
وضعیت موسیقی در تاجیکستان

کیوان پهلوان_نویسنده و پژوهشگر موسیقی
تاجیکستان با اینکه تا پیش از فروپاشی، یکی از جمهوریهای فقیر اتحاد شوروی بوده و اکنون هم کشور ثروتمندی نیست، اما به هنر و موسیقی اهمیت فراوانی میدهد که در این زمینه میراثدار شوروی است؛ زیرا روسیه از قرن نوزدهم میلادی بهخاطر اینکه از غرب عقب نماند برای ادبیات، تئاتر، موسیقی و اپرا و رقص اهمیت ویژهای قائل شد که برجستگان فراوانی پدید آمدند. در ادبیات نوابغی مانند تئودور داستایفسکی، آنتوان چخوف، ایوان تورگنیف، لئو تولستوی، ماکسیم گورکی و... ، در موسیقی بزرگانی چون چایکوفسکی، کورساکف، راخمانینف، شوستاکویچ، و عُزِیر حاجی بیکف در جمهوری آذربایجان و همچنین آرام خاچاطوریان در جمهوری ارمنستان و... .
از جمهوری تاجیکستان، تاجیکان بسیاری در دانشگاهها و کنسرواتوارهای مسکو و سنپترزبورگ روسیه آموزش دیدهاند و بهعنوان استاد به جمهوری خود خدمت کردهاند که هنوز هم آثار آن فضا باقی است. من نیز در کنار تحصیل در مقطع دکتری فولکلور، براساس میل شخصی برای تقویت گوش و شناخت آوازخوانی اپرا، شاگرد استاد برهان محمد خلف بودم و آواز را با او تمرین کردم. او استاد بیبدیل هم اپرا و هم موسیقی 6مقام بود. او در سال۲۰۱۳، ۶۷ساله بود با صدایی که اصلا نهتنها افت پیری نداشت، بلکه همچنان زیبا و شاداب بود. او موسیقی 6مقام تدریس نمیکرد و تمام وقتش را صرف آموزش و تربیت شاگردان اپرا و آواز مدرن اروپایی میکرد و برترین شاگردان آوازخوان که تعدادی از آنها، عنوان هنرپیشه (هنرمند) خلقی را دریافت کرده بودند (بالاترین عنوان هنری تاجیکستان و شوروی سابق) شاگردانی که خودشان استاد بودند به کلاس درسش میآمدند، هم برای احترام و هم اینکه اگر صدایشان به هر دلیلی کمی ناکوک میشد یا زمانی که کنسرت داشتند با تمرین در کنار استاد، صدایشان را ترمیم کنند. استاد در میان صحبتهایش میگفت: در تاجیکستان هیچ اشکالی ندارد از همه استعدادهای موسیقی در هر شرایطی استفاده میشود؛ مثلا من هم استاد 6مقام هستم و هم اپرا که در روسیه نزد استادان برجسته درس گرفتهام. آن زمان که شوروی «فروپاش نشده بود» (اصطلاح استاد است) من حتی با شاگردانم به تویها (عروسیها) میرفتم و ترانههای عروسی و خلقی میخواندم و پول درمیآوردم. همه لذت میبردند و به ما احترام میگذاشتند و ما هم خیلی خرسند میشدیم. او در ادامه گفت: در این مورد ما با شما فرق داریم. ما یکبار برای اجرای کنسرت به ایران آمدیم. من در تهران با بحثهایی که با هنرمندان ایرانی داشتم متوجه شدم که ایرانیها کلمه «مطرب» را بد میدانند؛ درحالیکه ما به آنچه میگویید «نوازنده» میگوییم «مطرب». مطربی بسیار نغز (عالی) است؛ مگر بدون مطرب میتوانساز نواخت و ارکستر موسیقی تشکیل داد. [آخر در دوره قاجار به نوازندگان ساز «عمله طرب» گفته میشد و مطربی هم شغل پستی محسوب میشد.] ما به خواننده هم میگوییم «حافظ».
در تاجیکستان در کنار تحصیل دانشگاهی، چندین برنامه رادیویی و تلویزیونی برای شناخت فرهنگ و موسیقی ایرانی و مشترکات فرهنگی و هنری این 2 کشور در دوشنبه برگزار کردم. 2بار در کنفرانس بینالمللی موسیقی 6مقام بهعنوان پژوهشگر ایرانی مقاله ارائه دادم و چندبار در شهرهای مختلف تاجیکستان به همراه برخی از افغانها، تاجیکها و ایرانیها کنفرانسهایی برای وحدت، همدلی و همزبانی برگزار کردیم.
سیدی موسیقی بهنام «قشلاق» به کوشش من ترانههای تاجیکی با خانم خاصیت عالم آوا (پیانو) و من (دایره) ضبط و از سوی مؤسسه آوای باربد منتشر شده است. همچنین با همت و کمک دکتر عبدالولی عبدالرشیدف، مدیر بخش موسیقی 6مقام و اعضای گروهش ترانههای 6مقام گردآوری شد که متأسفانه هنوز منتشر نشده است. در موسیقی عنعنوی (سنتی) همان اقوام نواحی ما و فلکخوانی جنوب تاجیکستان استادان بنامی وجود دارد که هم در کنسرواتوار و هم دانشگاه مشغول تدریس هستند و در عین حال، خنیاگران نیز بهطور سینه به سینه در شهرها و روستاها به ترویج آن مشغولند. جالب است بدانیم، بسیاری از گروههای موسیقی کارمند دولت و رادیو و تلویزیون هستند و حقوق ثابت ماهانه دارند که برنامههای رادیویی و تلویزیونی اجرا میکنند. همین گروهها در مناسبتها و جشنها از سوی دولت به پارکها و میدانهای عمومی شهر، آنجاهایی که مردم بعدازظهرها جمع میشوند میروند و برنامههای شاد اجرا میکنند.