• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
پنج شنبه 23 مرداد 1399
کد مطلب : 107561
+
-

چرا باید کتاب خواند؟

چرا باید کتاب خواند؟

عیسی محمدی_روزنامه نگار

گمانم یکی، دو‌ ماه پیش بود که بزرگواری در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور، یادداشتی نوشته بود دال بر اینکه چرا اصلاً باید در این وضعیت کتاب بخوانیم!؟ و اما چیزی که خیلی این ماجرا را برایم عجیب‌تر کرده بود: نویسنده، خودش یک خبرنگار و نویسنده حوزه فرهنگی بود. مثل اینکه یک ورزشکار، بگوید چرا باید صبح‌ها یک ربع ورزش کنیم؟ اما شاید این سؤال برای خیلی‌ها مطرح شود که واقعاً درحالی‌که ۸ درصد مردم کشور سالی یک‌بار هم گوشت نمی‌خورند و خیلی از مردم برای انداختن چند تا میوه بیشتر داخل نایلون خریدهایشان کلی حساب و کتاب می‌کنند تا یک‌وقت کم نیاورند و...، چرا باید کتاب بخوانند؟ 
اولین دلیل، یک دلیل ذهنی و منطقی است. در روزگاری که این همه امکان برای به هم زدن تمرکز و توجه ما وجود دارد، در زمانه‌ای که همه‌‌چیز توییت‌وار و کوتاه و سطحی و سریع شده، مطالعه می‌تواند ما را به عمق برگرداند و ما را دست‌کم برای چند ساعت، از سرعت یک زندگی مدرن دور کند. در واقع مطالعه، می‌تواند چیزی شبیه یک مراقبه و مدیتیشن و آرمیدن در طبیعت باشد.
مطالعه بخش فرهنگی زندگی شما را تقویت می‌کند و آدم‌هایی که فرهنگی‌تر هستند زندگی عموماً بهتری دارند. یک جامعه ، گروه و خانواده فرهنگی عموماً وضع بهتری دارد و بیشتر اهل گفت‌وگو و تعامل و... است. خودتان نگاهی به جوامع فرهنگی‌تر و کتابخوان‌تر بیندازید و تفاوت‌ها را ببینید، متوجه می‌شوید چه می‌گوییم.
مطالعه قدرت واژگان شما را بیشتر می‌کند. هر واژه، برای خودش تداعی‌های عصبی و معنایی جدید و خاصی را در مغز و ذهن شما ایجاد می‌کند. پس وقتی واژه‌ها و جمله‌های شما بیشتر می‌شوند به همان نسبت ذهن و مغز شما هم گسترده‌تر می‌شود. در نهایت اینکه می‌توانید به کشف‌ها، یافته‌ها ، دانش و عمق جدیدی در فرایندها و رویه‌ها دست پیدا کنید.
کتاب، قدرت استدلال شما را هم به‌شدت افزایش می‌دهد. چرا که از ابتدا، در جریان طرح مسئله، دلیل‌پردازی‌ها و ترکیب این دلایل و نتیجه‌گیری‌ها قرار گرفته و این اتفاق به‌صورت فوری و فوتی و فست‌فودی نمی‌افتد. در نتیجه شما طی یک زمان مشخص، می‌توانید این استنادها و دلایل را کشف کنید. طبیعی است که بعدتر در گفت‌وگوها و نوشته‌ها و زندگی خودتان می‌توانید از آنها استفاده کنید.
امروزه ثابت شده که برای موفقیت شغلی و تجاری، شما چاره‌ای ندارید جز مطالعه در حوزه کاری خودتان. این را من نمی‌گویم، بزرگان این حوزه می‌گویند. در واقع به همان نسبتی که مطالعه کاری بیشتری داشته باشید، امکان بالقوه رشد را هم خواهید داشت. وارن بافت، بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار جهان و یکی از ۵ثروتمند جهان طی دهه اخیر، می‌گوید گاهی روزانه نزدیک به ۸۰۰تا ۱۰۰۰ صفحه مطالعه می‌کرد. بیل گیتس ، ایلان ماسک،   مریسا مایر ، استیو جابز و... هم چنین نظرهایی داشته‌اند. در اصول توسعه سازمانی و فردی هم روی بحث مطالعه هدفمند به‌شدت تأکید شده. پس جنبه بعدی مطالعه، در موفقیت‌های فردی و حتی سازمانی شما می‌تواند باشد.
با کتاب خواندن، خاصه اگر در حوزه‌های کاری و حرفه‌ای باشد و به‌صورت هدفمند و مستمر، شما تبدیل به یک متخصص می‌شوید. ثروت ، امنیت شغلی ، احترام و... هم که متعلق به متخصص‌هاست. فردی که دکتری یک رشته و شاخه را می‌گذراند، صرفاً فردی است که در کلاس‌های بیشتری حضور داشته و از متخصصان بیشتری کمک گرفته. پس برتری خاصی نسبت به من و شما ندارد.
مطالعه به‌ خودی خود یک کار ارزشمند و دارای ارزش‌افزوده است. آیا می‌توانید از خودتان بپرسید چرا راست می‌گویید و درستکار هستید؟ اینها یک وظیفه معمولی و کمترین انتظار از یک انسان است. مطالعه و کتابخوانی نیز چنین است؛ یک کار ذاتاً ارزشمند است؛ یک فضیلت ذاتی. چرا که دانش و آگاهی یک فضیلت ذاتی است.
در نهایت اینکه باید این گفته از جیم ران را به یاد داشته باشیم؛ زندگی بهترین چیزهایش را در طبقات بالای قفسه‌ها می‌گذارد. برای رسیدن به آن‌ها، باید روی کتاب‌هایی بایستید که می‌خوانید. تمام.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید