پانزده تومان آقای وزیر
پاسخ به این سؤال: نمیتوانیم سرمایه داشته باشیم
حمیدرضا محمدی
تنها رجل دوره پهلوی است که نامش هنوز هم بر خیابانی در پایتخت نشسته است؛ خیابانی مشرف بر تشکیلات دادگستری. همانجا که از بهمن 1305 تا شهریور 1312، وزیر عدلیهاش بود. او و عبدالحسین تیمورتاش و نصرتالدوله فیروز، مثلث پیرامونی رضاشاه بودند که از قضا همهشان مغضوبش شدند. از میان آنها- و شاید همه وزرا- شاید او تنها کسی باشد که جزء نزدیکترین کسان به شاه بود و درست در همانجایی نشسته بود که باید. حقوقخوانده در سوئیس بود و چموخمِ نظام عدلیه را میشناخت. درباره خدماتش به دادگستری نوین ایران بسیار گفته شده و اینکه قوانینی چون قانون ثبت احوال، قانون ثبت اسناد، قانون ثبت املاک و قانون ازدواج و طلاق، به همت او پدید آمد اما درباره بازه زمانی ۲۶ شهریور ۱۳۱۲ تا ۲۰ بهمن ۱۳۱۵ زندگی او که در کابینه ذکاءالملک فروغی، وزیر مالیه بود، کمتر صحبت شده است. او که اقتصاد ایران را فشلتر از آن چیزی که بود میدید، از دکتر هیالمار شاخت، اقتصاددان آلمانی خواست تا برنامهای جامع برای این بیمار محتضر بنویسد. داور در مقالهای مفصل که در مجله آینده به سال1305 نوشت اشاره کرد که «سرمایه ناشی از پسانداز است. ما که دائم مصارفمان زیاد میشود و به آن نسبت تولیدمان پیش نمیرود، نمیتوانیم سرمایه داشته باشیم». او تلاش کرد اقتصاد را سامان دهد. تنها در حوزه کشاورزی تلاش کرد تا با فروش املاک خالصه، زمینهای کشاورزی را در اختیار قرار دهد و دیگر، لایحهای را در مجلس به تصویب رساند تا طی آن، لایروبی قنوات و اصلاح امور آبیاری صورت گیرد و صادرات نیز افزایش یابد. اما فشار روحی ناشی از مرگ تیمورتاش و تبعید عدلالملک دادگر و حبس علی دشتی و زینالعابدین رهنما او را سخت نگران کرده بود و این نگرانی سرانجام امانش نداد و با تحلیل تریاک در الکل، به زندگی خود پایان داد، بههمراه پانزده تومان پول نقد در جیب پالتویش.