
درحالیکه رسیدگی به این پرونده ادامه داشت، وحید در زندان به فکر اختراعی دیگر افتاد. « در ماههای اولی که به زندان افتاده بودم، به خاطر عذاب وجدان شرایط بدی داشتم. نزد رئیس بند رفتم و خواستم که به من کار بدهند. اما چون بند قصاص بودیم، فقط به قالیبافی دسترسی داشتیم. چندبار به قالیبافی رفتم و با نحوه کارشان آشنا شدم. چون میدانستم سختترین مرحله کارشان نقشهخوانی است، طرحی به ذهنم رسید و به آنها گفتم و آنها هم جواب دادند که اگر این اتفاق بیفتد کارشان آسان و سرعتشان بیشتر میشود. به بند برگشتم و چند روز فکر کردم. در نهایت سراغ مسئولان بند رفتم و طرحم را گفتم. ابتدا مرا جدی نگرفتند. میگفتند دچار توهم شدهای. میگفتند این همه مهندس هستند و چنین کاری نکردهاند، تو که دیپلم هم نگرفتهای چطور میخواهی این کار را انجام بدهی؟ اما با این حال با کمک مدیرکل زندان و رئیس اندرزگاه، دستگاهم را ساختم. مدتی بعد عدهای از اتحادیه قالیبافان که برای بازدید از زندان آمده بودند با دیدن این دستگاه تأیید کردند که چنین دستگاهی تا حالا ساخته نشده و کارشناسانی از وزارت صنعت، معدن و تجارت هم آمدند و آن را تأیید کردند. به این ترتیب دستگاه ثبت اختراع شد و حالا در کارگاه قالیبافی زندان در حال کار است.»
اما دستگاهی که وحید اختراع کرد چه ویژگیاش داشت؟ خودش میگوید:«وقتی نقشه قالی پیچیده میشود، قالیباف گیج میشود و ممکن است رنگ را گم و اشتباه کند. اما حالا با این دستگاه، نقشه را به کامپیوتر میدهیم و رنگها جداسازی و کدگذاری میشوند و بعد دستگاه با فیبرنوری که مثل نخ است، جاهایی را که باید قالیباف ببافد روشن میکند و نشان میدهد که او باید کجا و از چه رنگی استفاده کند و این باعث میشود که اشتباه در نقشهخوانی از بین برود و سرعت قالیبافی 50درصد بیشتر شود.»
حکم قصاص
وحید همزمان با تلاش برای ساخت دستگاه جدید، در دادگاه محاکمه و به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شد. این حکم از سوی دیوانعالی کشور تأیید شد و پس از انجام مقدمات قانونی برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادگستری اردبیل فرستاده شد. در این شرایط بود که ریشسفیدان و مسئولان قضایی و هیأت صلح و سازش برای گرفتن رضایت خانواده مقتول به تکاپو افتادند. آنها پس از برگزاری چندین جلسه در نهایت موفق شدند در جلسهای که هفته گذشته از نیمهشب سهشنبه تا ساعت 5صبح چهارشنبه به طول انجامید، رضایت خانواده مقتول را جلب کنند اما آنها اعلام کردند که در صورت دریافت دیه حاضر به گذشت هستند. به این ترتیب رضایت آنها صورتجلسه شد و حالا خانواده وحید تا پایان سال وقت دارند با تهیه مبلغ درخواستی خانواده مقتول به کابوس جوان مخترع پایان دهند.