یک عمر مدارا
شیخ عبدالکریم حائری
سید محمد حسین محمدی
شیخ عبدالکریم حائری را باید از تمام عالمان دوره خودش متمایز کرد. او چه ازنظر مبانی علمی و چه ازنظر مبانی سیاسی، روشی کاملاً متفاوت داشت. در مسئله مشروطه و نزاع میان شاگردان آخوند خراسانی و صاحب عروه، هیچ دخالتی نداشت. برای مصونماندن از نزاع موافقان مشروطه و مخالفان مشروطه، هم کتابی از آخوند خراسانی و هم کتابی از سید یزدی را تدریس میکرد و سعی میکرد تا جای ممکن از هرگونه موضعگیری سیاسی خودداری کند. علت مهاجرتش به قم و تأسیس حوزه علمیه را نیز باید در همین بستر تحلیل و بررسی کرد. به نظر میرسد دودستگی میان علما و اختلافاتی که در مشروطه به وجود آمده و منجر به اعدام شیخ فضلالله نوری شده بود، نوعی از بدبینی عمومی را نسبت به حوزههای علمیه پدید آورده بود. این بدبینی عمومی، حاج شیخ را نسبت به عدم دخالت سیاسی و تشکیل حوزهای بهدوراز منازعات سیاسی مصممتر کرد. بعد از تشکیل حوزه علمیه قم نیز همین سیاست ادامه پیدا کرد. حاج شیخ در مقابل کشف حجاب خانواده رضا پهلوی، دستگیری آیتالله بافقی، تبعید مدرس و مواردی ازایندست سکوت میکرد. البته همیشه هم اینگونه نبود که ایشان سکوت کند. او در تیرماه ۱۳۱۴ به شاه نوشته بود: «مشهور خاطر همایونی بوده که احقر همیشه تعالی و ترقی دولت علیّه را منظور داشته و اهمّ مقاصد میدانسته، فعلاً هم به همین منظور نظر عرضه میدارد اوضاع حاضره که بر خلاف قوانین شرع مقدس و مذهب جعفری(ع) است، موجب نگرانی داعی و عموم مسلمین است، البته بر ذات ملوکانه که امروزه حامی و عهدهدار نوامیس اسلامیه هستید، حتم و لازم است که جلوگیری فرمایید، عموم اهالی ایران بلکه مسلمین دنیا را قرین تشکر فرموده، امید است رفع اضطراب این ضعیف و عموم ملت شیعه بشود» رضاشاه در پاسخ به این نامه شخصاً به قم آمده و خطاب به ایشان گفته بود: «رفتارتان را عوض کنید وگرنه حوزه قم را با خاک یکسان میکنم». شاید بتوان این نامه را اولین و آخرین موضعگیری جدی شیخ عبدالکریم حائری دانست، موضعگیریای که البته چندان نتیجه بخش هم نبود. آیت الله شیخ عبدالکریم حائری حدود یک سال پس از این نامه و در بهمن ماه 1315 از دنیا رفت اما شاگردان او ، پس از وفاتش سیاست متفاوتی را دنبال کردند.